آذر فخر به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
گدای اشراف زاده درباره آن است که: زهره دختر فقیری است که با مسعود آشنا می شود؛ اما اشرف، پدر مسعود که مرد متمولی است، با ازدواج آن دو مخالفت می کند. زهره وانمود می کند که یتیم است؛ اما جهانگیر فاش می کند که عصمت، مادر معروفه ی زهره، در قید حیات است. مسعود، به رغم نظر پدرش، با زهره ازدواج می کند و اشرف طبق نقشه ی جهانگیر پسرش را به بهانه ی رسیدگی به امور تجارت خانه اش در بیروت به سفر می فرستد. جهانگیر با ترفند زهره را نزد مادرش می کشاند و ا
...ز او اخاذی می کند. در مرافعه ای جهانگیر عصمت را به قتل می رساند، و او و زهره پس از محاکمه به حبس محکوم می شوند. زهره در زندان دختری به دنیا می آورد و او را به مسعود می سپارد. مسعود، که همسرش را طرد کرده، همراه پدر و دخترش به خرمشهر می رود، و تنها کسی که به ملاقات زهره می رود جلیل، دوست نوازنده ی مسعود است. زهره پس از پنج سال حبس آزاد و به کمک جلیل خواننده ی مشهوری می شود. اشرف ورشکست و نابینا شده و زهره به کمک جلیل آنها را می یابد؛ اما مسعود او را از خود می راند، زهره به قصد خودکشی مقداری قرص می خورد، اما کارگران هتل محل اقامتش او را نجات می دهند و مسعود که با اعتراف پدرش متوجه قضایا شده با دخترش آذر به ملاقات همسرش می رود. در این فیلم آذر فخر با شورانگیز طباطبایی, جمشید مهرداد, علیرضا داوودنژاد, اصغر بانکی, حمید دلشکیب, سعید راد, ذبیح الله ذبیح پور, میرزا گودرزی, حسین واثقی, کمال مطیعی, رضا حاجیان, نعمت الله رفیعی, عهدیه بدیعی, کبری سعیدی, کریم قاجار, گیتا, عزیزالله بهادری, جلال موسوی همکاری کرده است.
زلزله دوم درباره آن است که: یک گروه باستان شناس به سرپرستی خانمی که به تازگی کودکش را از دست داده وارد روستایی می شود. زن به پسر بچه ای به نام «فورنگ» علاقمند می شود و تصمیم می گیرد که او را همراه خود به شهر ببرد؛ اما کودک که نمی تواند روستا و دلبستگی هایش را رها کند در نیمه راه می گریزد و به روستای زادگاهش باز می گردد. در این فیلم آذر فخر با رضا جلالی, شیرین وحیدی, اکبر زنجانپور, محمود بهرامی, افشین شرکت, ایرج انور, شیده بهرامی, محمود هاشمی همکاری کرده است.
تجاوز درباره آن است که: عبدول (داوود رشیدی) در کارگاه چوب بری کار و با خواهرش گلاب (فهیمه رحیم نیا) زندگی می کند. عبدول به دختر صیاد (آذر فخر) علاقه دارد، و صیاد (منوچهر فرید) به خواهر او چوپانی به نام ذبیح (بهزاد فراهانی) نیز به خواهر عبدول علاقه نشان می دهد. عبدول که مخالف ازدواج خواهرش است تهدید می کند که خواهرش و صیاد را خواهد کشت، و وقتی اهالی با جسد خواهر او و صیاد روبرو می شوند عبدول را به عنوان قاتل معرفی می کنند. پیرمردی (رضا کرم رضائی) اهالی را علیه عبدول می شوراند، و کدخدا (اکبر مشکین) آن ها را به آرامش دعوت می کند. عبدول به کلبه ی صیاد پناه می برد و با تهدید دخترش را گروگان می گیرد. به زودی گروهی از اهالی همراه مأمور پلیس (محمود دولت آبادی) و خبرنگاری (پرویز فنی زاده) در اطراف کلبه ازدحام می کنند، و برای بیرون کشاندن عبدول از کلبه به شور و مشورت می پردازند. مأمور در بازجوئی از اسم علی (خسرو شجاع زاده)، که شاهد ماجرای قتل بوده، فاش می کند که ذبیح قاتل است، و ذبیح اعتراف می کند که قصد اغفال گلاب را داشته، اما با مداخله ی صیاد هر دو را با داس کشته و گریخته است. در این فیلم آذر فخر با بهزاد فراهانی, داوود رشیدی, پرویز فنی زاده, فردوس کاویانی, جمشید لایق, مهری ودادیان, فیروز بهجت محمدی, فهیمه رحیمنیا, رضا کرم رضایی, حسین کسبیان, منصور یزدی, مهدی رجائیان, حمید طاعتی, اصغر سمسار زاده, محمود دولتآبادی, عباس جهانبخش, منوچهر فرید, محمد تقی شکرایی, اکبر مشکین, خسرو شجاعی, ماسیس مانوکیان, لوریس چکنواریان, حمید مصداقی, فریدون نوری, ناصر لالهزاری همکاری کرده است.
