محمد سیفی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
زیر پوست شب درباره آن است که: قاسم معروف به «قاسم سیاه» یک ولگرد خیابانی است که مادرش کلفتی یک خانهٔ اعیانی را میکند و از وضعیت پسرش به شدت ناراضی است. قاسم در جریان یکی از پرسهزنیهایش با زنی خارجی روبرو میشود که آخرین ساعتهای حضورش در ایران را میگذارند. این دو که زبان همدیگر را نمیفهمند، راهپیمایی بیپایانی را شروع میکنند. قاسم دنبال پیداکردن جایی برای خلوت کردن با این دوست تازهاست، اما تلاشهای او ثمری ندارد. دوستاش هم نمیتو
...اند کمکی به او بکند چون پدرش در خانهاست. قاسم نمیتواند بفهمد که محل اسکان قبلی زن کجا بوده. وقتی به مادرش سر میزند، با واکنش عصبی او مواجه میشود و در حالی که کاملاً مستأصل شده، با دو جوان روبرو میشود که پسرهای خانوادهای هستند که مادرش در آنجا کلفتی میکند. این دو موافقت میکنند که مکانی را در اختیار قاسم و دوستاش بگذارند. پس از ورود به خانه، آنها پیشدستی میکنند و وقتی قاسم اعتراض میکند، او را به باد کتک میگیرند و پس از کامیابشدن، هر دو را ول میکنند. قاسم و دوستاش به زیر یک کامیون پناه میبرند، اما بعد از مدت کوتاهی کامیون حرکت میکند و پلیس قاسم را جلب میکند؛ آنها قاسم را به زندان و زن را به فرودگاه میبرند. در این فیلم محمد سیفی با نعمتالله گرجی, مهری ودادیان, مجید مظفری, فریدون گله, محمد خلیلی زاده, فریدون فرهودی, علی ترابی, باربد طاهری, امیر تاجیک, مرتضی عقیلی, آرش تاج, عباس احمدی, ماسیس مانوکیان, اصغر کفایتی, علی دهقان, جهانگیر صالحی, سلیمان اکبری, سوزان گیلبر, نظامالدین شفایی, فرهاد فرهادی, زاون اوهانیان, روحی همکاری کرده است.
قانون زندگی درباره آن است که: مالک یک روستا زن است که با روستائیان با بی رحمی رفتار می کند. جبار، پیشکار مالک، به دستور او روستائیان را شلاق می زند تا همیشه مطیع و سربه راه باشند. مالک روستا به جوانی روستائی علاقه دارد و مانع ازدواج او با دختر مورد علاقه اش گلنار است. جبار گلنار را می دزدد، و این موضوع باعث می شود که جوان روستائی بر ضد مالک سر به شورش بردارد. ابتدا اهالی روستا که مرعوب ارباب هستند می کوشند جوان را از ادامه ی مبارزه بازدارند، اما به تدریج به او می پیوندند. بالاخره قانون اصلاحات ارضی به تصویب می رسد و مالک قدرتش را از دست داده می گریزد. او از جبار می خواهد که باعث تباهی زندگی گلنار نشود، و وقتی جبار امتناع می کند او را با شلیک گلوله زخمی می کند. زن بر اثر سقوط از کوه کشته می شود و پس از مرگ جبار جوان روستائی با گلنار و اهالی روستا به زادگاهشان بازمی گردند. در این فیلم محمد سیفی با احمد قدکچیان, روبیک منصوری, عبدالله محمدی, کاظم راجی نیا, خلیل رافع, جمشید شیبانی, آذر شیوا, عباس منتجم شیرازی, اکبر خواجوی, یدالله شیراندامی, واهاک وارطانیان, مهین معاون زاده, عزیزی, محمد سبحانی همکاری کرده است.
طلای سفید درباره آن است که: اعتماد صاحب کاباره ای است که در آنجا گروهی به قاچاق هروئین مشغولند. شوهر فریبا، آوازه خوان کاباره، که با قاچاقچی ها همدست و در عین حال با پلیس در تماس است، کشته می شود. امیر، برادر مقتول، برای یافتن قاتل برادرش از آمریکا به ایران می آید، و در خانه ی اعتماد با گروه قاچاقچی ها روبرو می شود. زنی به نام طاهره در پی جلب نظر امیر است، اما فریبا امیر را از طاهره و خانه ی اعتماد دور می کند. امیر برای به دام انداختن اعتماد و گروهش در پی مدرک جرم است، و مینا وقتی در پی مدارک اتاق اعتماد را می کاود به دست افراد اعتماد دستگیر می شود. امیر شبانه به خانه ی اعتماد می رود و با افراد او درگیر می شود. اعتماد از پا درمی آید و افراد او به دست مأموران پلیس دستگیر می شوند. در این فیلم محمد سیفی با محمدعلی فردین, ژاله علو, رقیه چهره آزاد, اصغر بیچاره, فخری خوروش, روبیک منصوری, کاظم راجی نیا, اکبر هاشمی, جمشید شیبانی, همایون, غلام حسین مفیدی, فیروز داداش پور, گریگوری مارک, واهاک وارطانیان, پوران, کریم فکور, علی دلپذیر همکاری کرده است.
محمد سیفی به عنوان صدا در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تپش درباره آن است که: نعیم مرد جوانی است که به تازگی برادرش را در یک سانحه از دست داده است. کادر درمانی بیمارستان از نعیم میخواهند رضایت دهد تا اعضای برادر مرحومش را به بیماران نیازمند اهدا کند. در این بین نعیم با مردی به نام سربندی، مدیر کارخانهای که در آن کار میکند دچار اختلاف شده و به زندان میافتد. از طرف دیگر سربندی پسر نوجوانی دارد که به بیماری قلبی مبتلاست و در انتظار پیدا شدن یک اهدا کننده است. سربندی که درمییابد اهدا کننده برادر مرحوم نعیم است، از کرده خود پشیمان شده و نعیم هم با پیوند قلب برادرش به پسر سربندی موافقت میکند. در این فیلم محمد سیفی با میرطاهر مظلومی, حسام حصاری, ناصر روئین تن, مهدی مسگران همکاری کرده است.