امیر حمزه گرجی نژاد به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
پر پرواز درباره آن است که: بابک، آهنگساز مستعد و خواننده جوان و خوش صدایی است که برای کسب مجوز ترانه هایش و همچنین ضبط آنها و تهیه آلبوم نخست خود دچار مشکل است. تلاش های ستاره نامزد او، که سراینده اشعار آهنگ های بابک و در عین حال که روزنامه نگار است، به جایی نمی رسد. اما یاسمن، یک دوست قدیمی، که به تازگی از آمریکا بازگشته و پدرش، شمس ،صاحب یک شرکت چاپ و تکثیر نوار کاست است، برای کمک به بابک وارد صحنه می شود. ستاره که ابتدا از حض
...ور یاسمن برای کمک به نامزدش خوشحال است، اما رفته رفته درمی یابد که او، بابک را به سمت خود جذب کرده است. یاسمن به بابک قول میدهد. چنانچه، مجوز ترانه های آلبوم و کنسرت او صادر نشود، ترتیب سفرش را به آمریکا و ادامه فعالیت او را در لوس آنجلس فراهم خواهد کرد. در حالی که همه مقدمات برای اجرای اولین کنسرت بابک به نفع کودکان سرطانی فراهم شده و تلاش ها برای کسب مجوز ادامه دارد، یاسمن موفق می شود ویزای سفر خود و بابک به آمریکا را کسب کند، و به این ترتیب سفر آن دو جدی می شود اما در آخرین ساعات که بابک و یاسمن سوار بر اتومبیل عازم فرودگاه برای پرواز به آمریکا هستند، دوست بابک، حمید با موتورسیکلت خود را به آنها می رساند و به بابک اطلاع می دهد که سرانجام مجوزها صادر شده است. یاسمن غمگین و دل شکسته به سفرش ادامه می دهد، اما بابک، نخستین کنسرت خود را به نفع کودکان سرطانی در میان استقبال علاقمندان پرشور برگزار می کند. در این فیلم امیر حمزه گرجی نژاد با مرجان شیرمحمدی, محمد ابهری, کیانوش عیاری, خسرو معصومی, کاظم شهبازی, احمد صالحی, زیبا بروفه, فروزان جلیلی فر, احمد کلانتری, شادمهر عقیلی, پیام صابری, منوچهر آذر, جلال قزل ایاق, شهلا ناظریان, داوود ناقور, مجتبی جمشیدی, فرزانه عبادی, شهروز صائب, محمدرضا چراغعلی همکاری کرده است.
تب درباره آن است که: مهران علیرغم مخالفت خانواده و به خصوص پدرش، که معتقد است دختر مورد علاقه او ترانه، در چارچوب اعتقاد مذهبی و اخلاقی خانواده نیست، با او ازدواج میکند. بعد از چندی، پدر برای مداوای بیماری اش قصد سفر به خارج از کشور را می کند و با مهران که برای خداحافظی نزدش میرود برخورد بسیار سردی میکند و بار دیگر به او تذکر میدهد که ترانه همسر مناسب او نیست و تأکید میکند که در وصیت نامه اش، این بی توجهی او به خانواده یقیناً مؤثر خواهد بود. ترانه که از وجود گاوصندوق پدر مهران در ویلای شمال خبر دارد، نادر دوست سابقش را که آدم خلافکاری است مطلع کرده و مهران را نیز راضی می کند، تا گاوصندوق را باز کنند. مهران که ابتدا با این نقشه مخالف است وقتی درمی یابد که در وصیتنامه پدرش از ارث محروم شده، به این سرقت و در واقع برداشتن سهم خودش از میراث پدر رضایت میدهد. ویلا، سرایدار پیر و کنجکاوی دارد که به هر ترتیب ممکن مانع کار آنهاست. وقتی تلاش نادر برای بازکردن گاوصندوق بی ثمر می ماند، به سراغ آهنگر می روند، آهنگر برای باز کردن گاوصندوق نیز پس از پی بردن به اصل ماجرا، طلب سهم می کند و آنقدر در این امر سماجت میکند که با نادردرگیر شده و کشته میشود. مهران و نادر جسد