علی کنگرلو به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سناتور درباره آن است که: یک باند عظیم مواد مخدر با تکیه بر نفوذ و قدرت یک سناتور انتصابی دربار محموله های بزرگ هروئین را از مرزهای جنوبی وارد کشور کرده و در سراسر مملکت توزیع می کند. جوان بیگناهی با نام "علی تحقیقت " که ندانسته رانندگی یکی از کامیون های حامل مواد مخدر را به عهده گرفته وسیله استوار " حقگو" در یکی از پاسگاه های مرزی توقیف میشود ۔ استوار حقگو به لحاظ عدم همکاری با قاچاقچیان مورد غضب مسئولین واقع می شود و در این هنگام است که
... بی گناهی علی را باور داشته، خود موجبات فرار او را فراهم کرده و سپس راسا" تصمیم به افشاء عوامل باند می گیرد و متدرجا" حقیقت تلخ را در می یابد در این راه علی جان می بازد و استوار حقگو چاره ای جز این نمیبیند جز آن که خود اجرای عدالت را به عهده گیرد. در یک سمینار مبارزه با اعتیاد، سناتور انتصابی مشغول سخنرانی درباره مضار اعتیاد است . استوار حقگو که در میان حاضران نشسته از جا بلند می شود و با شلیک گلوله ای به زندگی سناتور خاتمه می دهد. در این فیلم علی کنگرلو با بیژن امکانیان, فرامرز قریبیان, عنایت بخشی, بهزاد رحیمخانی, پریدخت اقبال پور, مهدی صباغزاده, فریدون جیرانی, سید غلامرضا موسوی, حسین ملکی, ایرج گلافشان, مجید انتظامی, رضا بانکی, روبیک منصوری, حسین صفاریان, حسن نوروزی, مظفر سلطانی, شاپور بخشایی, هیلدا پیرزاد, فرهاد خان محمدی, مجید علیزاده, ناصر بهرام پور, سعید نیوندی, علیرضا قوامی, علی راد, اسماعیل پاینده, ولی الله بندپی همکاری کرده است.
سمندر درباره آن است که: دو ارباب به نام هاي فرخان و صولت براي تصاحب چراگاه منطقه با هم ستيز دارند. آن دو با اجير كردن اسب سواران ماهر، هر بار در مسابقه هاي دوره اي كه براي تصاحب چراگاه برگزار مي شود شركت مي كنند. سلمان با اسب تندرويي به نام تندر براي فرخان مي تازد و صولت سواركاري به نام يارسلطان از پايتخت مي آورد با توطئه صولت، سلمان، سواركار فرخان از اسب به زير مي افتد و مجروح مي شود و سواركار خود او نيز بر اثر غفلت زير سم اسب ها از هوش مي رود. در مسابقه ي بعد فرخان سواركار ديگري به نام آرتاق را به خدمت مي گيرد و سلمان كه بر اثر نيش و كنايه هاي مردم و داور پير مسابقات، حكمت بابا، به خود آمده است، پسر خود، سمندر را براي شركت در مسابقه آموزش مي دهد. سمندر از سوي مردم و با اسب پسر بي بي كه به دست افراد خان كشته شده است در مسابقه شركت مي كند. فرخان و صولت كه شكست خود را حتمي مي دانند اسب را مي دزدند، سمندر نيز ناپديد مي شود. مسابقه شروع مي شود و سمندر و اسب با تأخير در مسابقه شركت مي كنند و پيروز مي شوند. فرخان كه به خشم آمده است اسب خود، تندر را با تير هلاك مي كند و مردم عصباني به آنان حمله ور مي شوند. در این فیلم علی کنگرلو با فرامرز قریبیان, پروین سلیمانی, ثریا حکمت, علی اصغر همت, اصغر بانکی, ناصر چشم آذر, ایرج گلافشان, رضا بانکی, احمد احمدپور, روبیک منصوری, ولی شیراندامی, محمد شمس, مازیار بازیاران, عطاءالله زاهد, محمود کوشان, جواد خاک شور, حسین قاسمی وند, اصغر آشوری, هوشنگ تیموری همکاری کرده است.
