بهرام رادان (بهرام رادان) بازیگر ایرانی متولد 28 آوریل 1979 برنده جایزه است. رادان در حالی که در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه مشغول به تحصیل بود، در کلاس های بازیگری شرکت کرد. اولین نقش آفرینی او در فیلم «شور عشق» بود که یکی از پرفروشترین فیلمهای سال 2000 بود. از آن زمان رادان در 27 فیلم بازی کرد و اکنون یکی از ستارههای اصلی سینمای ایران است. بهرام رادان از سوی سازمان ملل متحد به عنوان اولین سفیر ایران در سازمان ملل در مبارزه با گرسنگی انتخاب شد. رادان همچنین وارد موسیقی شده و اولین آلبوم
...خود را در سال 2012 منتشر کرد. بهرام رادان به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تقاطع درباره آن است که: دکتر مینو رحمانی متخصص زنان و زایمان، شوهرش فوت شده است و در حالی که قصد دارد با «داریوش» ازدواج کند، نگران تنها فرزندش «امیر» است. امیر که با این وصلت مخالف است، با مادرش میانه خوبی ندارد، او بیشتر اوقات خود را با پدرام، یکی از دوستان هم¬دوره دانشگاه اش می گذراند. در یکی از روزها، پدرام که فرد خوشگذران و مرفهی است برای تفریح به اتفاق امیر از خانه خارج می شوند، اما در مسیر به دليل سرعت غیرمجاز پدرام، اتومبیل دیگری دچار حادثه سهمناکی شده و مرگ دو سرنشین آن «بهناز» و «مهسا» را موجب می شود. اما فرزندی را که بهناز حامله است توسط دکتر رحمانی زنده به دنیا آورده می شود. «پدرام» با ساده انگاری این حادثه، از صحنه تصادف می گریزد، اما خبر تصادف و مرگ دو سرنشین آن در رسانه ها به صورت گسترده ای منتشر می شود. امیر که متوجه وخامت اوضاع شده به شدت نگران می شود. امّا پدرام او را قانع می کند که سکوت اختیار کند تا پدرش ترتیب سفر هردوی آنها را به خارج بدهد در حالی که قصد او مشغول نگاه داشتن امیر و خارج شدن به موقع خود از مملکت بدون امیر است... دکتر مینو رحمانی متوجه تغییر احوالات روحی پسرش شده پس از پیگیری، به حقیقت تلخ حضور امیر در این حادثه تلخ پی می برد و پس از کشمکشی بسیار و بعد از جلب اعتماد امیر، بالاخره او را متقاعد می کند تا خود را به پلیسی معرفی کند و بدین ترتیب، پدرام، در فرودگاه، پیش از آن که بتواند به پرواز برسد، دستگیر می شود. در این فیلم بهرام رادان با بهاره رهنما, باران کوثری, بیژن امکانیان, فاطمه معتمد آریا, شمسی فضل الهی, مجید مظفری, نیره فراهانی, سروش صحت, محسن قاضی مرادی, شراره دولت آبادی, خاطره اسدی, مارال فرجاد, السا فیروز آذر, آفرین عبیسی, مهوش وقاری, رضا رادمنش, سعید حاجیمیری, ابوالحسن داوودی, ناصر شفق, محمدرضا علیقلی, فرید مصطفوی, بهرام دهقان, محمد مختاری, سهند جاهدی, مسعود بهنام, بهرام بدخشانی, امیر اثباتی, وحید رزاقی, علیرضا حسینی, امیرمحمد زند, حیدر رضایی, حسین روزبه همکاری کرده است.
