اعظم میرحسینی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
حکم تیر درباره آن است که: چهار دوست: ضیاء، مرتضی، محسن و باقر دست به سرقت می زنند. ضیاء و مرتضی با موتور می گریزند و محسن و باقر با اتومبیل. باقر پس از مضروب کردن محسن با پول های مسروقه می گریزد و محل اختفای ضیاء و مرتضی را به پلیس گزارش می کند. محسن به آن دو خبر می دهد و آنها قبل از رسیدن مأموران پلیس می گریزند. ضیاء موقع فرار زخمی می شود و به توصیه ی مرتضی سراغ بهجت، خواهر مرتضی، می رود که با دخترش قدسی زندگی می کند. بهجت مستأجر گرو
...هبان جلالی است که به بهجت علاقمند است. بهجت به دخترش و گروهبان جلالی گفته است که پرستار بیمارستان است؛ اما ضیاء درمی یابد که او زن بدنامی است که برای بزرگ گردن دخترش به فساد کشیده شده است. ضیاء، به درخواست بهجت، خود را شوهر بهجت و پدر قدسی معرفی می کند؛ اما گروهبان جلالی به او مظنون می شود. ضیاء جان گروهبان جلالی را که با زهر مار مسموم شده نجات می دهد و او، که خود را مدیون ضیاء می داند، تصمیم می گیرد به ضیاء کمک کند. مرتضی رو در روی باقر قرار می گیرد و او را با شلیک گلوله زخمی می کند. ضیاء مرتضی را وادار به تسلیم می کند و هر دو به حبس می افتند. در این فیلم اعظم میرحسینی با ایرج قادری, فرج حیدری, روبیک منصوری, پرویز شکری, رضا مهاجر, حسین واثقی, علی آزاد, منوچهر وثوق, سعید مطلبی, ایرج گنجی زاده, زکریا هاشمی, علی پارسا, محمد حقدل همکاری کرده است.
کلام حق درباره آن است که: نصرالله از زندان آزاد و در خانه ی مادرش ساکن می شود. او دوباره اقدام به دزدی می کند، و از خانه ی یک مرد روحانی یک تخته قالی می رباید. پلیس نصرالله را دستگیر می کند و مرد روحانی شهادت می دهد که خود او قالی را به نصرالله هدیه داده است، و قالی دیگرش را نیز به او هدیه می دهد. نصرالله به امام زاده می رود و توبه می کند و به پیشنهاد مرد روحانی در کارخانه ای به کار مشغول می شود. او با کار و کوشش زندگی شرافتمندانه ای برای خود و مادرش فراهم می کند، و پس از آشنایی با بدری، که با دختر خردسالش شیرین زندگی می کند، با او پیمان زناشویی می بندد. قاسم برازجانی، همسر سابق بدری، از زندان آزاد و مزاحم بدری می شود. قاسم از بدری هتک حرمت می کند و با عکس هایی که از او در اختیار دارد بدری را وادار به همکاری در کار قاچاق می کند. بدری و قاسم و دوستش علی سیاه دستگیر و به حبس محکوم می شوند. نصرالله که از پیدا کردن بدری ناامید شده شیرین را بزرگ می کند. سالها بعد قاسم با ضمانت نصرالله از زندان آزاد می شود و هر دو به دنبال بدری می گردند. نصرالله از طریق علی سیاه بدری را می یابد، و او را که بیمار است با مراقبت دکتر کیوان، نامزد شیرین، مداوا می کنند. قاسم، که مزاحم بدری است، بر اثر حادثه ای کشته می شود، و اعضای خانواده ی نصرالله دوباره گردهم می آیند. در این فیلم اعظم میرحسینی با رضا بیک ایمانوردی, اصغر بیچاره, جلال پیشواییان, کریم چهل و یک, جمشید فرحی, عباس مختاری, ذبیح الله ذبیح پور, علی ثابت, حسن محمدی, ملیحه نصیری, حسن مصیبی, محسن وزیری, احمد نجیب زاده, نظام فاطمي, مهدی مصیبی, جواد تقدسی, مجید, حسین قلی بیدگلی همکاری کرده است.
