Ehteram Sadat Habibian ( احترامالسادات حبیبیان ) is an Iranian actress known for her roles in Sweet Agony (2000) and Havoo (2006) and Salve (2010). احترامالسادات حبیبیان به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مرهم درباره آن است که: احترام پیرزن متمولی است که همراه با نوه اش رضا که والدینش در خارج از ایران زندگی میکنند، در ویلایی بزرگ در متل قو زندگی میکند. احترام تعدادی ویلا در شمال دارد که آنها را اجاره میدهد و پیشکار دغلی به نام معمار دارد که با سرمایه او به ویلاسازی مشغول است. ا
...حترام خواهر بزرگتری به نام اشرف سادات دارد که ساکن تهران است و سالهاست با او قهر است و طبعاً بیخبر. یک روز اشرف سادات بدون اطلاع قبلی نزد احترام میآید. او در واقع به شمال آمده تا نوه اش مریم را که به شیشه معتاد است و از خانه فرار کرده، پیدا کند. در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, طناز طباطبایی, کبری حسن زاده, سجاد سپهری شکیب, فاطمه داودنژاد, محرم معتمدی, سیاوش آقا محمدی, علیرضا داوودنژاد, رضا شیخی, یحیی سپهری شکیب, علیرضا علویان, محمد رضا داودنژاد, معصومه شاهنظری, علی داوودنژاد, مهرداد مهرکیش, محمدرضا حسینی, شیرین شازده احمدی, علی غرابی تهرانی همکاری کرده است.
بچه های بد درباره آن است که: رضا که برای گذران زندگی مسافرکشی می کند، یک روز، سیاوش دوست و همکلاس دبیرستانش را سوار می کند، بعد از مدتی که خاطرات نوجوانی را مرور می کنند، به یاد آن روزها تصمیم می گیرند تا برای تفریح به شمال بروند. در جاده چالوس دختری (رویا) را سوار اتومبیل خود میکنند که هیچ از او نمیدانند. رویا پس از یک مشاجره خونین خانوادگی و ارتکاب قتل، از خانه گریخته است، آن دو تلاش می کنند تا با رویا دوست شوند، امّا رفتار سرد دختر که موهایش را هم از ته تراشیده، آن دو را عصبی و ناامید میکند. آنها به ویلایی خالی که متعلق به یکی از اقوام سیاوش است می روند، رویا، دور از چشم پسرها، به قصد خودکشی، تعداد زیادی قرص می خورد و آنچنان به خواب عمیقی فرو می رود که پسرها تصور می کنند او مرده است، پس تصمیم به دفن او در گوشه ای از ویلا میگیرند، اما وقتی می خواهند تصمیم خود را عملی کنند متوجه می شوند که او زنده است، پس او را به بیمارستان می رسانند و رضا خود را برادر دختر معرفی میکند. اما در بیمارستان، رویا زمانی که به هوش می آید، از بیمارستان فرار میکند. رضا و سیاوش هم پس از فرار رویا، با تمهیدی بیمارستان را ترک میکنند اما بار دیگر رویا را در جاده می بینند. این بار، رویا واقعیت زندگی خود را برای رضا و سیاوش میگوید، خستگی ماجراهای آن روز، نقل رویدادهای تلخ و ناگوار زندگی رویا چنان دو جوان را خسته و مکدر و افسرده میکند که در ویلا در فاصله کوتاهی به خواب می روند اما فردای آن روز وقتی از خواب بیدار می شوند اثری از رویا نمی بینند. در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, بهاره رهنما, زهرا داوودنژاد, سیاوش حکمت شعار, علیرضا داوودنژاد, فردین صاحب زمانی, بهمن اردلان, حسن کریمی, مصطفی خرقهپوش, پیام صابری همکاری کرده است.
