بتول فخری به عنوان آهنگساز در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
غریب درباره آن است که: دو برادر تقی قصاب (بهمن مفید) و رضا (غلامرضا سرکوب) از کودکی از هم جدا افتاده اند. تقی با حسن (حسن رضیانی) و محمد (محمد بانکی) گردنکش محل شده اند، و تقی که با مادرش (ژاله علو) زندگی می کند با دوستش اسمال (مرتضی عقیلی) به مستمندان کمک می کنند. تقی به رقاصه ای به نام عشرت شیرازی (لیدا دانشور) دل می بندد. و به رغم مخالفت مادرش درصدد است که او را از راهش بازدارد و به عقد خود درآورد؛ اما رضا و نوچه هایش که از عشرت سفته
...دارند رو در روی آنها قرار می گیرند و مانع ازدواج آن دو می شوند. تقی برای به دست آوردن سفته ها شصت هزار تومان قرض می گیرد؛ اما رضا و نوچه هایش پول را می ربایند. تقی برای بازپس گرفتن پول ها با آنها درگیر می شود. اسمال زخمی می شود و رضا به دست یکی از نوچه هایش از پا در می آید. مادر تقی رضا را قبل از مرگ می بیند و درمی یابد که او فرزند گم شده اش است. حسن و محمد توسط مأموران پلیس گرفتار می شوند. در این فیلم بتول فخری با بهمن مفید, ژاله علو, اصغر بانکی, محمد بانکی, حسین خواجه امیری, ابراهیم کیهانی, حسین واثقی, مرتضی عقیلی, مهرداد نظری, حسن رضیانی, سیروس جراح زاده, زهره قهرمانی, يوسف ايروانی, ناصر رفعت, لیدا دانشور, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
خیابانیها درباره آن است که: مسیو و آقا رضا کارشان کف زنی و علافی است. مسیو در خانه ی خاورخانم مستأجر است و رضا از مادر بیمارش نگهداری می کند. مادرش می میرد، و رضا به خانه ی مسیو نقل مکان می کند. روزی آن دو پس از سرقت کیف یک مسافر وارد خانه ای می شوند که مریم و نامادری اش در آنجا ساکن هستند. آنها جواهرهای زن را به سرقت می برند و می گریزند. زن به شوهرش می گوید که مریم جواهرها را به سرقت برده است. مریم از دست نامادری اش از خانه می گریزد و با اتومبیل مسیو و رضا تصادف می کند. رحیم از رضا می خواهد که در یک دزدی بزرگ با او همکاری کند؛ اما رضا از همکاری با او تن می زند. مریم به خوانندگی رو می آورد و با رضا ازدواج می کند. رضا با رانندگی و مسیو با روزنامه فروشی خرج خانه را تأمین می کنند؛ اما مدتی بعد رضا و رحیم برای سرقت از گاوصندوق یک کارخانه اقدام می کنند. رحیم از پرداخت سهم رضا طفره می رود و او را مضروب می کند. رضا به پلیس اطلاع می دهد و پس از دستگیری رحیم به سراغ همسرش می رود، که آبستن است. در این فیلم بتول فخری با حمیده خیر آبادی, رضا بیک ایمانوردی, شورانگیز طباطبایی, یدی, عنایت بخشی, جمشید الوندی, مهدی رجائیان, عباس مختاری, ملیحه نصیری, رضا مهاجر, نریمان شیری فرد, فرامرز رسولی, فریدون خشنود, محسن مهدوی, خسرو تسلیمی, محمد صفار, آرمان, رجب بهلولی, ایرج سمندی همکاری کرده است.
