محمود مهدوی به عنوان چهره پرداز در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
چشمهایش درباره آن است که: بعد از پانزده سال در زندان، منصور حکمت آزاد میشود و به دنبال رحیم کیانی که با نامردی باعث به دستگیری وی شد میگردد. بعد از تازه کردن دیدار با هم سلولی‌‌اش محمد که او هم اکنون آزاد است، منصور با خانواده‌ی وی آشنا شده و سر تا پا شیفته‌ی دختر ۲۰ ساله‌ی او میگردد... در این فیلم محمود مهدوی با فرامرز قریبیان, سعید پیردوست, پوراندخت مهیمن, فیروز بهجت محمدی, فتح الله جعفری جوزانی, مسعود جعفری جوزانی, داوود یوسفیان
..., علیرضا زرین‌دست, کامبیز روشن‌روان, سیاوش طهمورث, احمد احمدی, محمود عزیزی, فرهاد ارجمندی, اصغر رحمانی, سوسن راستکار, سحر جعفری جوزانی, عباس حقیقی, محمد حسین غفاری, مهشید بازرگانی همکاری کرده است.
مسیر عشق درباره آن است که: يوسف پسربچه يازده ساله اي است كه آرزو دارد نذر مادربزرگ اش را ادا كند و آن پهن كردن قاليچه اي در كربلا است كه نذر دايي امير است كه از دوران جنگ ايران و عراق به وطن برنگشته. يوسف، پنهاني قاليچه را برمي دارد و سوار اتوبوسي مي شود كه مقصدش كربلا است. در این فیلم محمود مهدوی با مهرداد ضیایی, سیما مطلبی, بابک پناهی, کاوه ایمانی, فردین خلعتبری, مهدی شجاعی, امیر عابدی, احمد عباسقلی, شهرام متولی باشی, مریم کاظمی, ایرج عاشوری, ارسطو خوش‌رزم, بیژن شکرریز, طاهره علایی, مهدی راشدی, حسین پرستار همکاری کرده است.
شب‌های روشن درباره آن است که: استاد جوان دانشگاه، زندگی یکنواخت، آرام و گوشه گیرانه ای دارد. روزهایش با تدریس ادبیات و مطالعه اشغال شده است. جز مادرش و دوستی کتابفروش، با هیچ کس رابطه و ملاقاتی ندارد. هر شب عادت دارد تا در خیابان پرسه بزند.یک شب به هنگام پیاده روی متوجه دختری ساک به دست می شود که در گوشه ای ایستاده و راننده ای برای او مزاحمت ایجاد کرده است. دختر که رویا نام دارد به استاد پناه میبرد و این سرآغاز آشنایی آن دوست.استاد کنجکاو زندگی رویا می شود و پی به راز عجیب او میبرد. او که دختری شهرستانی است و بعد از فوت پدر و مادرش نزد مادربزرگش زندگی میکند، در پی قولی که به عاشق خود امیر داده، که یک سال بعد از آخرین ملاقاتشان، طی چهار شب، در محلی موعود به دیدار او برود. وقتی استاد او را می بیند، شب اول سپری شده است بی آن که امیر سر وعده اش حاضر شده باشد.رویا با اطمینان به استاد، به خانه اش میرود و زندگی او را از نزدیک میبیند و پی به علایق مشترکشان به شعر میبرد. او زندگی اش را برای استاد تعریف میکند. استاد که تا به حال عاشق نشده سعی میکند تا به رویا برای یافتن امیر کمک کند اما نشانی ها و شماره های تلفن در اختیار رویا، یا اشتباه است و یا اینکه پاسخ دهندگان فردی با این نام را نمی شناسند. استاد متدرجاً احساس میکند که عاشق رویا شده است، اما از علاقه اش چیزی به دختر نمیگوید و در مقابل سعی می کند تا دختر را که ناامید شده به زندگی امیدوار کند و میگوید که امیر حتماً خواهد آمد. استاد جوان که همواره گوشه گیر و تنها بوده است با ملاحظه شور و عشق رویا، در زندگی و باورهایش تغییرات محسوسی به وجود می آید و به مفهوم تازه ای از عشق و ادبیات و انتظار میرسد. در پایان شب چهارم در حالی که رابطه آن دو مستحکم شده، اما رویا که امیر را سر قرار دیده، پیش از آنکه برای همیشه استاد را ترک کند، به او اطلاع می دهد که قرار است او و امیر ازدواج کنند امّا هیچگاه این چهار شب را فراموش نخواهد کرد و احساسی را که نسبت به استاد داشته، همیشه همراهش خواهد بود.استاد هیچ ندارد که به او بگوید. در این فیلم محمود مهدوی با هانیه توسلی, مهدی احمدی, پیمان میر علی اکبری, محسن شاه‌ابراهیمی, پرویز آبنار, فرزاد مؤتمن, محمدرضا دلپاک, جمشید الوندی, حسین زندباف, پیمان یزدانیان, هیلدا هاشم‌پور, حسین فلاح, سعید عقیقی, سوسن راستکار, مجید صباغ بهروز, معصومه اسکندری همکاری کرده است.
