علی بانکی به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
اخم نکن سرکار درباره آن است که: سرگروهبان احمد صالحی و گروهبان گیلانی در یک دهکده ی جنوبی با قاچاقچیان مبارزه می کنند. ملوسیاه، دوست قدیمی سرگروهبان صالحی، درخدمت قاچاقچی سابقه داری به نام جاسم است. ملوسیاه به سرگروهبان قول می دهد که از کارهای خلاف دوری کند. سرگروهبان صالحی با دختری کولی به نام ساراآشنا می شود و با او قرار ازدواج می گذارد. افراد جاسم، که سرگروهبان را مانع کار خود می بینند، او را به شدت مصدوم می کنند، و ملوسیاه برای کمک به س
...رگروهبان وانمود می کند که حاضر به همکاری با آنها است. او یک محموله ی قاچاق را به مقصد می رساند و انبار محل اختفای اجناس قاچاق جاسم را می یابد، و به کمک سرگروهبان صالحی جاسم و افرادش را به دام می اندازد. ملوسیاه سراغ کار شرافتمندانه ای می رود و سرگروهبان صالحی با سارا زندگی مشترکی را آغاز می کند. در این فیلم علی بانکی با احمد احمدپور, روبیک منصوری, ناصر ملک مطیعی, شهناز تهرانی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, حسین ملا قاسمی, احمد شیرازی, علی میری, امیر شروان, انوشیروان روحانی, رحیم روشنیان, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, حسن باقری, کاظم روشن ضمیر, فریبا خاتمی, مرتضی برجسته, منصور اصفهانی همکاری کرده است.
یکی خوشصدا، یکی خوشدست درباره آن است که: خلیل به كمك افرادش تعدادی از كارگران معدن را تشویق می كند كه مانع پیشرفت كارهای معدن و صاحبش مسلم خان شوند. مسلم دو تن از دوستانش، رضا خوش دست و نعمت خوش صدا، را به كمك می طلبد، و آن دو از كارگران خاطی زهرچشم می گیرند. نعمت پنج سال پیش دختر عمه اش را خواستگاری كرده و رضا را دنبال او می فرستد تا او را به «كمپ» بیاورد. دختر عمه ی او ازدواج كرده و صاحب فرزند است، و رضا دختر جیب بری به نام آذر را برای ازدواج با نعمت همراه خود می آورد. دختر، به تدریج، به رضا علاقمند می شود. دو دوست و آذر بر سر دو راهی قرار می گیرند. آذر به نعمت می گوید كه رضا را دوست دارد، و نعمت تصمیم می گیرد پای خود را كنار بكشد. خلیل و افرادش آذر را می ربایند، و سرانجام نعمت و رضا پس از درگیر شدن با آن ها آذر را نجات می دهند. در این فیلم علی بانکی با رضا بیک ایمانوردی, محرم بسیم, رفیع مددکار, میرزا گودرزی, علی زاهدی, ژیلا شاهانی, حسین واثقی, علی میری, سعید مطلبی, عهدیه بدیعی, علی صادقی, نعمت الله آغاسی, رضا صفایی, اسماعیل شیرازی, رضا شیبانی, ناصر تبریزی, خشایار همکاری کرده است.
