کامران، فریبا (متولد ۱۳۴۶، تهران) فریبا کامران دارای مدرک لیسانس زبان فرانسه است و دوره های بازیگری را در فرهنگسرای نیاوران گذرانده است. او اولین حضور سینمایی خود را در سال 1993 با فیلم «جاده عشق» انجام داد. برخی از فیلم هایی که او در آنها ظاهر شده است عبارتند از: «چند رشته» (2003)، «باغ های کندلوس» (2004)، «زیر آب» (2009). او همچنین در تعدادی سریال از جمله "همسایه ها" (1993)، "قهرمانان نمی میرند" (1995) و "یک دسته از پرهای عقاب" (2005) ظاهر شده است. با بازی فوقالعادهاش در فیلم «ما از کنار هم
...میگذریم» (۱۳۷۹) نامزد نوزدهمین جشنواره جهانی فیلم فجر شد. وی همچنین برای فیلم فرش باد (۱۳۸۱) نامزد بیست و یکمین جشنواره جهانی فیلم فجر شد. فریبا کامران به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
ایوانف درباره آن است که: ایوانف مردی است نیک سرشت و خوش قلب که در معرض کج فهمی ها و افترا زنی های اطرافیان قرار دارد و سرخورده از زندگی و همسر بیمار خویش از محیط خانواده می گریزد. دختری به نام ساشا که شیفته او شده، و شاید با انگیزه دلسوزی و ترحم، می خواهد او را از ورطه زندگی ملال آورش رهایی بخشد، اما ایوانف که دچار نومیدی مرگ آوری است و پس از مرگ همسرش طاقت ورود به ماجرا و زندگی جدیدی را ندارد، درست در زمان فرا رسیدن جشن ازدواج با ساشا خود را با تیر می زند. در این فیلم فریبا کامران با نگار جواهریان, سعید چنگیزیان, محمدرضا نجفی, نگار نعمتی, حسن معجونی, امیررضا کوهستانی, وحید آقاپور, مهین صدری, علی باقری, فاطمه فخرایی, سارا اسکندری, هوشیار خیام, رضا بهبودی, مجتبی اسماعیل زاده, محمدرضا حسین زاده همکاری کرده است.
فرش باد درباره آن است که: در شهر تاكاياماي ژاپن قرار است كارناوال سالانه راه بيفتد.يك طراح زن ژاپني به قالي بافان اصفهان سفارش بافت يك قالي را مي دهد، اما مرگ او در تصادف باعث ناتمام ماندن سفارش مي شود. شوهرش ماكوتو و دخترش ساكورا براي اينكه قالي حتماً بافته شود به ايران مي آيند و مهمان اكبر و همسرش فريبا مي شوند. اكبر كه دلال است و قبلاً پول فرش را از آنها گرفته، در فرصت باقي مانده سعي مي كند به هر نحو ممكن در بافته شدن فرش به پدر و دختر كمك كند. به تدريج ميان ماكوتو و دخترش با ساكنان خانه بزرگي كه فرش در آن بافته مي شود ارتباطي صميمانه به وجود مي آيد. ساكورا كه پس از مرگ مادرش دچار افسردگي شده، در ارتباط و آشنايي با نوجواني به نام روزبه و آدم هاي اطرافش شور و شادي خود را بازمي يابد و ماكوتو نيز بيشتر با فرهنگ و مردم ايران آشنا مي شود. بافتن فرش هر بار با مشكلي روبرو مي شود، اما در نهايت با همكاري و اراده همه بافت آن ادامه پيدا مي كند. در روز آخر هر كس آرزويي مي كند و گره اي كوچك مي زند. ساكورا و روزبه نيز هر كدام گره كوچكي به رنگ سبز و صورتي در كنار هم مي زنند. فرش بافته مي شود و ساكورا و پدرش از ايران مي روند. در روز جشن و راه افتادن كارناوال، فرش با آن دو گره مشخص خودنمايي مي كند. در این فیلم فریبا کامران با رضا کیانیان, مریم بوبانی, شیرین بینا, کمال تبریزی, حسن پویا, حسین زندباف, پیمان یزدانیان, مسعود بهنام, بهروز معاونیان, مجید میرفخرایی, محمد سلیمانی, رنتارو میکونی, یوکی کدو, میو یاگیو, فربد احمدجو, ماساکو ایمای, علیرضا شجاع نوری همکاری کرده است.
