امیر شروان به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
خاطرخواه درباره آن است که: سیروس (ناصر ملک مطیعی)، که همسرش را طلاق داده و با خواهرش (رؤیا) و پدر (حسین امیرفضلی) و مادر (مهری ودادیان) و پسرش (فرهاد) زندگی می کند، با بهجت (فروزان) آشنا می شود. بهجت و دوستش مهین (ثریا بهشتی) ولگردهایی هستند که احمد (احمد معینی) آن ها را سرپرستی می کند. روزی ابراهیم (بهمن مفید)، پسرعموی سیروس، سیروس را به باغ ویلایی شان دعوت می کند و ابراهیم در آنجا با بهجت مواجه می شود. او ابتدا بهجت را از خود می راند
... و سپس با وساطت ابراهیم سراغش می رود و باعث تنبه او می شود. سیروس در موقعیتی که مادرش مخالف و پدرش موافق است با بهجت ازدواج می کند. احمد گذشته ی بهجت را برای والدین سیروس شرح می دهد و به خانه ی بهجت می رود و با او درگیر می شود. سیروس سرمی رسد و بهجت با کوبیدن گلدان بر سر احمد او را از پا درمی آورد و به حبس می افتد. پس از مدتی بهجت از زندان مرخص می شود و شوهر و پدر و مادر او را می بیند که به استقبالش آمده اند. در این فیلم امیر شروان با بهمن مفید, شهلا ریاحی, مهری ودادیان, رضا بانکی, فرهاد محبت, حسین شهاب, روبیک منصوری, مازیار پرتو, عباس قاجار, ناصر ملک مطیعی, رفیع مددکار, احمد معینی, حسین امیرفضلی, پریسا, نندلال هندوجا, ثریا بهشتی, رضا حاجیان, کارمن, رویا, انوشیروان روحانی, منوچهر گودرزی, پروین خیربخش همکاری کرده است.
روزهای بیخبری درباره آن است که: غمزه خانم زن بیوه ای است كه با دختر نوجوانش زندگی می كند. او برای تأمین زندگی و تحصیل دخترش به تمام خواستگارانش برای ازدواج پاسخ مثبت می دهد. یك مرد اصفهانی و رضا ثروتشان را بی دریغ به پای غمزه خانم می ریزند، و یك مرد ساده دل شمالی كلفتی را برای او استخدام می كند تا اوقات خلوت غمزه خانم را پر كند. دو مرد دیگر نیز كه خود را تنها خواستگاران غمزه خانم می پندارند حاضر به هرگونه فداكاری برای او هستند. عده ای اوباش دختر غمزه خانم را گروگان می گیرند و خواستگاران او، كه برای نجات دختر اقدام كرده اند، از وجود یكدیگر مطلع می شوند و الم شنگه به راه می افتد. در این فیلم امیر شروان با رضا بیک ایمانوردی, هوشنگ نوراللهی, غلامحسین بهمنیار, ملیحه نصیری, علی میری, شکرالله رفیعی, محمود لطفی, نصرت الله وحدت, نگین همکاری کرده است.
آقای لر به شهر میرود درباره آن است که: قلی و خواهرش بتول در روستا زندگی می كنند. بتول بهانه می آورد كه به شهر بروند تا او به عقد یك مرد شهری دربیاید. قلی با خواستگار خواهرش مرافعه می كند و چند روزی در پاسگاه حبس می شود. بتول كه از سوی نامزدش گرگ علی و بستگان او آزار می بیند به تهران می رود و آواره می شود. قلی پس از آزادی به دنبال او راهی شهر می شود و به كمك جوانی و دختری به نام زرینه درمی یابد كه خواهرش به فردی به نام احمد فروخته شده است. پس از نجات دادن بتول، قلی با زرینه و خواهرش با مرد جوان ازدواج می كنند. در این فیلم امیر شروان با حسین شهاب, رفیع مددکار, سعید راد, فرهاد خوشبخت, حسین ملا قاسمی, یورا یوسفی, حسین واثقی, شکرالله رفیعی, گلی زنگنه, محمود لطفی, کاظم روشن ضمیر, زرینه, غفار احمدی, علی بانکی, ساغر, افشین, مجید پیوند, محمود همکاری کرده است.
همراهان درباره آن است که: جمیله، كه حاضر نیست با بشیر ازدواج كند، از ایلش می گریزد، و والی، كه مأمور باز گرداندن جمیله است، او را به پدرش اصلان تحویل می دهد. والی كه به جمیله علاقمند شده او را از اصلان خواستگاری می كند؛ اما پدر او را می راند و مراسم ازدواج دخترش و بشیر را برگزار می كند. والی دختر را می رباید و به میان ایل خود می برد. اصلان مردی به نام رضا قرقی را برای بازگرداندن دخترش مأمور می كند. رضا جمیله را باز می گرداند؛ اما در میانه ی راه بشیر و افرادش سرمی رسند و دختر را با خود می برند. بشیر، كه پیش از این مرتكب قتل شده، اصلان را تهدید می كند كه دخترش را برای ازدواج با او مجاب كند، و جمیله اجباراً با درخواست بشیر موافقت می كند. نرگس، نامزد سابق بشیر، كه شاهد قتل بوده، ژاندارم ها را خبر می كند و بشیر به دام می افتد. جمیله با والی و نرگس با رضا زندگی مشتركی را آغاز می كنند. در این فیلم امیر شروان با رضا بیک ایمانوردی, شورانگیز طباطبایی, سعید راد, فرهاد خوشبخت, علی وفادار, تورج پور مروت, علی میری, علی آزاد, اکبر جنتی شیرازی, سعید مطلبی, فتنه, رضا حاجیان, هنگامه, علی دهقان, رضا شیبانی, گالوست گورکیان, بهرامی, منوچهر ژیان, محمود, محسن همکاری کرده است.