هوو درباره آن است که: عطا مرد ميان سال و خوش گذران، همه امور اداري و مالي كارش را به همسرش سپيده واگذار كرده است. در جريان يك اختلاف ميان سپيده با محمدرضا (دوست قديمي عطا) كه به خير مي گذرد، محمدرضا نقشه عجيبي مي كشد. او با دعوت از خواهرزاده اش مريم، او را سر راه عطا قرار مي دهد. ميان اين دو كه از گذشته همديگر را مي شناختند، علاقه اي به وجود مي آيد و اين علاقه تا ازدواج پيش مي رود. مريم در باغ پرتقال شمال ساكن مي شود و عطا دور از چشم زنش، به او سر مي زند. پسر كوچك عطا روزها پيش رعنا در باغ پرورش گل نگهداري مي شود و او با شيرين زباني هايش، دختر را سرگرم مي كند. علاقه زياد مريم به عطا و روشن شدن اين كه عطا در برابر سپيده قدرتي ندارد، محمدرضا را متوجه اشتباهش مي كند. محمدرضا يك سي دي را كه حاوي تصاويري از عطا و مريم در باغ پرتقال است به طور غيرمستقيم در اختيار خانواده او مي گذارد و اطلاع سپيده از اين واقعيت، باعث بيماري و دل زدگي اش از عطا مي شود. عطا كه راه برگشتي برايش وجود ندارد مي رود سراغ مريم و آنجا از صحبت هاي محمدرضا و برادر ناتني مريم، مي فهمد كه ماجرا از چه قرار بوده و سپس برمي گردد پيش پسرش و در همان باغ پرورش گل ساكن مي شود و اين بار رعنا را همسر ايده آل خود مي داند. خانم جان، رضا و علي با دانستن اينكه سپيده شهرك را مي خواهد و باغ پرتقال به مريم تعلق گرفته، دنبال سهم خود هستند. در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, رضا عطاران, رعنا آزادی ور, علی صادقی, مریم کاویانی, سپیده اعطایی, علیرضا داوودنژاد, پرویز آبنار, امین میرشکاری, مجتبی رحیمی, فرامرز هوتهم, مصطفی خرقهپوش, محمد رضا داودنژاد, شیرین شازده احمدی, بهمن سپهری شکیب, حیدر رضایی همکاری کرده است.
کلاس هنرپیشگی درباره آن است که: داستان درباره خانواده ای است که گران شدن سکه و ارث و میراث، تبدیل به مهمترین دغدغه زندگی شان شده است و صمیمیت و احترام به یکدیگر را از خاطر برده اند. از طرف دیگر «کلاس هنرپیشگی» داستان یک عشق مثلثی را روایت می کند که یک ضلع این مثلث پسری عاشق پیشه اما بی پول و ضلع دیگرش مردی ثروتمند که هر دو خواهان رسیدن به عشق مشترکشان هستند... در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, زهرا داوودنژاد, کبری حسن زاده, فاطمه داودنژاد, سیاوش آقا محمدی, کیومرث پوراحمد, علیرضا داوودنژاد, یحیی سپهری شکیب, عباس رحیمی, کوشان بهرامی, علیرضا علویان, محمد رضا داودنژاد, مهرداد مهرکیش, میر شجاع گراکویی, پردیس احمدیه, اقدس سعادت رضایی, امیرعلی واجد سمیعی, بهمن سپهری شکیب همکاری کرده است.
مصائب شیرین درباره آن است که: رضا نوجواني است كه نزد مادربزرگ مادري و پدرش زندگي مي كند. رضا و دختر دايي اش مونا، دل به هم مي بندند ولي اين وضع خانواده ها را دچار نگراني مي كند و رضا و مونا از طرف خانواده هايشان توبيخ مي شوند. اختلاف ها بالا مي گيرد. در اين بين دوستي مشترك تصميم مي گيرد كه با دعوت دو خانواده به ويلاي خود مجال بيان ناگفته ها را به آن ها بدهد. سرانجام خانواده ها تصميم مي گيرند دست از سخت گيري بردارند. در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, کیومرث پوراحمد, علیرضا داوودنژاد, اصغر رفیعیجم, اسحاق خانزادی, مونا داوود نژاد, شجاع الدین حبیبیان, محمد رضا داودنژاد, امیرعلی واجد سمیعی همکاری کرده است.