تردید درباره آن است که: سیاوش روزبهان به تازگی پدرش را از دست داده و حالا عمویش مقدرات خانواده را به عهده گرفته است. «سیاوش» عاشق «مهتاب» دخترعمه اش است که پدر او - انوری - مباشرشان بوده و حالا بسیار به عمویش نزدیک شده است. «سیاوش» در کنجکاوی هایش متوجه می شود که پدرش در یک حادثه در نگذشته، بلکه به قتل رسیده است. «سیاوش» بعد از کشف این واقعه به دیدار دوست قدیمی اش «کارو» می رود و با کمک او تحقیقاتش را شروع می کند. و به زودی جزئیات تازه ای از زندگی پدرش بر او آشکار می شود. پدرش، که علاقمند همسر راننده اش « خسرو» بوده، با ترتیب تصادفی ساختگی موجب مرگ «خسرو» شده و سپس با خرید آپارتمانی برای همسر راننده متوفی، او را به همسری خود در می آورد... و همزمان عموی سیاوش در تدارک ازدواج با «طلعت » مادر سیاوش شده است... «سیاوش» به شدت آشفته است امّا با راهنمایی «کارو» سعی می کند آرامش خود را حفظ کرده و با تدبیر به حقیقت سرنوشت پدرش، آگاه شود... سیاوش از این پس تظاهر به از دست دادن تعادل روانی خود کرده و سپس، در غفلت عمویش و «انوری» تحقیقاتش را تا به پایان پیش می برد و به اسرار زندگی خانواده دست می یابد... در این فیلم بهرام رادان با بیتا فرهی, داوود رشیدی, مهتاب کرامتی, ترانه عليدوستی, جمشید هاشم پور, حامد کمیلی, مهرداد فلاحتگر, صدرالدین حجازی, کاوه کاویان, رزا آرایش, یحیی توسلی, واروژ کریم مسیحی, سعید سعدی, انوشیروان ارجمند, فرخ نعمتی, محمود پاکنیت, بهرام بدخشانی, محمدمهدی دادگو, محمد مطیع, محمدرضا قومی, ماشالله شاه مرادی زاده, ملک جهان خزاعی, طوفان مهردادیان, نادر رضایی, میترا محاسنی, کریم قربانی, علیرضا شجاع نوری همکاری کرده است.
خون بازی درباره آن است که: « سارا» معتاد به مواد مخدر است و کوشش خانواده برای خارج کردن او از این موقعیت مؤثر نبوده است. اما بعد از اینکه خبر می رسد «آرش» نامزد سارا، که مشغول تحصیل در تورنتو کانادا است بنا دارد برای برگزاری مراسم ازدواج تا یک ماه دیگر در تهران باشد، پس «سارا» تصمیم می گیرد تا به هر ترتیب اعتیادش را ترک کند، تصمیمی سخت در کشاکش وسوسه و مقاومت برای «سارا» است که مادرش نیز در کنارش در این بحران، او را یاری می دهد... در این فیلم بهرام رادان با باران کوثری, بیتا فرهی, مسعود رایگان, محمود کلاری, رخشان بنی اعتماد, محسن عبدالوهاب, جهانگیر کوثری, یدالله نجفی, فرید مصطفوی, محمدرضا دلپاک, سپیده عبدالوهاب, مهرداد میرکیانی, نغمه ثمینی, ژیلا مهرجویی, فرید ولی زاده, میترا محاسنی همکاری کرده است.
گیلانه درباره آن است که: آغاز جنگ و بمباران های دشمن بعثی است. می گل، که برای دیدار مادرش گیلانه آمده، نگران تهران و همسرش رحمان است.اسماعیل، پسر جوان و نان آور خانواده، با شروع جنگ، باید راهی جبهه های جنگ شود در حالی که دل های نگران خواهر، مادر و نامزدش ستاره با اوست.گیلانه خواستگاری دارد و همسایگان مرتباً به او توصیه می کنند، حالا که دختر و پسرش در کنار او نیستند، بهتر است یک حامی داشته باشد و تن به ازدواج بدهد، اما گیلانه مردد است.خبر بمباران های شدید در تهران آنقدر میگل را نگران می کند که تصمیم به بازگشت می گیرد، و گیلانه می گل را که حامله است، تنها نمی گذارد و با او به تهران میرود، اما اتاق اجاره ای می گل و رحمان خالی از اثاثیه است.میگل حاضر به بازگشت نیست، او قصد دارد در انتظار شوهرش بماند.پانزده سال بعد، مدتهاست جنگ به پایان رسیده اما اثراتش با گیلانه و پسرش اسماعیل ، هنوز باقی است. گیلانه از اسماعیل که جانبار است پرستاری می کند. وی به رغم از دست دادن نان آور زندگی اش که حالا مجروح و علیل است، کم نمی آورد و علاوه بر چرخاندن چرخ زندگی، پرستاری طاقت فرسا از پسرش را با عشق انجام می دهد، اگرچه هر روز فرسوده تر می شود.از معدود کسانی که به دیدار آنها می آیند، به غیر از دکتر، یکی ستاره نامزد سابق اسماعیل است و با این که از ازدواج اش سه فرزند دارد، اما اسماعیل را فراموش نکرده است. در این فیلم بهرام رادان با باران کوثری, فاطمه معتمد آریا, نیره فراهانی, شاهرخ فروتنیان, نیلوفر خوشخلق, رخشان بنی اعتماد, ژاله صامتی, مرتضی پورصمدی, محسن عبدالوهاب, سعید سعدی, محمدرضا علیقلی, یدالله نجفی, مجید بهرامی, داوود یوسفیان, فرید مصطفوی, محمدرضا دلپاک, امیرحسین قاسمی, مهرداد میرکیانی, میترا محاسنی, محسن سیدی همکاری کرده است.