سازمان ۴ درباره آن است که: آقا رضا گلایل، از عوامل توزیع هروئین در شهرستان رامسر، پس از كشته شدن پسر برادرش با قاچاقچیان مواد مخدر در می افتد. قاچاقچیان او را به قتل می رسانند. در تهران فرزندش حسین به همراه دوستش ناصر، كه مأمور كمیته است تصمیم می گیرد با نفوذ در شبكه توزیع قاچاقچیان، آن ها را شناسایی و متلاشی كند.پس از شناسایی اعضای شبكه ی مزبور، كه با آن سوی مرزها رابطه دارند، یكی پس از دیگری نابود می شوند. حسین عضویت در كمیته را بر تحصیلات دانشگاهی ارجح می شمارد و مبارزه با مواد مخدر را پی می گیرد. در این فیلم علی کنگرلو با پرویز پرستویی, عرش پور زارعی, صفر کشکولی, جمشید الوندی, منوچهر اولیایی, رحمان مقدم, علی رامز, عباس قهرمانی, حسن محمدی, حسین معلومی, اصغر محبی, هرمز سیرتی, مهران روحانی, علی رحیمیان, فرنوش آل احمد, مهدی آریان نژاد, سعید دلیری, داوود اسدپور, حسن جوانبخش, کبری یوسفی, علی خالدی همکاری کرده است.
به دادم برس رفیق درباره آن است که: امیر، جوانی عیاش و فاسد است و حرفه اش فریب دختران و سوق دادن آنها به فحشاء با یاری برادرش جاسم است. مهدی (که خواهرش شیرین نتوانسته ننگ رسوایی را تحمل کند و دست به خودکشی زده است) و عبدالله (جوانی عیاش روستایی که در جستجوی خواهرش گلی است) با یکدیگر همراه می شوند در حالیکه به شدت با یکدیگر مخالف هستند. امیر و جاسم این اختلاف را به نفع خود دامن می زنند. اما سرانجام برای از بین بردن عامل فساد، آن دو با یکدیگر متحد شده، امیر و جاسم را به سزای اعمال پلیدشان رسانیده و گلی را نجات می دهند. در این فیلم علی کنگرلو با شورانگیز طباطبایی, مهدی فخیم زاده, ایرج گلافشان, احمد احمدپور, محمد تقی کهنمویی, روبیک منصوری, حسین گیل, رضا راد, رجب علی عبادی, علی میری, عاطفه کریمی, آرش متین, رضا عقیلی, خشایار, اکبر هیبتی همکاری کرده است.
همکلاس درباره آن است که: فرهاد، كه فرزند یك راننده ی تاكسی است و بعد از ظهرها روی تاكسی پدرش كار می كند، به هم كلاس خود شیرین علاقه دارد؛ اما جوان شیادی به نام خسرو، كه درصدد ازدواج با شیرین و تصاحب ثروت پدر او است، بر آن است تا رابطه ی آن دو را به هم بزند. فرهاد به كمك زنی به نام لاله قصد دارد خواننده ی موفقی شود. خسرو شیرین را نسبت به رابطه ی فرهاد و لاله بدبین می كند، و شیرین، به تلافی، به جوانی به نام جلال رو می آورد. فرهاد، پس از قطع رابطه با لاله، موضوع را برای شیرین روشن می كند و با والدینش به خواستگاری شیرین می رود. پدر شیرین موافق و مادرش مخالف وصلت آن دو است. دوستان خسرو به جواهر فروشی پدر شیرین دستبرد می زنند و با كشاندن فرهاد به محل او را به عنوان سارق به دام پلیس می اندازند. جلال و دوستانش، كه هم كلاس فرهاد هستند، خسرو را، موقع فروش جواهرها به یك مال خر، به دام می اندازند و تحویل پلیس می دهند. به این ترتیب فرهاد آزاد می شود و زندگی مشترك خود را با شیرین آغاز می كند. در این فیلم علی کنگرلو با حمیده خیر آبادی, لیلا فروهر, نعمتالله گرجی, جمشید مهرداد, رضا کرم رضایی, روبیک منصوری, سیاوش شاکری, فرشید فرشود, گیتی فروهر, علیاصغر احدی, رضا غیاثی, حمید مجتهدی, کاظم تهرانچی, لاله بهاران, جمال مجتهدی, حسین مدنی, لاله, عباس وفایی, مریم, ابراهيم شهرابی, تورج پژوهان, غلام, کامران همکاری کرده است.
