مسعود طلایی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
برگ و باد درباره آن است که: زهره پس از سفری طولانی وقتی نزد خانواده اش بازمیگردد از فوت مادرش آگاه میشود. زهره میخواهد بداند که مادرش روزهای پایان عمرش را چگونه گذرانده است، درمی یابد که مادرش به لحاظ یک درگیری لفظی با پدرش در حالت نامتعادل روحی، خودرا در دریا غرق کرده است. زهره سخت افسرده و بیمارو بستری میگردد. در برابر پنجره اتاقش درختی قرار دارد که براثر وزش بادهای پائیزی برگهایش به تدریج فرو میریزد. زهره به این باور رسیده است که با
...سقوط آخرین برگ زندگی اش به پایان خواهد رسید، دکتر نمیتواند در معالجه ی او موثر باشد. برگها به تدریج میریزند . در آخرین شب تنہا برگ باقی مانده است پس دیگر فردائی نخواهد بود. "یا با مراد "باغبان و دوست قديمي خانوادگیشان به دیدار زهره می رود و او را متقاعد می کند که: اگر خدا نخواهد برگی ازدرخت نخواهد افتاد، زهره روز بعد وقتی از خواب برمیخیزد برگ برجای خود بر شاخه درخت است، زهره می پذیرد که زنده خواهد ماند. در این فیلم مسعود طلایی با ایرج گلافشان, شاپور بخشایی, رضا اردلان, حمید قدکچیان, خسرو امیر صادقی, محسن قبادی, منصور تهرانی, ماشالله افراشته, محمود علی زاده, شهریار بصیری, بیژن مومنی, شیرین بختیاری, رویا سیرجانی, ناصر واثق, صوری ظفر, بهرام فروتن, رضا انجم روز همکاری کرده است.
کرکسها می میرند درباره آن است که: "عباسقلی خان " دربان یک هتل بزرگ رابطه ی چاپلوسانه ای با آنها برقرار کرده است. " عزیز " پسر عباسقلی خان که به تازگی از زندان آزاد شده، با دوستش امیر همراه با دیگر مبارزان سیاسی ، فعالیت میکند و پدر دائما" با او درگیری دارد . اما " عزیز" بی توجه به او پیگیر مبارزه است. با به ثمر رسیدن مبارزات مردم ، هتل خالی از سکنه می شود و این زوال عباسقلی خان است. در این فیلم مسعود طلایی با داوود رشیدی, جمشید حیدری, مصطفی طاری, اسماعیل محرابی, نصرالله برادران, عزت الله رمضانی فر, منصور تهرانی, هادی مشکوت, محمد قاضی, شکرالله رفیعی, عباس پیشبر همکاری کرده است.
از فریاد تا ترور درباره آن است که: سه دوست قديمي ـ حسين، داوود و رضا ـ پس از پانزده سال يكديگر را مي يابند. حسين در دام اعتياد گرفتار است، داوود راننده ي خصوصي رئيس دادرسي ارتش است و رضا عضو يك گروه زيرزميني مسلح است. رضا وظيفه دارد كه رئيس دادرسي ارتش را ترور كند. حسين، بر اثر اعتياد تنها و رنجور در خيابان جمشيد مي ميرد. داوود در عملياتي كه رضا و گروهش براي ترور تيمسار انجام مي دهند كشته مي شود و رضا، كه زخمي شده است، از راه جوي آب از مهلكه مي گريزد. در این فیلم مسعود طلایی با کاظم افرندنیا, مصطفی طاری, محمود بصیری, تورج مهرزاد, کریم نشاط, عباس مختاری, عزت الله رمضانی فر, منصور تهرانی, ایرج رضایی, مازیار بازیاران, محمد قاضی, محمدرضا محمدیاری, ابراهیم بصیرت, گالوست گورکیان, حسن عابدی همکاری کرده است.
حادثه درباره آن است که: همسر احمد ضیایی، دبیر تاریخ در تصادف با اتومبیل دو آمریکایی به نام های اردوارد و پل به شدت زخمی می شود. قانون «کاپیتولاسیون» (مصونیت سیاسی و اجتماعی آمریکایی ها در ایران) مانع از دستگیری و محاکمه آنها است. احمد علیه دو آمریکایی شکایت می کند، اما به جایی نمی رسد در این میان همسرش فوت می کند. احمد پس از فوت همسرش در کلاس درس برضد مصونیت سیاسی و اجتمایی آمریکایی ها سخن می گوید و با طرح نقشه ای، اردوارد را از پا درمی آورد، اما دستگیر و روانه زندان می شود. پس از دستگیری او همکار و دوست صمیمی احمد روی تخته سیاه کلاس می نویسد: آخر کاپیتولاسیون... در این فیلم مسعود طلایی با نعمتالله گرجی, اکبر زنجانپور, شاپور بخشایی, بهمن زرین پور, رضا اردلان, عباس مختاری, احمد بهروزی, خسرو امیر صادقی, هوشنگ نیکپور, حسین عمرانی, زهره امیری, محسن قبادی, منصور تهرانی, ابراهیم آقاجانی, شیرین گلکار, وهاب نوری زاده, محمود علی زاده, خسرو زنگباری, صوری ظفر, موسی شجاعی, رضا انجم روز, صفیه مفید, مریم کردبچه همکاری کرده است.
بازرس ویژه درباره آن است که: كارگران یك معدن ذغال سنگ در زیر فشار زورگوئی های كارفرما و مباشر معدن جان به لب شده اند. تعدادی از معدنچیان به خاطر مبارزه شان یا جان خود را از دست داده اند و یا به دلیل كفی نان نسبت به جریانات جاری بی تفاوت شده اند. تا اینکه... در این فیلم مسعود طلایی با داوود رشیدی, فرامرز قریبیان, نعمتالله گرجی, کاظم افرندنیا, بهزاد رحیمخانی, ایرج گلافشان, اکبر صادقی, علی محزون, شاپور بخشایی, اصغر علایی, عباس مختاری, علی برجسته, احمد بهروزی, منصور تهرانی, محمد قاضی, سعید نیوندی, محمدرضا محمدیاری, قدرت قربانی, رضا ذوالفقاری, کاوه فولادی, تاجی مجدزاده همکاری کرده است.
گرفتار درباره آن است که: مردی حرفه ی مناسب، زندگی مرفه و خانواده ی خوشبختی دارد، اما به زودی همه ی اینها درهم می ریزد. که مرد در دام هوس های یک زن به ورطه ی نیستی سقوط می کند و حادثه ای او را بیشتر از پیش به دست فراموشی می سپارد. سال ها بعد دخترش به همراه نامزدش در یک روز سرد برفی مرد ژولیده ای را با لباسی مندرس می یابند. او که نمی داند هنوز همسر و فرزندش زنده هستند پس از حوادثی معلوم می شود که معشوقه ی سابق زن فرنگی مرتکب این قتل شده است و ماهیگیر که متنبه شده مجدداً به سوی همسرش بازمی گردد. در این فیلم مسعود طلایی با رضا کرم رضایی, احمد رجبی, اکبر زنجانپور, کریم نشاط, ایرج صفدری, گوهر گلکار, سامی تحصنی, شاپور بخشایی, مرضیه برومند, رضا اردلان, محمدتقی شریفی, علیرضا ثانیفر, باربد طاهری, عباس ثانی فر, منصور تهرانی, احمد نصر, نریمان شیری فرد, حسین کلامی همکاری کرده است.