فرزانه شبانی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
شور زندگی درباره آن است که: نیاز سال هاست که فقدان مادرش که بعد از جدایی از پدرش در خارج زندگی میکند را پذیرفته و با پدرش استاد موحد، استاد فلسفه دانشگاه تبریز، زندگی آرام و ساده ای را دارند. مهمترین حادثه روزهای اخیر زندگی و نیاز آموزش سه تار توسط یکی از دانشجویان پدرش، هدیه به اوست. نیاز که با اشتیاق فراگیری سه تار را تا آن اندازه پیش میبرد که حتی کنسرتی هم برگزار می کند... در این احوال نامه ای از مادر نیاز میرسد که حاکی از سفر عنقر
...یب او به ایران و دیدار تنها دخترش است... فضای خانه سنگین و روحیه ی موحد بد می شود، اما به هرحال چاره ای نیست. حقیقتی است که باید با آن کنار بیاید. امّا یک حادثه همه چیز را در آستانه ورود مادر به هم میریزد. نیاز براثر سانحه ای به مرگ مغزی دچار می شود و موحد و همسرش را در تصمیم گیری بزرگ زندگی شان درگیر میکند. سرانجام آن دو می پذیرند که قلب دخترشان را به هدیه که نیاز بسیار دوستش میداشت و از بیماری قلبی رنج میبرد، هدیه کنند. در این فیلم فرزانه شبانی با داریوش ارجمند, فخرالدین صدیق شریف, فریال بهزاد, غلامرضا آزادی, کامبیز روشنروان, محسن روشن, زهره صفوی, مهرانه مهین ترابی, مهین نویدی, بابک شعاعی, زهرا اویسی, فرهاد جم همکاری کرده است.
این زن حرف نمیزند درباره آن است که: ثريا با اردلان وكالت زني به نام الهه احمدي را برعهده مي گيرد. الهه متهم است جواني به نام بهروز را با چاقو كشته و حاضر به حرف زدن نيست. اردلان سعي مي كند رضايت خانواده مقتول را به دست بياورد اما موفق نمي شود. ماني از دوستان صميمي بهروز در گفتگويي با اردلان اصرار دارد كه الهه بي گناه است و اگر كاري كرده فقط براي دفاع از خود بوده، چون بهروز معتاد بوده و قصد آزار و اذيت او را داشته است. در دادگاه خلاف گفته هاي ماني ثابت مي شود و خواهر مقتول مي گويد بهروز و الهه قصد ازدواج داشتند. از طرفي نامه اي براي اردلان مي رسد و از او خواسته مي شود اگر بي گناهي الهه را ثابت كند به او پول كلاني پرداخت مي شود. ثريا كه پي مي برد ماني در كار مواد مخدر است، او را زير فشار مي گذارد تا حقيقت را بگويد. در تعريف ماني از گذشته درمي يابيم كه او و بهروز و سروش دوستان صميمي بودند تا اينكه الهه در محل آنها ساكن شد. بر اثر يك اتفاق بهروز با الهه آشنايي بيشتري پيدا كرده و به او دلبسته شده و از آن به بعد ديگر كمتر به او و سروش توجه كرده است. ماني مي گويد پس از مدتي اعتياد بهروز شدت پيدا كرده و به اتفاق سروش در كار خريد و فروش مواد مخدر همدست بوده اند. اردلان سراغ سروش مي رود كه به خاطر فروش مواد زنداني است. سروش تأكيد مي كند كه الهه وقتي فهميده بهروز اعتياد دارد حاضر به ازدواج با او نشده است. اردلان در زندگي خصوصي با پسرش حامد مشكل دارد و از سويي نيز نمي تواند گره اين پرونده را باز و الهه را وادار به شكستن سكوتش كند. او در آخرين مرحله الهه را با گروگذاشتن سند از زندان بيرون مي آورد. الهه و اردلان به طور اتفاقي پي مي برند كه ماني با معرفي كردن خود به عنوان قاتل بهروز هم اكنون در محل وقوع قتل است. الهه كه شوكه شده خود را به محل حادثه مي رساند و مقابل قاضي و خبرنگاران به تشريح ماجراي قتل مي پردازد. او مي گويد در آن روز بهروز به بهانه اي او را به آن ساختمان نيمه تمام آورده و سروش كه او هم در آنجا حضور داشته و حال متعادلي نداشته، او را مورد ضربه و ستم و تجاوز قرار داده است. الهه كه بهروز را مسبب اصلي اين شرايط مي داند، با چاقويي او را كشته است. شریک امیر، نمی تواند اطلاعات جدیدی به دانسته های ثریا اضافه کند و رفته رفته ثریا اردلان از ادامه این پرونده ناتوان و خسته میشود، به خصوص که الهه نیز به هیچ ترتیبی حاضر به شکستن سکوتش نیست. ثریا اردلان با گروگذاشتن سند، الهه را از زندان مرخص می کند و همان زمان به طور اتفاقی پی می برد که مانی با معرفی کردن خود به عنوان قاتل بهروز، هم اکنون در محل وقوع جنایت است. الهه که شوکه شده، خود را به محل حادثه می رساند و مقابل قاضی و خبرنگاران به تشریح ماجرا پرداخته و میگوید در روز حادثه بهروز به بهانه ای او را به آن ساختمان نیمه تمام برده و سروش نیز در آنجا حاضر بود. سروش که حالتی نامتعادل داشت او را مورد حمله ، ضرب و شتم تجاوز قرار داده است.الهه اعتراف میکند چون بهروز را مسبب اصلی سرنوشت تلخ خود میدانستم، با ضربات چاقو او را کشتم... در این فیلم فرزانه شبانی با حامد بهداد, کتایون ریاحی, لاله اسکندری, شهاب حسینی, حمیدرضا پگاه, غلامرضا گمرکی, کوروش تهامی, اصغر آبگون, پرویز آبنار, عباس گنجوی, حسن پویا, کارن همایونفر, شادمهر راستین, محمد حاجحسینی, محمد حاتمی, احمد امینی, محمدرضا قومی, ژیلا مهرجویی, بابک برزویه, فرشید نوابی, حشمت آرمیده, کتانه افشاری نژاد, پرویز سیرتی همکاری کرده است.
