اصغر آشوری به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
کمینگاه درباره آن است که: در یکی از عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گذرگاههای آبی جنوب سروان ترابی فرمانده عملیات زخمی و در بیمارستان در میگذرد. علت مرگ دو گلوله تفنگ است که از پشت به او شلیک شده است. از تهران سرگرد جلایر مامور تحقیق درباره این امر می شود. تحقیقات اولیه نشان میدهد که تیرها از تفنگ گروهبان سهرابی شلیک شده که در جریان عملیات ناپدید شده است. پیگیری های سرگرد جلایر سرانجام حقیقت را آشکار می کند. سربازان عراقی با تفنگ گرو
...هبان سهرابی، سروان ترابی را از پشت هدف قرار داده و او را به شهادت رسانده اند. در این فیلم اصغر آشوری با فرامرز قریبیان, کاظم افرندنیا, اصغر بانکی, سیروس تسلیمی, ناصر چشم آذر, ایرج گلافشان, محمد بانکی, حسین صفاریان, عباس مختاری, محمد شمس, علی برجسته, حسین ملا قاسمی, حسین قاسمی وند, رضا رخک همکاری کرده است.
سمندر درباره آن است که: دو ارباب به نام هاي فرخان و صولت براي تصاحب چراگاه منطقه با هم ستيز دارند. آن دو با اجير كردن اسب سواران ماهر، هر بار در مسابقه هاي دوره اي كه براي تصاحب چراگاه برگزار مي شود شركت مي كنند. سلمان با اسب تندرويي به نام تندر براي فرخان مي تازد و صولت سواركاري به نام يارسلطان از پايتخت مي آورد با توطئه صولت، سلمان، سواركار فرخان از اسب به زير مي افتد و مجروح مي شود و سواركار خود او نيز بر اثر غفلت زير سم اسب ها از هوش مي رود. در مسابقه ي بعد فرخان سواركار ديگري به نام آرتاق را به خدمت مي گيرد و سلمان كه بر اثر نيش و كنايه هاي مردم و داور پير مسابقات، حكمت بابا، به خود آمده است، پسر خود، سمندر را براي شركت در مسابقه آموزش مي دهد. سمندر از سوي مردم و با اسب پسر بي بي كه به دست افراد خان كشته شده است در مسابقه شركت مي كند. فرخان و صولت كه شكست خود را حتمي مي دانند اسب را مي دزدند، سمندر نيز ناپديد مي شود. مسابقه شروع مي شود و سمندر و اسب با تأخير در مسابقه شركت مي كنند و پيروز مي شوند. فرخان كه به خشم آمده است اسب خود، تندر را با تير هلاك مي كند و مردم عصباني به آنان حمله ور مي شوند. در این فیلم اصغر آشوری با فرامرز قریبیان, پروین سلیمانی, ثریا حکمت, علی اصغر همت, اصغر بانکی, ناصر چشم آذر, ایرج گلافشان, رضا بانکی, احمد احمدپور, روبیک منصوری, ولی شیراندامی, محمد شمس, مازیار بازیاران, عطاءالله زاهد, محمود کوشان, جواد خاک شور, علی کنگرلو, حسین قاسمی وند, هوشنگ تیموری همکاری کرده است.
اصغر آشوری به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مترسک درباره آن است که: اسماعیل همسرش را از دست میدهد و علی فرزند خردسال او نگران این است که پدرش او و خواهرکوچکترش "سونا" راوادار به پذیرفتن نامادری میکند. این نگرانی به خاطر شواهد و شایعاتی است که از همکلاسش "اسد" در مورد ظلم های نامادرش شنیده و دیده است. به همین لحاظ سعی میکند فقدان مادر را به هرنحوی شده جبران کند و حتی کارهای خانه را خود به عهده میگیرد. ولی سرانجام اهالی محله باعث ازدواج اسماعیل با زنی مهربان می شوند که کارش در پرورش کودکان مربی بوده است. علی به لحاظ ذهنیاتش به بدرفتاری بانامادری میپردازد ولی زن سعی میکند با تداوم مهربانی هایش تصور باطلی را که در ذهنش از نامادری وجود دارد، خارج سازد و زمانی که درمیابد از عهده اداره "علی " برنخواهد امد، قصد ترک خانواده را میکند ولی علی متدرجا" با راهنمایی های آموزگارش به این نتیجه میرسد که همسر دوم پدرش، می تواند جای خالی مادرش را نزد او و سونا بگیرد. پس به سوی او میرود. در این فیلم اصغر آشوری با پریدخت اقبال پور, حسین کسبیان, اسحاق خانزادی, بابک بیات, روحالله امامی, فخری خوروش, هادی اسلامی, زهرا برومند, پرویز شکری, روحانگیز مهتدی, مهدی معدنیان, حسن محمدزاده, یوسف صمد زاده, جیران شریف, فضل الله فعال نوری, فاطمه عسگری, محمد رضا مرسلی, احمد مظلومی, اکبر نوذری, علی محمد برجی همکاری کرده است.