هفت دلاور درباره آن است که: همزمان با اجرای قانون ارباب و رعیتی ارباب ستمگری (اصغر سمسارزاده) همراه با مباشر (غلامرضا سركوب) و عواملش (نریمان شیری فرد) به مخالفت برمی خیزند. سالارخان (رضا رخشانی) موافق اجرای قانون است. اختلاف بین ارباب و سالارخان شدت می یابد و ارباب با ازدواج دخترش هنگامه (نیلوفر) و خداداد (فرخ ساجدی)، پسر سالارخان، مخالفت می كند. عوامل ارباب مأمور اجرای قانون (محسن مهدوی) را، كه نمی توانند او را با پرداخت رشوه به همكاری دعوت كنند، به قتل می رسانند. یك سروان ارتش (عبدالله بوتیمار) و چند سرباز كهنه كار (فیروز، ماشین چیان، طوفان ویدی) برای حفظ نظم به منطقه اغرام می شوند و با همكاری سالارخان و افرادش ارباب و مخالفان را از پا درمی آورند. سالارخان و افرادش ارباب و مخالفان را از پا در می آورند. سالاخان به دست مباشر كشته می شود و خود او را گلوله ی سروان از پا در می آید. پس از برقراری نظم هنگامه و خداداد پیمان زناشویی می بندند. در این فیلم علی بانکی با یدی, اسدالله یکتا, حسین ملکی, حسین صفاریان, اصغر سمسار زاده, رضا صفاییپور, عزت الله وثوق, رضا رخشانی, فرهاد خوشبخت, ماشین چیان, حسن مصیبی, نریمان شیری فرد, گیتی فروهر, محسن مهدوی, فرخ ساجدی, ابراهیم فخار, عبدالله بوتیمار, عهدیه بدیعی, محمد گیلانی, فیروز داداش پور, رضا انجم روز, منوچهر طایفه, پروانه, شهین خلیلی, کاظم سالکی, منوچهر قاسمی, علی آخوندزاده, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
عنتر و منتر درباره آن است که: سه نفر بزن بهادر لوطی را مضروب می كنند و او در بستر مرگ درباره ی پسرش رضا حرف می زند. رضا در اصفهان در مرغداری كار می كند، و پس از این كه از خبر مرگ پدرش باخبر می شود به خانه ی پدر می رود و عنتری را كه به پدرش تعلق داشته تحویل می گیرد. رضا با دختر فقیری به نام شیرین آشنا می شود كه با خواهر كوچكش مهناز و عمویش صفر زندگی می كند. رضا درمی یابد كه سه نفر بزن بهادر وصیت نامه ی اصلی پدرش را از میرزا گرفته اند و در آن تأكید شده كه در آستر جلیقه ی چیتا نقشه ی گنجی پنهان است. رضا پس از تعقیب و گریز نقشه ی گنج را به دست می آورد. طبق نقشه رضا و گروهی از افراد طماع به بیابان و اتاقكی مخروبه می روند كه جز طناب دار چیزی در آن نیست. همه از محل دور می شوند و رضا برای خلاص شدن از شر ناگواری های زندگی خود را حلق آویز می كند، اما سقف فرو می ریزد و همراه آن چندین بسته ی اسكناس روی سر رضا پخش می شود. در این فیلم علی بانکی با رضا بیک ایمانوردی, احمد احمدپور, روبیک منصوری, اکبر اصفهانی, منوچهر اسماعیلی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, علی میری, کمال مطیعی, امیر شروان, جعفر پورهاشمی, محمد عبدی, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, منوچهر پوراحمد, گیتی بهشتی, فریبا خاتمی, رامش, نادیا, گالوست گورکیان, مریم, آمنه, ایرج فرحبخش همکاری کرده است.
دو آقای با شخصیت درباره آن است که: رضا با مادر، خواهر و برادر كوچكش زندگی می كند. او از سردرد شدیدی رنج می برد، و تشخیص پزشكان تومور مغزی است. در این اثنا آقای مالكی به قتل می رسد. برادر مقتول برای یابنده ی قاتل مبلغ دویست هزار تومان به عنوان جایزه پاداش تعیین می كند. رضا، كه گمان می كند دو ماه دیگر فوت خواهد كرد، با همكاری گل آقا شوهر خواهرش كه پاسبان است، خود را قاتل معرفی می كند، تا این كه پس از مرگش گل آقا جایزه ی تعیین شده را به برادر و خواهر و مادرش تحویل بدهد. در لحظه ی اعدام رضا دچار سردرد همیشگی اش می شود و به بیمارستان انتقال می یابد. او تحت عمل جراحی قرار می گیرد و حالش بهبود می یابد. رضا پس از اطمینان به بهبودی خود ضمن انكار قتل در یك فرصت مناسب موفق به فرار می شود و با پی گیری قاتل را شناسائی می كند و تحویل مأموران قانون می دهد. در این فیلم علی بانکی با حمیده خیر آبادی, رضا بیک ایمانوردی, یدی, رفیع مددکار, سعید راد, عباس مختاری, علی اکبر طوفان پناه, تورج پور مروت, علی میری, سعید مطلبی, امیر شروان, رضا بنی احمد, رحیم روشنیان, گلی زنگنه, محمد گیلانی, رضا شیبانی, سوزان, گالوست گورکیان, آمنه همکاری کرده است.