رز زرد درباره آن است که: در جاده شمال، مردی سیاهپوش پس از ربودن اموال راننده ای، او را در ماشینش به آتش کشیده و خود می گریزد.در تهران، زوج جوانی به نام لیلا و آرش پیوندشان را جشن می گیرند و وقتی کاروان عروس در خیابان ها به دنبال ماشین آنهاست، لیلا به آرش پیشنهاد میکند که مهمان ها را جاگذارده و راهی شمال شوند. آرش با حیرت و تردید اما بالاخره این خواسته لیلا را می پذیرد.زمانی که آرش در پمپ بنزین توقف کرده، ماشین عروس دیگری کنار آنها توقف میکند. داود و همسرش نیز راهی شمال هستند، آن دو زوج با هم باب دوستی می ریزند و تصمیم می گیرند که با هم به خانه ویلایی داود بروند.سارق و قاتل فراری، که سرگردان است، به طور غیرمنتظره، ناگهان در جاده ظاهر می شود و براثر تصادف با ماشین داود کشته می شود. دو زوج بعد از این که به خود می آیند تصمیم میگیرند تا جسد مرد سیاهپوش را سربه نیست کنند. در ادامه ی سفر، برخوردی بین داود و آرش رخ می دهد، لیلا که به شدت از واکنش آرش عصبانی است، او را به بی غیرتی و ترسو بودن متهم می کند و پس از بازگشت به تهران نیز عدم تمایلش را به ادامه زندگی با او، اعلام می کند.اما آرش برای اعاده حیثیت و برای این که دل لیلا را به دست آورد، طرق مختلفی را آزمایش می کند تا وقتی که سرانجام با لیلا به تفاهم می رسد. امّا از این پس اتفاق های عجیبی در زندگی این دو زوج رخ میدهد و نشانه هایی حاکی از آن است که مرد سیاهپوش در واقع زنده است، چه به طور مستمر آنها را به شکل های مختلف تهدید میکند. آرش پیشنهاد می کند که یکبار دیگر به ویلای داود در شمال بروند تا شاید این تهدیدها متوقف شود. اما آنجا نیز از تهدیدهای قاتل درامان نیستند. در یکی از روزها، زمانی که آرش برای انجام کاری بیرون رفته، برنمیگردد و بعد خبر می رسد که در نزدیک باتلاق به قتل رسیده است، کمی بعد قاتل به سراغ بقیه در ویلا می آید، داود را مجروح کرده و به سراغ زنها می رود ولی با مقاومت آنها روبه رو می شود.داود که خود را بازیافته، به او حمله می کند و وقتی قاتل تعادلش را از دست می دهد، نقاب از چهره اش می افتد و مشخص می شود که او کسی به جز آرش نیست، که از طریق این تحرکات در نظر دارد ثابت کند که نه تنها ترسو نیست، بلکه توانسته است همه آنها را تحت تأثیر عملیاتش دچار وحشت کند در این فیلم بهرام رادان با امین حیایی, حدیث فولادوند, داریوش فرهنگ, عبدالله اسکندری, مهرداد جنابی, رضا بانکی, محمدحسین فرحبخش, علی خودسیانی, عبدالله علیخانی, مریم نیکرفتار, مرجان محتشم, بابک اخوان, احمد احمدی, ساسان باقرپور, محمدرضا مویینی, فریدون خوشابافرد, حشمت آرمیده, اسماعیل خدابخش همکاری کرده است.