هیولا درباره آن است که: سالار خان، مالك پر نفوذ منطقه، دختر مالك آبادی بالا را به عقد پسرش فرهاد در می آورد تا دامنه ی نفوذ خود را وسعت بدهد. فرهاد به گلنار دل می برد كه به تازگی همراه پدرش دوستعلی در قهوه خانه ی مش غفور ساكن شده اند . سالر خان با خواست ازدواج پسرش با گلنار مخالفت می كند؛ اما فرهاد كلبه ای در اختیار گلنار و پدرش می گذارد. اسدالله خان ، مباشر خان ، مزاحم آن ها می شود و مردی به نام خدارحم چوپان ، كه اهالی اورا هیولا خطاب می كنند، به كمك آن دو می آید . اسدالله به دستور سالارخان مانع ارتباط فرهاد با گلنار می شودو دوستعلی را به جهت طلبی كه از او دارد ، به حبس می اندازد. وقتی اسدالله خان و افرادش قصد آزار گلنار می رود و او را به فرهاد می سپارد. هیولا پس از كشتن اسدالله با گلوله ی افراد او را از پا در می آید. در این فیلم اعظم میرحسینی با رضا بیک ایمانوردی, ایرج گلافشان, ذبیح الله ذبیح پور, کوپال مشکات, شهین, عهدیه بدیعی, علی صادقی, منوچهر والی زاده, جمال وفایی, جواد تقدسی, جمال مجتهدی, بهروز شاهین فر, سیامک یاسمی, همایون خرم, عباس حکمتآرا, ساغر همکاری کرده است.
ذبیح درباره آن است که: " ذبیح" پس از سالها از زندان آزاد شده و به زادگاهش باز میگردد تا معشوقه اش را که به هنگام زندانی شدنش از او حامله بوده بیابد. معشوقه ذبیح ازدواج کرده و شوهرش مانع این شناسایی میگردد. سرانجام پسر واقعی ذبیح با کمک پدر خوانده اش پدر خود را می کشد. در این فیلم اعظم میرحسینی با بهروز وثوقی, جمشید مشایخی, غلام ژاپنی, حسن رضایی, عنایت بخشی, پروین سلیمانی, مرتضی احمدی, عبدالله اسکندری, احمد احمدپور, محمد متوسلانی, جلال پیشواییان, عباس ناظری نیک, علی ثابت, حسن محمدی, حسن مصیبی, نریمان شیری فرد, ابراهیم مکی, گیتی فروهر, اکبر جنتی شیرازی, واروژان, حمید مجتهدی, حسین دهقانی, مهدی مصیبی, ابراهیم حامدی همکاری کرده است.
بابا خالدار درباره آن است که: عبدول ، که به دختری کولی به نام لیلا علاقه دارد، قبل از مرگ پدرخوانده اش، با خبر می شود که مادرش قبل از ازدواج با او بیست و پنج سال پیش صیغه مرد متمولی بوده است. عبدول مادرش را تحت فشار می گذارد و همراه او راهی سفر می شود و به جستجوی پدرش می پردازند. آنها سراغ مردی به نام ماشاالله می روند که درگذشته زن را برای مرد متمولی صیغه کرده بوده است. ماشاالله از جاهلی به نام اسمال (همایون) می خواهد که شر عبدول را از سر او کم کند، و در عین حال به عبدول کمک می کند تا او رد پدرش را، که خالی در بدن دارد، بیابد. کوشش های آنها بی نتیجه می ماند، و عده ای از مظنون ها شاکی می شوند. در این اثنا لیلا به آنها ملحق می شود و جستجوی خود را ادامه می دهند. عبدول با درج اعلانی در روزنامه مشخصات پدرش را منتشر می کند و از او می خواهد که با پسر و همسرش تماس بگیرد. مدتی بعد مرد متمول با خواندن اعلان روزنامه با آنها تماس می گیرد و خود را پدر واقعی عبدول معرفی می کند در این فیلم اعظم میرحسینی با نعمتالله گرجی, رضا کرم رضایی, ایرج گلافشان, روبیک منصوری, کریم نشاط, حسین واثقی, محسن مهدوی, اکبر جنتی شیرازی, ایرن زازیانس, همایون, رحیم روشنیان, عهدیه بدیعی, مسعود اسداللهی, رحیم حسامیان, مهدی امیر قاسم خانی, مرتضی برجسته, اردشیر پهلوان, آمنه همکاری کرده است.