از کنار هم میگذریم درباره آن است که: در جاده، سرنشینان چند اتومبیل، بی آنکه شناختی از هم داشته باشند در پی همراهی شمال هستند، ارس، کودکی که بیماری مرگباری دارد همراه پدرش راهی شهرستان لنگرود است. اسدالله، راننده نعش کش، مرده ای را به همراه پسر مرد متوفی به شمال میبرد. اسدالله از کودکی آرزو داشته تا راننده نعش کش شود. او در طول راه برای صاحب عزا که گاهی می گرید، درباره عشق و آرزو و زندگی و مرگ صحبت میکند... ارس در ماشین پدرش نوشته های روی اتومبیل های بیابانی را میخواند... در اتومبیلی دیگر در جاده، یک آرشیتکت میان سال که به تازگی از همسرش جدا شده، همراه دو پسرش راهی شمال است پسر بزرگترش آرزو دارد تا منتقد فیلم شود و پدر که با او مخالف است، سعی دارد او را قانع کند که نقدنویسی راه مناسبی برای گذران زندگی نیست. سپنتا پسر کوچک تر بیخیال از این بحث پدر و برادرش به بازیگوشی مشغول است. او مدام از درس خواندن شانه خالی می کند و تذکرهای پدرش هم در اوبی اثر است.سرنشینان ماشین چهارم ژاله و شیوا هستند، آن دو همسر اول و دوم نقاشی به نام مهران هستند که به تازگی فوت شده است. آنها باهم درباره مرد زندگی شان و رابطه شخصیشان با او صحبت می کنند. ژاله آخرین نامه مهران را که پیش از مرگش برای او پست کرده به شیوا نشان می دهد. اتومبیل آنها پنجر می شود. ارس و پدرش برای کمک به آن سر میرسند. ارس نزد شیوا می ماند و پدرش و ژاله مشغول پنچرگیری می شوند. شیوا که حوصله ی سوال ها و بحث های کودکانه ارس را ندارد نامه مهران را به او می دهد. تا بخواند. ارس که خسته شده به تنهایی به سمت لنگرود میرود و وقتی پدرش میرسد او در اتومبیل نیست. پدر عصبانی می شود و به دنبال ارس می رود در حالی که نامه مهران پیش اوست. ژاله از شیوا که نامه را از دست داده ناراحت می شود. در یک رستوران بین راه، راننده نعش کش برای صرف ناهار، نگه می دارد، کم کم سایر اتومبیل ها هم می رسند. ارس با سپنتا، پسر کوچک آرشیتکت آشنا می شود و در نهایت نامه مهران را پیش او جا می گذارد. مسافران غذایشان را میخورند و راه می افتند که بروند، ژاله از پدر ارس سراغ نامه را میگیرد و ارس میگوید که نامه را جا گذاشته است. سپنتا نامه را به پدرش می دهد و او نامه را میخواند. حوالی غروب، در شهری ساحلی، برادر بزرگ تر سپنتا که از طلاق پدر و مادرش ناراضی ست، به تنهایی به تهران بازمیگردد. پدرش نامه مهران را در صندوق پست می اندازد. و شیوا که در اتومبیل ژاله تنهاست با صدای تصادف اتومبیل ارس و پدرش بیدار می شود. ژاله که شیوا را رها کرده، سوار بر نعش کش اسدالله به سمت تهران بازمیگردد و اسدالله همان حرفهای همیشگی خود را برای او هم تکرار می کند. در این فیلم فریبا کامران با مهران رجبی, شاهرخ فروتنیان, نازنین فراهانی, ایرج کریمی, یدالله نجفی, حسین زندباف, پیمان یزدانیان, کاظم شهبازی, سپنتا سمندریان, مجید صباغ بهروز, محمد حقیقی, شهنام شهابی, مهرداد محتشمی, سید عماد عمادی, ارس هدایی همکاری کرده است.
باغهای کندلوس درباره آن است که: بیژن، علی و سعید، مردان دلزده از زندگی در تهران و هیاهوی زندگی در ابرشهر، سفری را به مقصد یافتن آرامش، به منطقه کندلوس در شمال آغاز میکنند.از همان آغاز سفر، هرسه در مخیله شان به زوج عاشقی می اندیشند که سالها پیش، در آغاز جوانی، آنها را ترک کرده اند، انگیزه این سفر یادآوری خاطره کاوه و آبان زوج عاشقی است که سالها پیش مرده اند و در گورستان گمنامی در همان منطقه دفن شده اند. حالا بیژن و علی و سعید در پی لمس و حس و حالت لطیف خاطرات آن زوج عاشق و سفر پر راز و رمز آن دو هستند، پس گورستان به گورستان به دنبال یافتن گورکاوه و آبان هستند و در عین حال با این سوال میان خود مواجه میشوند که اگر کاوه و آبان زنده مانده بودند عشق شان درگذر این سالها تا چه حد دوام می آورد. وقتی اتومبیل آنها دچار نقص فنی می شود، ناگهان اتومبیل یدک کشی از راه می رسد که راننده اش با چهره ای عجیب، مرتباً حرف هایی از مفهوم جاودانگی عشق و نسبت آن با مرگ میگوید که شنیدنش از زبان یک راننده عامی بعید است.در همراهی این راننده، که به نظر نمی آید زمینی باشد و اندیشیدن به راز جاودانگی عشق، آنها را به نقطه ای می رساند که باور می کنند گاه مرگ می تواند موهبتی باشد تا عشق و فضائل مثبت انسانی را جاودانه کند... در این فیلم فریبا کامران با محمدرضا فروتن, رضا ناجی, بهناز جعفری, شاهرخ فروتنیان, ایرج کریمی, مسعود کرامتی, محمدرضا سکوت, گلاره کیازند, خزر معصومی, مهین نویدی, بابک شعاعی, رضا شیروانی, محمد امیر ناجی, احسان امانی, علیرضا شجاع نوری همکاری کرده است.