قدیر درباره آن است که: قدیر (تقی مختار)، به اتهام قتل اکبر، (آرمان) پس از ده سال از زندان آزاد می شود. قدیر به جستجوی حسین (کامران باختر) و اقدس (مرجان) می پردازد، که او را با شهادت دروغ به زندان انداخته اند. حسین به قدیر خبر می دهد که اکبر زنده است و در آبادان زندگی می کند. قدیر اقدس را می یابد و با او به آبادان می رود. و هر دو به هم علاقمند می شوند. قدیر اکبر را می یابد و او را از پا درمی آورد. پس از آن اقدس به قدیر می گوید که اکبر پدر فرزندش بوده و برای یافتن اکبر با او همراه شده است. سرانجام قدیر از فرط استیصال اقدس و سپس خودش را می کشد. در این فیلم بتول فخری با مهری ودادیان, کامران باختر, رضا علامهزاده, پرویز شکری, رضا رخشانی, تورج پور مروت, ابراهیم مکی, فرامرز رسولی, تقی مختار, محسن مهدوی, واروژان, هنگامه, آرمان, شهلا صافی ضمیر, منوچهر طایفه, منوچهر جمالیپور, حسین شاهین همکاری کرده است.
خیالاتی درباره آن است که: احمد با بازكردن گاو صندق حجره ای كه در آن كار می كند چك ها و سفته های موجود در گاو صندوق را به صاحبانش پس می دهد، احمد از ترس صاحب حجره از شهر خارج می شود و در بیابان یك چراغ جادو می یابد. همین كه احمد چراغ را روشن می كند غولی ظاهر می شود كه خود را غلام خانه زاد احمد معرفی می كند. احمد به كمك غول حق مردم فقیر را از متجاوزان و ربا خواران می گیرد. و خود به وصال دختر مورد علاقه اش می رسد. در این فیلم بتول فخری با مهری ودادیان, پوری بنایی, حسین ملکی, احمد احمدپور, منوچهر نوذری, فرهاد خوشبخت, روحالله مفیدی, علی میری, مرتضی عقیلی, حسین قاسمی وند, همایون, لی لی رضوانی, فائقه آتشین, عبدالله بوتیمار, مستانه جزایری, طاهره غفاری, محمدرضا فاضلی, رامش, عارف, ناتاشا, کاظم سالکی, نوروزعلی خوشبخت, فرشید فرزان, ناهید, رضا ذوالفقاری, جلال موسوی, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
بیگناه درباره آن است که: محمود راننده مرد جوان متمول و عیاشی به نام بهرام است. او به مریم ، دختر پهلوان بابا، پیر محله ، علاقه دارد؛ اما مریم كه آرزوی زندگی بهتری را در سر می پرورد فریب حرف های دوستش گیتی را می خورد و پس از معاشرت با بهرام اغفال می شود. محمود ، به ناچار ، موضوع را با پهلوان بابا در میان می گذارد، و از بهرام قول می گیرد كه با مریم ازدواج كند،اما بهرام در شب عقد كنان به فرنگ می رود، و پهلوان بابا از غصه دق مرگ می شود. مریم از خانه می گریزد و به ماشاالله ، مباشر بهرام ، پناه می برد، و در كارخانه ای مشغول كار می شود. مدتی بعد او فرزندش رادر زایشگاه به دنیا می آورد. محمود وقتی رد او را می یابد كه مریم فرزندش را رها كرده و از زایشگاه گریخته است. او نوزاد را به فرزند خواندگی می پذیرد و بزرگ می كند. سال ها بعد بهرام از سفر باز می گرددو در تصادف اتومبیل با مریم راهی بیمارستان می شود. مریم، كه تصمیم دارد بهرام را به قتل برساند، در مقابل پیشنهاد ازدواج بهرام با او ازدواج می كند. بهرام مقطوع النسل شده و به دنبال محمود و فرزندش مهدی ، كه بر اثر تب فلج شده، می گردد. مدتی بعد آن ها هم دیگر را می ربایند و پس از معالجه ی پاهای مهدی و به پیشنهاد او در كنار هم زندگی می كنند. در این فیلم بتول فخری با نعمتالله گرجی, رضا بانکی, ایرج صفدری, رفیع حالتی, ذبیح الله ذبیح پور, احمد معینی, مرتضی عقیلی, نندلال هندوجا, شهرام ثمینی پور, احمد نجیب زاده, فرهاد حمیدی, فریده بیات, سپیده, حسین عطار, مهدی امیر قاسم خانی, مرتضی برجسته, گالوست گورکیان همکاری کرده است.