شمعی در باد درباره آن است که: سه پرواز متفاوت، سه مقصد جدا، سه جوان با دنیاهای مختلف، اما همه در یک درد مشترک جدا افتادگی فرزین دانشجوی انصرافی، با مادرش زندگی می کند (او از پدر جدا شده است)، وقتی مادر فرزین قصد ازدواج مجدد می کند، فرزین دچار تردید بین دو تصمیم رفتن به خارج از کشور و ماندن تنها و مضطرب در ایران. در یک اتفاق با آیدا، مدیر مؤسسه ای خیریه آشنا شده و قرار می شود تا فرزین سایتی را برای مؤسسه خیریه راه اندازی کند. به تدریج رابطه فرزین و آیدا عمیق تر می شود، حالا فرزین باور دارد که آیدا میتواند او را به آرامش برساند. پس با او ازدواج می کند. اما ثبات و آرامش فرزین چندان ادامه نمی یابد، چه آیدا، که یک کلیه اش را بخشیده، به خاطر عفونت کلیه دیگرش می میرد. فرزین رها شده درگیر انواع اضطراب ها، نامید و مأیوس چندبار قصد خودکشی می کند و هر بار موفق نمی شود. سعید ارسیا، دکتر معالج او در بیمارستان، متدرجاً فرزین را گرفتار مواد مخدر می کند. سعید که از طریق فرزین با بابک آشنا شده، به زودی با هم مثلثی عیاش و بدون آینده تشکیل می دهند که اغلب، اوقاتشان در پارتیهای شبانه و استفاده از مواد مخدر میگذرد. فرزین که هر روز بیشتر مأیوس و ناامیدتر می شود، نهایتاً حرف دکتر سعید ارسیا را قبول می کند که برای رسیدن به آرامش و شادی ماندگار از قرص های توهم زا استفاده کند. دکتر که از زندگی گذشته خود، عقده های پیچیده بسیاری را همراه دارد، پس از چندبار استفاده از قرص اکس، خود را از بلندی پرتاب کرده و کشته می شود. فرزین و بابک نیز در مهمانی دستگیر می شوند. فرزین با وساطت پدرش آزاد می شود، اما بابک که ناچار است در زندان بماند که سرانجام نیز سر از آسایشگاه روانی در می آورد و معلوم می شود که گرفتار ایدز نیز شده است. مادر فرزین که ازدواج کرده، به کانادا مهاجرت می کند و پدرش نیز می میرد. برادر ناتنی فرزین، با او شرط میکند تا اعتیادش را ترک نکند، سهمی از ارث نخواهد برد. ضمن این که او معتقد است که شاید فرزین مبتلا به بیماری ایدز نیز شده باشد. فرزین در آخرین بار استفاده از مواد مخدر، در بی خبری، دچار حادثه شده و دست و گردنش میشکند و آسیب می بیند و پس از درمان، زمانی که از بیمارستان مرخص می شود، برادرش به او اطلاع می دهد که خوشبختانه آزمایش بیماری ایدز او منفی است و فرزین سالم است. فرزین که سرانجام به خود آمده به دفتر کار آیدا میرود و دست به تعمیر آن میزند تا کار او را ادامه دهد. در این فیلم بهرام رادان با عسل بدیعی, آزیتا حاجیان, ایرج راد, جمشید مشایخی, شهاب حسینی, سیروس ابراهیمزاده, هوشنگ قوانلو, پوران درخشنده, پولاد کیمیایی, فرهاد ویلکیجی, محمدهادی کریمی, پرویز آبنار, حسین جعفریان, ناصر چشم آذر, فرهاد صبا, سید حسام نوابصفوی, مهری شیرازی, جمشید گرگین, محمد شیری, محمدرضا مویینی, نظامالدین کیایی همکاری کرده است.