پلنگ در شب درباره آن است که: مهدی پلنگ (ایرج قادری) پس از هفت سال از زندان آزاد می شود، و قاسم (علی آزاد) و دارو و دسته اش را رو در روی خود می بیند که قمارخانه ی او را بسته اند، نوچه اش (مهدی فخیم زاده) را مضروب کرده اند و اهل محل را به ستوه آورده اند. مهدی به پیرزنی به نام بی بی کوکب (پروین سلیمانی) کمک می کند و نوه اش مریم (آرام)، که پدرش در زندان است، از مهدی می خواهد که در محفل دوستانش خود را به جای پدر او معرفی کند. مهدی می پذیرد، و آن دو به تدریج به هم علاقه مند می شوند. قاسم و افرادش برای کشتن مهدی نقشه می کشند، و پس از عدم موفقیت در اجرای نقشه ی خود مریم را گروگان می گیرند، و مهدی را به خارج شهر می کشانند تا از او برای تصاحب املاکش امضا بگیرند. مهدی درخواست آنها را می پذیرد؛ اما قاسم به قولش وفا نمی کند و در صدد آزار مریم برمی آید و مهدی را با شلیک گلوله زخمی می کند. مهدی، به تلافی، قاسم را با اتومبیل زیر می گیرد و پس از رسیدن پلیس دستگیر می شود. در این فیلم اعظم میرحسینی با حمیده خیر آبادی, ایرج قادری, کاظم افرندنیا, پروین سلیمانی, مهدی فخیم زاده, رفیع مددکار, پرویز شکری, ذبیح الله ذبیح پور, آرشام قهرمانیان, هوشنگ حمزه ای, نریمان شیری فرد, تورج پور مروت, علی آزاد, جمشید شیبانی, سعید مطلبی, کوپال مشکات, رضا حاجیان, محمود تهرانی, درویش جاویدان, ساغر, جمشید, سرمه, جواد نجفی همکاری کرده است.
ترکمن درباره آن است که: در منطقه تركمن صحرا آرتق چند بار مادرش را برای خواستگاری دختر قلیچ خان می فرستد؛ اما پدر دختر رضایت نمی دهد. آرتق دختر را از كنار رودخانه می رباید و به زیارتگاهی می برد. قلیچ و پسرانش او را می بخشند. شب هنگام فرید و دوستش وارد زیارتگاه می شوند تا لوح مقدس را بربایند. سارقان فرید را جا می گذارند و اهالی او و آرتق را گرفتار و حبس می كنند. آن دو می گریزند و پس از تعقیب و گریز به عباد، سارق اصلی، می رسند. آن دو در آنجا با فروز، دختر عباد، آشنا می شوند، كه از رفتار پدرش نفرت دارد. آرتق دختر را گروگان و لوح مقدس را بازپس می گیرد؛ اما فرید كه به مخفی گاه دختر دست یافته لوح را از چنگ آرتق در می آورد. فرید لوحی بدلی به چند خریدار می فروشد و لوح اصلی را به آرتق باز می گرداند، و از نو دختر قلیچ را خواستگاری می كند. قلیچ برای تعیین نامزد دخترش مسابقه ی اسب سواری برپا می كند، و شخص دیگری برنده می شود. آرتق به شهر می رود و با فروز ازدواج می كند. در این فیلم اعظم میرحسینی با ایرج قادری, مجید مظفری, اصغر بیچاره, احمد احمدپور, حسین شهاب, روبیک منصوری, ناصر ملک مطیعی, رفیع مددکار, ذبیح الله ذبیح پور, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, قدرت الله احسانی, نریمان شیری فرد, ابوالفضل میرزائی, سعید مطلبی, امیر شروان, گیتی بهشتی, ایرج فرحبخش, منصور ولدبیگی, منیژه همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
یاور, خوشگلا عوضی گرفتین, ابرمرد, مرگ در باران, راننده اجباری, آقای جاهل, نیزار, کوسه جنوب, صبح خاکستر, بزن بریم دزدی, دفاع از ناموس, ولینعمت, گرگ بیزار, فریاد عشق, در شهر خبری نیست, تنهایی, تیرانداز, آلوده, غبارنشینها, شیر خفته