آهنگر را به دریا می اندازند. نادر دو تن از دوستانش را در جریان گاوصندوق میگذارد و با آنها توافق می کند که پس از باز کردن گاوصندوق، محتویاتش را او و دو دوستش (بی توجه به مهران و ترانه) به سهم مساوی تقسیم کنند. امّا نادر در جریان بازکردن گاوصندوق با آن دو نیز درگیر می شود. دو دوست نادر همه و از جمله دختر سرایدار را گروگان می گیرند. امّا وقتی گاوصندوق باز میشود، معلوم می شود هیچ چیز در آن نیست؛ سریدار که همسایه ها را خبر کرده، موجب فرار دوستان نادر و خود او می شود. به نظر میرسد که مهران دیگر تحمل زندگی با ترانه را ندارد و تنها کنار جاده به انتظار اتومبیلی می ایستد تا او را به تهران ببرد. در آن سوی جاده نیز ترانه، پریشان و در هم، برای ادامه سفری مبهم و تاریک، انتظار رسیدن اتومبیلی را میکشد. در این فیلم امیر حمزه گرجی نژاد با امین حیایی, حدیث فولادوند, لعیا زنگنه, سعید پورصمیمی, محمود جعفری, داریوش ارجمند, حمید فرخ نژاد, شیرین بینا, جهانگیر میرشکاری, اصغر رفیعیجم, عبدالله اسکندری, سعید انصاری, امین میرشکاری, فلور نظری, رحیم نوروزی, شاهرخ سخایی, داریوش آشوری, غلامرضا کریمی, عزت الله جامعی ندوشن, مژگان ربانی, خسرو خان محمدی, خسرو خورشیدی همکاری کرده است.
سفر شبانه درباره آن است که: علي نوجوان ساكن بخش باهو در بندرگز، خبر ناپديد شدن پدر رزمنده اش را در جبهه مي شنود. مادر باردار علي با شنيدن اين خبر دچار بحران روحي مي شود و سلامت فرزند آينده اش به خطر مي افتد. پزشك حضور پدر را بالاي سر مادر ضروري اعلام مي كند و پدربزرگ علي كه سوزنبان قطار است، براي رفتن به آبادان به اميد يافتن پسرش مرخصي تقاضا مي كند. وقتي با تقاضاي مرخصي پدربزرگ به دليل نبودن جانشين موافقت نمي شود، علي شبانه سوار قطاري مي شود تا به آبادان برود. در راه مأموران قطار چند بار او را پياده مي كنند و به ايستگاه تحويل مي دهند؛ اما او هر بار مي گريزد و سرانجام با همراهي يك زوج پير به مقصد مي رسد. پس از مدتي جستجوي بي نتيجه علي را بار ديگر تحول راه آهن مي دهند تا با قطاري برگردانده شود. درراه قطار مورد بمباران نيروهاي عراقي قرار مي گيرد و علي از اين فرصت استفاده مي كند تا با يك وانت خود را به جاده آبادان برساند. اما جاده بسته است و اين بار او پنهاني سوار آمبولانسي مي شود كه راننده اش صالح نام دارد. صالح به علي كمك مي كند تا پدرش را كه به علت موج انفجار دچار فراموشي شده، در يكي از بيمارستان هاي تهران پيدا كند. هنگام بازگشت با قطار، علي عكس هاي خودش را به پدر نشان مي دهد و با نشان دادن قرقره اي كه او قبلاً برايش خريده بود، سبب مي شود پدر او را بازشناسد. در این فیلم امیر حمزه گرجی نژاد با جعفر بزرگی, جهانگیر میرشکاری, علیرضا زریندست, صمد تواضعی, خسرو معصومی, احمد صالحی, راضی امیری, مجتبی برهانی زاده, سپیده حسینی, داوود موثقی, محمد خلیلی, اقدس صحت بخش, ناصر شکرایی, رسول بهارنگیز, اردشیر شلیله, اسفندیار ابراهیمی, ولی الله عمرانی, علیاصغر اسحاقی, جلال فرزاد, امیر گرجی, رضا خیرخواه, علی مجلسی, علی معصومی, داود ناظمی, محمدرضا پورصمیمی, شبنم زندی, مهناز یعقوبی, مجید زارع کار, علی حقیقت, محمدعلی حسینی همکاری کرده است.