سفر سرخ درباره آن است که: در روز سقوط خرمشهر تعدادي نيروي هاي مردمي به همراه دو مجروح و دو پرستار و گروهي از مردم به قصد خروج از شهر به پلي مي رسند كه به دست نيروهاي ارتش عراق افتاده است. گروه تصميم مي گيرد براي نجات غيرنظاميان، جدا از آنها طي مسير كند و در گذر از مسيرهاي مختلف با ماجراهايي از جنگ درگير مي شوند. در این فیلم محمود مهدوی با برزو ارجمند, حمید فرخ نژاد, حبیب دهقان نسب, احمد کاوری, هاشم عطار, محمد مختاری, علی لقمانی, مصطفی خرقه‌پوش, پیروز ارجمند, غزل صارمی, بهزاد آدینه, مجید مولایی, صادق صفایی همکاری کرده است.
گاومیش‌ها درباره آن است که: «خان» سرهنگ بازنشسته ای است در دوران رژیم سابق كه قصد دارد با گروهی از زیردستانش به نام گاومیش ها یك كازینوی بزرگ در روستا دایر كنند. خان با ورود به روستا دختری را كه قبلاً نامزد داشته به زور به عقد خود در می آورد و وقتی طالب، نامزد دختر اعتراض می كند او را به قتل می رساند. یكی از دوستان اصلان با مراجعه به پاسگاه از رئیس پاسگاه می خواهد كه خان و عوامل قتل طالب را بازداشت كند. رئیس پاسگاه این وظیفه را انجام می دهد، اما خان و گروهش دوباره آ زاد می شوند و این بار نامزد اصلان را مورد آزار قرار می دهند و رئیس پاسگاه را هم از خدمت خلع می كنند. رئیس پاسگاه با كمك اصلان از روستا می گریزد، اما همسر و دخترش به دست ایادی خان كشته می شوند. اصلان و رئیس سابق پاسگاه برای انتقام به خان و ایادی او حمله می كنند و آن ها را به سزای اعمالشان می رسانند، اما خودشان هم به دست مأموران دستگیر می شوند. در این فیلم محمود مهدوی با فتحعلی اویسی, صفر کشکولی, اکبر صادقی, سوسن راستکار, عباس رحمانی‌پور, رفیع مددکار, فرهاد خان محمدی, عباس مختاری, مجید میرزاییان, حسن عرب, محمود دینی, حسین ملا قاسمی, حسن مصیبی, بهزاد خسروشاهی, بهرام رحمانی‌پور, نصرت دستمردی, امیر بکان, حسن لعل, قدرت قربانی همکاری کرده است.
پاتال و آرزوهای کوچک درباره آن است که: موجودی عجیب به نام «پاتال»، از میان کره جغرافیایی که مادر «وحید» برای او خریده، بیرون میآید تا به جبران محبت «وحید» آرزوهای او را برآورده سازد. به مدد نیروی شگفت انگیز «پاتال» آرزوی «وحید»، خواهرش «شیرین» و دوستانش «محسن» و «حمید» برآورده میشود. «وحید» به جای پدر به اداره میرود و پدر به جای او به مدرسه. مادر، دخترک کوچکی می شود و «شیرین» جای او را میگیرد. « محسن» اکنون هر چه بگوید بزرگترها اطاعت میکنند و کاملا بر خلاف گذشته همه بزرگترها « حمید» را از خوردن منع نمی کنند و حتی به او دستور می دهند که بیشتر بخورد! ولی در پایان همه بچه ها بازگشت به شرایط قبل از ورود « پاتال» را آرزو می کنند..... در این فیلم محمود مهدوی با رضا کیانیان, رسول ملاقلی پور, فرشته طائرپور, محمدرضا سرهنگی, احمد آقالو, مسعود کرامتی, محمدرضا علیقلی, فریبا جدی کار, مهدی سجاده چی, عظیم جوان روح, فرهاد ارجمندی, کامبیز صمیمی مفخم, حمید قدکچیان, احمدرضا اسعدی همکاری کرده است.
ستاره و الماس درباره آن است که: پیرمرد جنگزده‌ای اسباب و اثاثیهٔ مختصر خود را با وانتی به تهران میبرد تا به دخترش ستاره ملحق شود. در راه بر اثر حملهٔ هوایی دشمن کشته میشود. مصطفی، رانندهٔ وانت، تصمیم میگیرد همراه مادرش وسایل پیرمرد را به خانوادهٔ او برساند. در تهران یکی از صندوق‌های پیرمرد ربوده میشود. مصطفی به کلانتری شکایت میبرد و به زحمت صندوق را می‌یابد. مادر صندوق را، که محتوی لباس عروسی است، به ستاره تحویل می‌دهد و وقتی درمی یابد که دختر به تنهایی زندگی میکند اسباب ازدواج او و مصطفی را فراهم می‌آورد. در این فیلم محمود مهدوی با فاطمه معتمد آریا, نعمت‌الله گرجی, ثریا قاسمی, حمید جبلی, عنایت بخشی, منوچهر حامدی, سیامک شایقی, همایون اسعدیان, عباس نوذری, محمدرضا علیقلی, بهرام دهقان, داریوش عیاری, امیر مولایی, رضا آهنگر, بهروز صادقی, حمید حمزه, هادی مشکوت, داوود مسلمی, فرامرز رسولی, محمود تبريزی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
مدرسه ای که می رفتیم
بیشتر
