مریم اشرفی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
بهار درباره آن است که: "بستان" بمباران و سپس اشغال می شود. کودک پدر و مادرش را گم میکند و توسط اردوگاه مہاجرین جنگی به شمال کشور منتقل و در آنجا سرپرستی اش را جنگلبان پیری به عهده می گیرد. کودک که در محیطی ناآرام و پرتلاطم به محیطی سرشار از ارامش آمده است. او اگرچه لحظه ای از فکر شهر و خانواده اش غافل نیست، ولی متدرجا" پیگیر زندگی جنگلبان پیر می شود. که سالهای پیش همسرش را از دست داده است. هر دو تنہا ھستند و کودک متدرجا" به جنگلبان نزدیک
...تر می شود و حتی به او کمک میکند که سارقین درخت های جنگل را پیدا کند. در این حال کودک هنوز بیم بمباران و نگرانی خانواده را با خود دارد، بیمار و بستری میگردد. از سوی دیگر رزمندگان در نبردی سخت، سرانجام بستان را آزاد می کنند. کودک در یک صبح بہاری از رادیو خبر آزادی بستان را می شنود... او حالا سلامت خود را بازیافته است. در این فیلم مریم اشرفی با فاطمه نقوی, ابوالفضل جلیلی, محمدرضا علیقلی, حسن زاهدی, محسن موسوی, هدایت الله نوید, محسن پناهی, رضا یاقوتی, مهدی اسدی, محمد یوسفی, ناصر پزشکی, مهدی حسابی, علیرضا رهبری همکاری کرده است.
یک داستان واقعی درباره آن است که: «جلیلی» در جستجوی پسربچهای برای بازی در فیلم جدیدش «پسر ساعت» بیش از سه ماه جستجو میکند؛ سرانجام چهرهی مطلوب خود، یک نوجوان سیزدهساله به نام «احمد» که کارگر نانوایی است را مییابد. وقتی «مهدی اسدی» (دستیار جلیلی) به سراغ او میرود، او را از کارگاه اخراج کردهاند. «جلیلی» در جستجوی او، به محل اقامتش میرود و نظرش را برای بازی در فیلم جلب میکند اما بعداً میفهمد که «احمد» دچار مشکل و بیماری است. از این پس، «جلیلی» کارش را رها کرده و در پی درمان مشکل او برمیآید... در این فیلم مریم اشرفی با اکبر عبدی, امید روحانی, سیامک اطلسی, فریبا کوثری, هوشنگ قوانلو, ابوالفضل جلیلی, منوچهر اولیایی, ناهید مسلمی, مهدی اسدی همکاری کرده است.
مریم اشرفی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مستطیل قرمز درباره آن است که: قصه در سال 1365 در منطقه چوار در غرب کشور اتفاق میافتد. در این منطقه جنگی، بخشدار برای روحیه دادن به مردم تصمیم به برگزاری مسابقه فوتبال مینماید و همین مسابقه تبدیل به فاجعه میشود. قصه از زبان یک خبرنگار فرانسوی است که در آن زمان در منطقه حضور داشته است. ماجرای این فیلم بر اساس یک اتفاق واقعی است. در این فیلم مریم اشرفی با علیرضا اوسیوند, اندیشه فولادوند, علیرضا سجادپور, تورج اصلانی, حسین زندباف, محسن روشن, محمود مقامی, شهربانو موسوی, جمشيد جهانزاده, داریوش پیرو, مهدی نادری, مهدی اسدی, سعید براتی, محمد قمی, حسن صیدخانی, حسین صیدخانی, احمد شایانفر همکاری کرده است.
مریم اشرفی به عنوان فیلمبردار در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
رفقای اورژانسی درباره آن است که: داستان فیلم در حال و هوای اتفاقات مربوط به دوران کروناست. فیلمی که می کوشد تا زحمات کادر درمان اعم از پرستاران و پزشکان محترم را قدردانی کند. قصه این فیلم درباره مردی است که به خاطر مسائلی در گذشته در زندان بوده و حالا از زندان آزاد شده است. او قبلا صاحب ماری بوده اما حالا مار او را دزدیده اند و خبری از مارش نیست…… در این فیلم مریم اشرفی با نیما شاهرخ شاهی, علی شاه حاتمی, حسن صیدخانی همکاری کرده است.
مریم اشرفی به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
دت یعنی دختر درباره آن است که: «شوان» که در یک مجتمع کارگری فعالیت دارد، نگران احوال خواهرش، «بلوط» است که از مدتی پیش دچار بهت زدگی شده است. به اصرار«شوان»،«بلوط»را برای معالجه به شهر میبرند.اما همه کوششهای ایشان بی نتیجه می ماند... در این فیلم مریم اشرفی با ژاله صامتی, ابوالفضل جلیلی, یدالله علایی, مهدی مجد وزیری, حسین ساکی, سعید مترصد همکاری کرده است.