آواز قو درباره آن است که: پیمان و پرستو، که هردو دانشجو هستند علیرغم مخالفت خانواده های خود با یکدیگر عهد بسته اند که زندگی مشترک و عاشقانه ای با هم داشته باشند. اما نه تنها والدین شان، که زمانه نیز به آنها روی خوش نشان نمی دهد. آن دو به زودی در پی یک توبیخ از دانشگاه اخراج می شوند. اما آن را به خانواده هایشان منتقل نمی کنند. چندی بعد پیمان پس از یک درگیری لفظی شدید با اعضای خانواده اش که اصرار دارند او برای ادامه تحصیلات به کانادا سفر کند، خانه اش را ترک می کند و وقتی با پرستو در اتومبیل در حال گفت وگوست توسط گشت نیروی انتظامی به کلانتری جلب می شوند. پیمان در کلانتری از نوشتن تعهدنامه خودداری میکند و چون با یکی از مأمورین درگیر می شود، روانه زندان میشود. سرهنگ حاج فتاح که با خشونت مخالف است و به طور مستمر کوشش میکند تا همکارانش را از خشونت برحذر دارد، در جستجوی راهی برای پیمان است، اما او با استفاده از موقعیتی که به دست می آورد، فرار کرده و به خانه پرستو میرود. دکتر آرین پدر پرستو که پزشک است، علاوه بر درمان پای مجروح پیمان، به او اجازه می دهد که به طور موقت در خانه اش مخفی شود و وقتی سرهنگ فتاح که باورش این است که پیمان باید در خانه او باشد ، به او مراجعه می کند از وجود پیمان در خانه اش اظهار بی اطلاعی میکند. به زودی حاج فتاح، سرانجام پیمان را یافته و ترغیبش می کند تا تسلیم شود. اما پیمان بار دیگر می گریزد و این بار او به تصمیم تازه ای رسیده است. ابتدا پرستو را به عقد خود در آورده و بعد از طریق یک دلال، موفق به گرفتن گذرنامه برای خود و پرستو می شود. پیمان و پرستو از طریق زمینی رهسپار ترکیه می شوند و بعد از این که بین راه، پلیس او را دستگیر می کند، اما این بار هم می گریزد و به اتفاق پرستو سرانجام به مرز می رسد، در حالی که حاج فتاح و همکارانش در تعقیب آن دو ھستند۔ . در مرز مأمور روادید به پیمان شک می کند، با برخوردی که بین مأموران ترک و پیمان پیش می آید. پیمان با شلیک گلوله های مأموران می میرد. در این فیلم بهرام رادان با آتیلا پسیانی, غلام ژاپنی, جمشید هاشم پور, جمشید اسماعیلخانی, ثریا حکمت, پیمان معادی, محمدرضا علیقلی, عبدالله اسکندری, فرج حیدری, افسانه ناصری, محمدحسین فرحبخش, عبدالله علیخانی, حسین مجد, بابک اخوان, سعید اسدی, ساره آرین, رامسین کبریتی, ساسان باقرپور, محمدرضا مویینی, فریدون خوشابافرد, اکبر اصفهانی, افشین نخعی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
عطش, آبی, رستگاری در هشت و بیست دقیقه, کارناوال مرگ, تهران ۱۵۰۰, پل چوبی, نقش نگار, تراژدی, سنتوری, عصر یخبندان, بی پولی, کنعان, بارکد, یکی از ما دونفر, حکایت عاشقی, زرد, شور عشق, ساقی, چهارراه استانبول, سربازهای جمعه, حکم, گاوخونی, ازدواج صورتی, آتش بس ۲, آدمکش, چهارانگشتی, راه آبی ابریشم, پولاریس, زادبوم, من ناصر حجازی هستم, فیلموگرافی گوهر خیراندیش, ایده اصلی, آشفته گی, سونامی, گربه سیاه, ابلق, علفزار, مهرجویی کارنامه چهل ساله, صبحانه با زرافه, کاپیتان من