کاکا سیاه درباره آن است که: رضا (رضا بیک ایمانوردی) و دوست سیاه پوستش در موقع سرقت گیر می افتند و دوست رضا موقع فرار کشته می شود، و همسرش ناهید نیز موقع زایمان فوت می کند. پدر دختر (علی اکبر مهدوی فر) نوه اش را طرد می کند. سال ها بعد نوه او علی، موسوم به کاکاسیاه (علی بابا)، سر راه رضا قرار می گیرد و رضا از او مراقبت می کند. رضا به کمک قاسم (احمد معینی) و پری (جمیله) کارشان نگه داری از کودکان آواره و وادار کردن آنها به دزدی است. علی سیاه موقع زدن جیب پدربزرگش دستگیر می شود و پیرمرد تعهد می کند که از پسرک نگه داری کند؛ اما پرویز (کاظم روشن ضمیر)، از بستگان پدر بزرگ، علی را از پدربزرگ دور می کند تا ثروت او را تصاحب کند. کوشش های رضا و پری برای اثبات این که علی نوه پدربزرگ است بی نتیجه می ماند. وقتی آن دو موفق می شوند پیرمرد را مجاب کنند قاسم، که از معاشرت پری و رضا دل خور است، به کمک پرویز علی را می ربایند. رضا و پری آن ها را به دام می اندازند، و سرانجام پدربزرگ با نوه اش در کنار هم زندگی جدیدی را از سر می گیرند. در این فیلم علی بانکی با رضا بیک ایمانوردی, مازیار پرتو, اکبر اصفهانی, منوچهر اسماعیلی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, آرشام قهرمانیان, احمد معینی, علی میری, علی اکبر مهدوی فر, امیر شروان, جمیله, رحیم روشنیان, محمد عبدی, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, کاظم روشن ضمیر, منوچهر گودرزی, صمد شیرازی, ناهید همکاری کرده است.
عشق و خشونت درباره آن است که: عبادالله مالك مقدار زیادی زمین مزروعی است. او به كمك عواملش باغداران را وادار می كند كه محصول باغشان را به قیمت ارزان به او بفروشند. فتح الله باغش را به پسرش جلال واگذار كرده و جلال در برابر عبادالله و عواملش مقاومت می كند. جلال با فروش مستقیم محصول باغ خشم عبادالله را بر می انگیزد و به دست قسیم، مباشر عبادالله، كشته می شود. رضا با همسر و فرزندش به زادگاهش باز می گردد، و درصدد انتقام خون برادرش بر می آید. برادرزاده ی عبادالله، كه از سال ها پیش به رضا علاقه داشته، به رضا كمك می كند. عبادالله به كارگرهای محل می سپارد تا كسی در برداشت محصول باغ و حمل آن به شهر به رضا كمك نكند. معلم روستا با دانش آموزان مدرسه به كمك رضا می آیند. عبادالله ابتدا انبار صندوق های رضا را به آتش می كشد و سپس همسر او را از پا در می آورد. رضا موضوع را از ژاندارم ها كتمان می كند تا خود انتقام برادر و همسرش را بگیرد. او به خانه ی عبادالله می رود و با او درگیر می شود. برادرزاده عبادالله به ایستگاه ژاندرامری اطلاع می دهد، و مأموران در لحظه ای سر می رسند كه عبادالله تحت فشار رضا مجبور به اعتراف به قتل و كارهای خلاف دیگر شده است. در این فیلم علی بانکی با رضا بیک ایمانوردی, سیامک اطلسی, کاظم افرندنیا, پروین سلیمانی, محرم بسیم, رفیع مددکار, میرزا گودرزی, ژیلا شاهانی, محمد برسوزیان, علی میری, رضا حاجیان, حسین عرفانی, علی صادقی, رضا صفایی, شهین رضایی, علی دهقان, رضا شیبانی, خشایار, فرید فرهادپور, عندلیب همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
دلقک, تیغ آفتاب, فرار از بهشت, آدمک, ناخدا باخدا, سر گروهبان, آقای لر به شهر میرود, نقص فنی, شوهر کرایه ای, شوهر جونم عاشق شده, هم قسم, ناخدا, قربون زن ایرونی, دختران بلا، مردان ناقلا, تشنه باران, هیاهو, غریبه, قسمت, غروب بت پرستان, خوشگذران, گردباد, شب آفتابی, ناجورها, سه جوانمرد, گرداب گناه