نان و نمک درباره آن است که: کمال و دوستانش عزت الله و شیرعلی به کار قاچاق مشغولند. آنها، که برای مهدی کار می کنند، تصمیم می گیرند به کار شرافتمندانه ای رو آورند. یکی از دوستان کمال به نام کاظم بابا موقع حمل محموله ی قاچاق به ضرب گلوله ی ژاندرام ها کشته می شود، قبل از مرگ از کمال درخواست می کند که مراقب پسرش امیر باشد. مهدی شایع می کند که کاظم با توطئه کمال کشته شده، و او قصد دارد لنج کاظم بابا را تصاحب کند. امیر، تحت تأثیر مهدی می کوشد شمسی، همسر کمال، را به شوهرش بدبین کند؛ و چون موفق نمی شود با نقشه ی مهدی تصمیم می گیرند شمسی را به خانه ی خلوتی بکشانند و او را اغفال کنند. امیر پی می برد که کمال سند لنج پدرش را به نام او کرده است. امیر که از رفتار خود پشیمان است به کمال کمک می کند تا شمسی را نجات بدهد. در این فیلم امیر شروان با رضا بیک ایمانوردی, شورانگیز طباطبایی, یدی, رفیع مددکار, فرهاد خان محمدی, آرشام قهرمانیان, هوشنگ حمزه ای, کریم بهی, علی میری, جمشید شیبانی, کوپال مشکات, شکرالله رفیعی, فرهاد حمیدی, عهدیه بدیعی, محمود لطفی, شهروز رامتین, ژیلا, ساغر, رحیم متین, محمود, ابوالفضل لاله همکاری کرده است.
بابا گلی به جمالت درباره آن است که: عبدالله در موقع سرقت از خانه ی اعتصام به دام می افتد، و اعتصام به جای تحویل دادن او به کلانتری عبدالله را در املاکش در شمال به کار می گمارد. خود اعتصام سال هاپیش با نام یکتاموقع دزدی از خانه ای به دام صاحب خانه افتاده و صاحب خانه به جای تحویل او به کلانتریبه عنوان راننده ی شخصی دخترش نازی به کار گمارده است. یکتا به نازی دل می بندد؛ اما دختر با جوان پول داری ازدواج می کند که پس از سال ها ورشکست می شود ، ویکتا ، که حالا مرد ثروت مندی شده ، از طریق ماشاالله ، که دل درگرو نازی دارد، به او کمک می کند. مدتی بعد اعتصام برای رسیدگی به امور املاکش به شمال می رود و عبدالله را که ویلای او را تبدیل به کاروان سرا کرده تنبیه می کند. نازی که متوجه می شود اعتصام بدهی های او را پرداخت کرده ، نه ماشاالله ، به شمال می رود و سرانجام با اعتصام ازدواج می کند. در این فیلم امیر شروان با بهمن مفید, شورانگیز طباطبایی, مازیار پرتو, ناصر ملک مطیعی, آرشام قهرمانیان, علی میری, جمشید شیبانی, اکبر جنتی شیرازی, کوپال مشکات, محمود تهرانی, اسماعیل شیرازی, منوچهر گودرزی, جمشید, پروین مهذب, شیرین همکاری کرده است.
عنتر و منتر درباره آن است که: سه نفر بزن بهادر لوطی را مضروب می كنند و او در بستر مرگ درباره ی پسرش رضا حرف می زند. رضا در اصفهان در مرغداری كار می كند، و پس از این كه از خبر مرگ پدرش باخبر می شود به خانه ی پدر می رود و عنتری را كه به پدرش تعلق داشته تحویل می گیرد. رضا با دختر فقیری به نام شیرین آشنا می شود كه با خواهر كوچكش مهناز و عمویش صفر زندگی می كند. رضا درمی یابد كه سه نفر بزن بهادر وصیت نامه ی اصلی پدرش را از میرزا گرفته اند و در آن تأكید شده كه در آستر جلیقه ی چیتا نقشه ی گنجی پنهان است. رضا پس از تعقیب و گریز نقشه ی گنج را به دست می آورد. طبق نقشه رضا و گروهی از افراد طماع به بیابان و اتاقكی مخروبه می روند كه جز طناب دار چیزی در آن نیست. همه از محل دور می شوند و رضا برای خلاص شدن از شر ناگواری های زندگی خود را حلق آویز می كند، اما سقف فرو می ریزد و همراه آن چندین بسته ی اسكناس روی سر رضا پخش می شود. در این فیلم امیر شروان با رضا بیک ایمانوردی, احمد احمدپور, روبیک منصوری, اکبر اصفهانی, منوچهر اسماعیلی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, علی میری, کمال مطیعی, جعفر پورهاشمی, محمد عبدی, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, منوچهر پوراحمد, گیتی بهشتی, فریبا خاتمی, رامش, نادیا, گالوست گورکیان, علی بانکی, مریم, آمنه, ایرج فرحبخش همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
اخم نکن سرکار, ناخدا, کاکا سیاه, ترکمن, دزد سیاهپوش, عباسه و جعفر برمکی, مردی از اصفهان, زمزمه محبت, قسمت, آدم و حوا, درخت ها ایستاده می میرند, یک مرد و یک شهر, عصیان, مالک دوزخ, قسم, دو آقای با شخصیت, زنی به نام شراب, تیغ آفتاب, اعتراض, واریته بهاری, دزد بندر, عروس دجله, هفت ترانه