چند تار مو درباره آن است که: مادر مهندس پيرزاد در مكالمه ي تلفني با هما متوجه مي شود كه او از همسرش پژمان جدا شده، به هما اطلاع داده مي شود پسرش بهزاد در درگيري هاي دانشجويي دستگير شده و او راه چاره اي را جست و جو مي كند. پژمان به همراه پسرش سپنتا و زني به نام بيتا عازم شمال است. سيما خواهر هما كه كارشناس محيط زيست است در سفر كاري به سر مي برد و مهندس پيرزاد با برادرش به شكار مشغول است. واكنش سيما در قبال دستگيري بهزاد، واداشتن هما به تماس با پژمان است. تماس تلفني ميان هما و پژمان، سفر او را ناتمام مي گذارد و او به همراه بيتا و سپنتا به تهران بازمي گردند. مهندس پيرزاد كه به هما تمايل دارد، سعي مي كند به هر بهانه اعتماد و توجه او را جلب كند، اما واكنش جدي هما و پيش كشيدن موضوع همسر پيرزاد كه در كانادا زندگي مي كند، باعث ختم غائله مي شود. سيما در آستانه ي ازدواج با سعيد قرار دارد و بيش از همه به هما نزديك است. پگاه كه ادعا مي كند دوست و همكلاسي بهزاد است با هما تماس مي گيرد و برايش شعر مي خواند. هما در بحران موجود، با شيرين تماس مي گيرد تا از نفوذ شوهرش براي آزادي بهزاد استفاده كند. شيرين ناگهان خبردار مي شود كه پسرش در يك آرايشگاه دستگير شده، از اين رو با هما تماس مي گيرد و از او مي خواهد كه از طريق مادرش اقدام كند. مادر هما كه او و سيما را طرد كرده، با بي تفاوتي از موضوع مي گذرد و هما كه از نيت مهندس پيرزاد آگاه است، مجبور مي شود از اعتبار او براي آزادي بهزاد استفاده كند. بيتا در اقدامي ناگهاني با هما تلفني صحبت مي كند و با او قرار مي گذارد تا به واسطه ي يكي از آشناهايش زمينه ي آزادي بهزاد را فراهم كند. پيش از اين ديدار، سرنشين ديوانه ي يك موتور سيكلت، گوشي هما را مي ربايد و بيتا را مضروب مي كند. در پايان پژمان كه از رابطه ي هما و بيتا آگاه شده با دوست پزشكش تماس مي گيرد تا به ياري هما بشتابد كه در بيمارستان بستري است. در این فیلم فریبا کامران با نگار جواهریان, بهناز جعفری, شاهرخ فروتنیان, حمیدرضا پگاه, افسانه چهره آزاد, ارشیا شکیبا, مجید مشیری, ایرج کریمی, یدالله نجفی, محمدرضا سکوت, مهرنوش طبیبی, مرضیه برومند, علیمحمد نوروزیان, سحر شهامت همکاری کرده است.
زیرآب درباره آن است که: مرتضي پس از رهايي از زندان و از كف رفته ديدن زندگي خانوادگي اش در تهران راهي شمال كشور مي شود تا به كشف حقايق فراموش شده گذشته به ظاهر تاريك اش بپردازد. در این فیلم فریبا کامران با بیژن امکانیان, مسعود رایگان, شبنم مقدمی, سروش صحت, سپیده فارسی, رضا شیخی, محمد رضایی راد, بهنام تشکر, حمید مولوی, عارف کرد, نوشین حسن زاده, آیدا کیانپور, محمدرضا زادسرور, امیرحسین رسولی, علیرضا شجاع نوری همکاری کرده است.
ارتفاع 6/45 درباره آن است که: این فیلم درباره تحقیق پرونده یک قتل توسط سرگرد اداره آگاهی است که همین تحقیقات او را به زندگی یک عتیقه فروش و همسرش میکشاند.. در این فیلم فریبا کامران با آتش تقیپور, شهین علیزاده, کاوه کاویان, سیامک شایقی, مرتضی غفوری, دانیال حکیمی, روناک یونسی, غزاله معتمد, مهین نویدی, خسرو کیوان مهر, بهرنگ دزفولی زاده همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
ما در بهشت, جاده عشق, جنایت بی دقت, کاناپه, خراش, نگار, فصل آلوچههای سبز