امیرعلی که پسری بازیگوش میباشد در جمع دوستانش داستان های تخیلی میگوید و همه او را دروغگو خطاب میکنند. روزی امیرعلی با دوستش مجید دعوایش میشود و
... سر او را میشکند. پدر و مادر دختر به خانه امیرعلی آمده و شکایت را به پدرش می برند. پدر امیرعلی او را در بالا پشت بام زندانی میکند. بالای پشت بام به خانه همسایه مشرف بوده که امیرعلی آن شب در خانه میبیند که یک روحانی را که با کشف حجاب مخالف است میکشند. امیر علی این موضوع را برای پدرش تعریف میکند ولی پدرش به خاطر سابقه حرفهای امیرعلی، حرفهایش را قبول نمیکند..
امیرعلی که پسری بازیگوش میباشد در جمع دوستانش داستان های تخیلی میگوید و همه او را دروغگو خطاب میکنند. روزی امیرعلی با دوستش مجید دعوایش میشود و سر او را میشکند. پدر و مادر دختر به خانه امیرعلی آمده و شکایت را به پدرش می برند. پدر امیرعلی او را در بالا پشت بام زندانی میکند. بالای پشت بام به خانه همسایه مشرف بوده که امیرعلی آن شب در خانه میبیند که یک روحانی را که با کشف حجاب مخالف است میکشند. امیر علی این موضوع را برای پدرش تعریف میکند ولی پدرش به خاطر سابقه حرفهای امیرعلی، حرفهایش را قبول نمیکند..