طلاق و تنهایی درباره آن است که: خبرنگار یک مجله با تدابیر خردمندانهاش، همچون مصلح و منجی خانوادههای از هم پاشیده، پیوندهای از هم گسستهٔ زناشویی و خانوادگی را دیگربار گره زده و صلح و صفا را به خانوادههای پرتنش بازمیگرداند. در این فیلم آذر فخر با جمشید مشایخی, رضا کرم رضایی, علیرضا زریندست, جمشید الوندی, مهری مهرنیا, هوشنگ بهشتی, ژیلا سهرابی, محسن مهدوی, صنعان کیانی, اشرف کاشانی, مسعود اسداللهی همکاری کرده است.
هزار بار مردن درباره آن است که: پدر محسن و نامادری اش با او بنای ناسازگاری دارند، و مرد كه سربار همسرش است می پذیرد كه فرزندش را به پرورشگاه بسپارد. پدر به فرزندش قول می دهد كه چند ماه دیگر او را به خانه باز خواهد گرداند. محسن با نوجوانی به نام احمد آشنا می شود، و پس از قطع امید از پدرش با احمد از پرورشگاه می گریزند و به ولگردی و دزدی رو می آورند. چند سال بعد محسن به دختر كارگری به نام مریم دل می بندد و همراه احمد برای گذراندن زندگی به گروه اصغر، كه از سارقان حرفه ای هستند، می پیوندند. آن دو از گروه اصغر جدا می شوند، و محسن تصمیم می گیرد با مریم ازدواج كند. اصغر، با تهدید، از محسن می خواهد كه در یك دزدی بزرگ او و دوستش تقی را همراهی كند. محسن می پذیرد؛ اما نامزد اصغر، كه متوجه می شود اصغر و تقی تصمیم گرفته اند پس از انجام سرقت به خارج از كشور بگریزند، آنها را لو می دهد. با حضور مأموران پلیس اصغر كشته می شود و محسن، كه قصد فرار دارد، با نگهبان از پشت بام سقوط می كند و می میرد. در این فیلم آذر فخر با پروین سلیمانی, مهدی فخیم زاده, ایرج گلافشان, احمد احمدپور, محمد تقی کهنمویی, محمد بانکی, روبیک منصوری, ایرج صفدری, عباس قاجار, عباس ناظری نیک, سعید راد, عباس دسترنج, جلال مهربان, سهراب آبگون, ملوسک, علی آزاد, کمال مطیعی, سحر, رویا, محمد گیلانی, یوسف خلیل پور, منوچهر قانع, رحمانی, سیاوش, فهیمه همکاری کرده است.
قرنطینه درباره آن است که: پس از پيروزي انقلاب يك مأمور عالي رتبه ي سازمان امنيت براي گريختن از مجازات وانمود مي كند كه فوت كرده است. تشييع جنازه اي ساختگي براي او ترتيب مي دهند و اسباب خروجش از كشور را مهيا مي كنند. رامين، فرزند او، كه سالها در خارج از كشور تحصيل مي كرده به ايران باز مي گرددو به گمان اينكه پدرش يكي از شهداي انقلاب است براي اطلاع از چگونگي مرگ پدر ازاطرافيان پرس وجو مي كند. مادر و دايي رامين از اين كه او متوجه زنده بودن پدر شود هراسانند؛ زيرا رامين، به تصور اين كه پدرش يكي از مبارزان ضد سلطنت است، در زمان اقامتش در خارج براي تداوم مبارزه وبرقرار كردن رابطه ي مبارزان خارج و داخل كشور اطلاعاتي براي پدرش مي فرستاده، كه پدر از آنها براي ضربه زدن به مبارزان استفاده مي كرده است. پسر جوان خدمتكار خانه آنها نيز به همين ترتيب شناسايي و كشته شده است. و خواهر او، كه رامين را مسبب مرگ برادر مي داند ، دوباره به او سوء ظن مي كند. اما هر بار نجات مي يابد. مادر و دايي رامين او را نزديك مخفي گاه پدر، در باغ بزرگ خانه شان پنهان مي كنند. عاقبت رامين حقيقت را در مي يابد و در لحظه فرار پدر در ايستگاه قطار او را به پاسداران لو مي دهد. در این فیلم آذر فخر با جمیله شیخی, فرخ لقا هوشمند, رضا کرم رضایی, جمشید الوندی, فخری خوروش, مجتبی میرزاده, مسعود اسداللهی, منصور متین همکاری کرده است.