پشت صحنه مصائب شیرین درباره آن است که: «رضا» و «مونا» علاوه بر نسبت فامیلی نزدیک، از دوران کودکی همبازی بودند. والدین آنها ضمن همراهی و لذّت بردن از بازیهای کودکانه، آنها رانامزد میخواندند. «رضا» و «مونا» به سنین نوجوانی میرسند و عاشق یکدیگر میشوند. تا این که… در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با رضا داوودنژاد, علیرضا داوودنژاد, اصغر رفیعیجم, مونا داوود نژاد, شجاع الدین حبیبیان, محمد رضا داودنژاد همکاری کرده است.
دختری در قفس درباره آن است که: نادر و دختر عمویش آذر که به هم علاقمند و در صدد ازدواج با یکدیگر هستند براساس نقشه ای که دارند، تاج و شمشیری را که متعلق به جد خانوادگی شان است، از موزه سرقت میکنند. اما پدر آذر معتقد است برای تکمیل مجموعه نیاز به حمایل نیز هست... پس نقشه ای تازه باید طراحی شود. محسن، که سال ها در جنگ شرکت داشته و حالا راننده تاکسی است، یک بار مسافری را سوار میکند که سال هاست در جستجوی اوست، نرگس دختر مورد علاقه اش... به همراه نرگس به محله قدیمی، و دیدن مادر او و برادرش سهراب میرود.محسن فاش می کند که بعد از جنگ در کار صادرات و واردات بوده و ورشکسته شده و احتیاج به پول زیادی دارد. سهراب به او پیشنهاد مشارکت در سرقت حمایل را میکند. سهراب، محسن، نادر، آذر، عزت و یک نفر ششم برای سرقت حمایل از موزه، کار خود را آغاز می کنند، اما در میانه کار، عزت و محسن درگیر می شوند و عزت فاش می کند که مأمور مخفی پلیس است. براثر درگیری بین شان، عزت کشته می شود و سهراب نیز با حمایل فرار میکند امّا نهایتاً در خانه اش دستگیر و چون بقیه محکوم به زندان میگردد. بازپرس عاشوری، برای این که از محل مخفیگاه حمایل بااطلاع شود، در چند مرحله و جداگانه، ابتدا آذر و نادر و بعد سهراب را آزاد می کند و آنها را زیر نظر میگیرد. نرگس، که دیگر احساسی به محسن ندارد، نزد آذر میرود و میگوید ناچار از تحصیل پول است و برای این منظور از زندانی شدن نیز هراسی ندارد. محسن بعد از آزادی از زندان در تعقیب نرگس، سعی میکند او را از مخمصه نجات دهد و بدین ترتیب بار دیگر بینشان علاقه برقرار میشود. محل مخفیگاه حمایل نزد محسن، توسط سهراب لو می رود و ایادی نادر برای دست یافتن به حمایل، قصد کشتن محسن را می کنند، در این حال نرگس ربوده می شود. محسن به سهراب کمک می کند تا جان خود را نجات داده و همراه او به مخفیگاه نادر - منزل پدر آذر - می روند. افراد پلیس که در تمامی مدت در تعقیب آنها هستند، خانه را محاصره کرده و در یک درگیری طولانی، تبهکاران کشته شده و پلیس حمایل را به دست می آورد. در این فیلم احترامالسادات حبیبیان با مهناز افشار, پژمان بازغی, نسرین مقانلو, نرسی کرکیا, فریبرز عربنیا, مجید مشیری, علیرضا داوودنژاد, فرهاد ویلکیجی, حسن کریمی, مجتبی رحیمی, آرش معیریان, احمد احمدی, چنگیز وثوقی, شهرام عبدلی, بابک اردلان, فریدون خوشابافرد, محمد رضا داودنژاد, مهدی طاهری, غلامرضا اصانلو, قدرت الله صلح میرزایی, رضا راد, امیرعلی واجد سمیعی, رامین نعمتی, بهمن سپهری شکیب, محمدحسین قشمی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
بهشت از آن تو, در مه بخوان