عاقله رضایی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
پنج عصر درباره آن است که: دختر جوانی به نام نقره در کابل، همه روزه به بهانه شرکت در کلاس های مذهبی با رنگ و بوی طالبانی، از حاشیه به مرکز شهر می آید و مخفیانه از در پشتی کلاس، بعد از تغییر دادن ظاهرش و پوشیدن کفش های پاشنه بلند سفید به مدرسه میرود.نقره در مدرسه، در بحث تحول تازه جامعه افغانستان و آزادی زنان، علاقمندی خود را به این که رئیس جمهور افغانستان باشد ابراز می کند و بعد با جدیت، فعالیت هایی در این زمینه را به عنوان یک تکلیف مدرس
...ه پیگیر می شود و در حالی که مهاجران افغانی در حال بازگشت از پاکستان هستند تنها شاعر که علاقمند او شده نقش او را به عنوان رئیس جمهور جدی میگیرد و بقیه آدم های اطراف او که اسیر سنت های مردسالاری هستند، هیچ توجهی به نظراتش ندارند. سرانجام نقره به همراه خانواده از کابل شهر به اصطلاح کفرزاده به قول پدر، خارج و به سمت آرمان شهر دل خواهشان مهاجرت میکنند. درحالی که هیچ نشانی از آن ندارند، اما فعلاً تا می توانند از کابل دور میشوند... در این فیلم عاقله رضایی با محسن مخملباف, سمیرا مخملباف, حسین مهدوی, فرخ فدایی, بهروز شهامت, محمدرضا درویشی, ابراهیم غفوری, سیامک علاقه بند, ژان لابادی, وینسنت ماراوال, عبدالغنی یوسفرضی, راضی محبی, مرضیه امیری همکاری کرده است.
سگهای ولگرد درباره آن است که: زنی پس از پنج سال بی خبری از شوهرش، از آنجا که فکر می کند او کشته شده است با مرد دیگری ازدواج میکند اما بعد از مدتی او بازمیگردد و وقتی می بیند همسرش با مرد دیگری ازدواج کرده، از او شکایت کرده و نهایتاً همسرش را محکوم و به زندان می اندازد بی آن که به سرنوشت دختر و پسر خردسالش فکر کند. بچه ها روزها را به گدایی و جست وجو در آشغالی ها می گذرانند و شب ها برای خوابیدن به زندان نزد مادرشان می روند، آنها یک توله سگ را که گفته میشود سگ خارجی هاست از دست کودکانی که قصد آزارش را دارند نجات میدهند و از این پس توله سگ نیز با آنهاست.کمی بعد با اطلاع رئیس پلیس، بچه ها از ورود به زندان منع می شوند و چون از نگهبانان میشنوند که زندان جای مجرمین است پس تلاش می کنند تا جرمی را انجام دهند، لذا به دزدی های کوچک می پردازند، اما هربار با دلسوزی مردمی که مورد دزدی قرار گرفته اند، آنها رها می شوند. اما وقتی بچه ها فيلم دزد و دوچرخه را در سینما می بینند تحت تأثیر فیلم، برای دستگیری خود تصمیم به یک دزدی علنی دوچرخه می گیرند. دختر می ترسد که در حین دزدی کتک بخورد، برادرش او را کنار خیابان با توله سگ در جای امنی می گذارد و قول می دهد وقتی دوچرخه را دزدید و از مردم عصبانی کتک بخورد، هنگامی که خواستند او را به زندان برند او را به عنوان همدست خود معرفی کند. اما در عمل وقتی پلیس او را دستگیر می کند هرچه پسر فریاد می کشد که خواهرش همدست او بوده است صدایش در میان هیاهوی مردم به گوش کسی نمیرسد. دخترک به دنبال ماشین می دود و بعد، در میان خیلی دوچرخه سوارانی که هرلحظه از اطراف او عبور می کنند در خیابانها سرگردان و بی پناه می ماند... پسرک به دارالتأدیب (زندان کودکان) سپرده می شود در حالیکه او به دنبال زندان مادرش بوده و این عملی نیست.دخترک که تنها و هراسان است، بالاخره تصمیمش را می گیرد، توله سگ را گوشه ای می نشاند و به او میگوید: تو اینجا بنشین که کتک نخوری و میرود. توله سگ رفتن دخترک را نگاه میکند و لحظه ای بعد سر و صدای پسری که دوچرخه اش دزدیده شده را می شنویم. صدای سوت پلیس و سر و صدای مردم به گوش می رسد. توله سگ کنجکاو سر جایش شروع به پارس کردن می کند. سر و صدای دختر که او را دستگیر کرده اند، دورتر و دورتر میشود . خیابان در سکوت فرو میرود .توله سگ تنهاست و پارسهای او دخترک و برادرش را میخواند. در این فیلم عاقله رضایی با مرضیه مشکینی, محمد احمدی, مستانه مهاجر, فرخ فدایی, محمدرضا درویشی, ابراهیم غفوری, میثم مخملباف, اکبر مشکینی, گل قوتای کریمی, فخرالدین ایام, سهراب اکبری, جمیل غنی زاده, عاقله شمس الله, رازالدین سیار, مائده گل, قمری ولد امیری, شاه محمود گلبهاری, عمادالدین وکیل, اختر عبدالعزیز همکاری کرده است.