اعتراض درباره آن است که: امیرعلی كه شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد می شود. پیش از آزادی، هم سلولی اش محسن دربندی، انگشتری به او می دهد و به او سفارش می كند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت كند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان، مادر او كه حالا نابینا شده به همراه برادران و خواهران امیرعلی و شوهرخواهرش به استقبال او می آیند و امیرعلی درمی یابد كه در غیاب او پدرش از فراغ او مرده و یوسف، یكی دیگر از برادرهایش، در یك آسایشگاه روانی بستری است. یوسف در جران تظاهرات دانشجویی بر اثر ضرباتی كه به سرش وارد آمده دچار اختلال روانی شده است. رضا، برادر آزادشده اش را به یك پیتزافروشی در شمال شهر كه محل كار اوست می برد. رضا عاشق دختر پولداری به نام لادن است كه به اتفاق دوستانش از مشتریان دائمی پیتزافروشی است، و از طرفی تلاش می كند به ناراحتی های روانی دوست معتادش قاسم پایان دهد. امیرعلی به زودی مجدی را پیدا می كند و در حالی كه تصور می كرده مجدی همسر محسن است، درمی یابد كه او زنی بیوه و در واقع خواهر هم سلولی اش است كه با دختر كوچكش عاطفه زندگی می كند و... در این فیلم علی کنگرلو با بیتا فرهی, مهدی فتحی, میترا حجار, محمدرضا فروتن, پارسا پیروزفر, شیلا خداداد, کیانوش گرامی, اکبر معززی, داریوش ارجمند, پولاد کیمیایی, مسعود کیمیایی, سید ضیا هاشمی, اصغر رفیعیجم, اسحاق خانزادی, مجید انتظامی, سید حسام نوابصفوی, پری امیرحمزه, رامبد شکرابی, رامین پرچمی, محمدرضا قومی, محمدرضا مویینی, حسین قطاع, محمد علیقلیزاده, آرمین قبادی پاشا, سوسن سلیمی, جواد غلامی, امیر شروان, رضا رضوی, بهروز پیروزیان, محسن غفاری, حسین فرزانه, رسول حیدری همکاری کرده است.
فقط آقا مهدی میتونه درباره آن است که: پری و دوستش مهین به دستور جلال سر راه مهدی و دوستانش نعمت و قوچ علی قرار می گیرند تا زندگی زناشویی او را از هم بپاشند. جلال، كه كارگر مهدی بوده، با صدور چك جعلی به اسم مهدی و با شكایت او به زندان افتاده است. جلال، پس از آزادی از زندان، فرشته، همسر مهدی، را از رابطه ی شوهرش با پری مطلع می كند، و فرشته به قهر خانه ی مهدی را ترك می كند. پری به مهدی علاقمند می شود، و به رغم چك و سفته هایی كه نزد جلال دارد از ادامه ی همكاری با جلال سرباز می زند، و با شكایت او به زندان می افتد. مهدی با پرداخت بدهی های پری به جلال باعث آزادی پری می شود. او به رغم اطلاع از نقشه ی جلال و پری به پری ابراز علاقه می كند؛ اما پری مهدی را از خود می راند و به كمك نعمت با فرشته تماس می گیرد و او را، كه پس از سال ها آبستن شده، تشویق می كند كه به خانه ی شوهرش باز گردد. در این فیلم علی کنگرلو با پروین سلیمانی, اصغر بانکی, میرزا گودرزی, علی زاهدی, علی میری, حبیب الله کسمایی, کریم قاجار, رعنا صفوی, یدالله شیراندامی, شهلا یوسفی, رضا صفایی, رضا انجم روز, بهروز مقدم, جلال موسوی, غلام, عندلیب همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
دو روی سکه, تشکیلات, خاک و خون, صاعقه, مشت, سردار جنگل, میرزا کوچک خان, سفیر