تو را دوست دارم درباره آن است که: سیاوش چند سالی است كه در تركیه زندگی می كند و با یك زن بی پناه ترك ازدواج كرده است. روزی برای همسرش می گوید كه چند سال پیش قصد داشته كه به ایران بازگردد اما چون روی رفتن را نداشته به خانواده اش نامه ای دروغین می نویسد مبنی بر اینكه سیاوش در یك تصادف در آمریكا جان باخته است ولی حالا سیاوش قهرمان رشته بوكس در تركیه است و بعد از تحمل سختی های زیاد قصد دارد بوكس را كنار بگذارد و كار راحت تری پیدا كند. گروهی دلال كه از طریق شرط بندی روی بوكس بازان كسب درآمد می كنند، او را تحت فشار قرار می دهند. همسر سیاوش طی تماس خود به ایران از برادر سیاوش كمك می گیرد. امیر برادر سیاوش به تركیه می رود و بعد از نجات او از دست خلافكاران او و همسرش را به ایران می آورد. در این فیلم فرزانه شبانی با ابوالفضل پورعرب, پرستو صالحی, صالح میرزا آقایی, عبدالله باکیده, بهرام دهقان, نیکو خردمند, محمد صادقی, زهرا کمالی, مختار سائقی, سیدمحمد میرزمانی, داوود شیرزاد, محمد قاضی, فرامرز بهرام پور, ناصر جعفری همکاری کرده است.
سیزده گربه روی شیروانی درباره آن است که: تانگا، فرمانروای سیاره ناشناخته ی سومارای، پس از دوازده ازدواج ناموفق برای داشتن فرزند، سرانجام به خواست اهریمن، موافقت می کند که در صورت برخوردار شدن از فرزند، اهریمن بتواند همسر نخستین دختر فرمانروا را انتخاب کند. بدین ترتیب اهریمن، همسر سیزدهم او را برمی گزیند. فرمانروا از ازدواج سیزدهم خود صاحب سیزده دختر می شود و مطابق معاهده، اهریمن باید همسر دختر نخست او را برگزیند، همسر رویکا دختر اول فرمانروا، مرد بزدل و ترسویی به نام عودکا است. عودکا، در فاصله کوتاهی بعد از گزینش برای همسری رویکا، از سیاره سومارای می گریزد و در کره زمین با نام حشمت زندگی تازه ای را آغاز می کند. رویکا به دنبال همسرش راهی زمین شده و با نام لیلا بر سر راه عودکا (حشمت) قرار میگیرد. عودکا به او دل می بازد. اهریمن مترصد احوال آنهاست، او که دختران فرمانروا را یکی پس از دیگری تبدیل به گربه کرده است، در مرحله در اختیار گرفتن میشگا سیزدهمین دختر، با واکنش او روبرو می شود. میشگا، جوانی با نام رامو را آماده یافتن عودکا و رویکا، روانه کره زمین می کند. اهریمن نیز دشمن قدیمی رامو، یعنی جاما را به دنبال او به کره زمین میفرستد. جاما در زمین گرفتار زن پریشان احوالی با نام گوهر می شود که می پندارد او همسر فوت شده اش است، لذا از هرگونه تحرک و فعل و انفعالی در انجام مأموریتش باز می ماند. رامو، عودکا و ریکا را یافته و به سیاره سومارای بازمیگرداند و بدین ترتیب اهریمن در اهدافش دچار شکست می شود در این فیلم فرزانه شبانی با مهناز افشار, محمدرضا گلزار, محمود جعفری, سیروس گرجستانی, گوهر خیراندیش, محمدرضا شریفی نیا, مریلا زارعی, کامران قدکچیان, کارن همایونفر, علی عبدالعلی زاده, سید حسام نوابصفوی, جلال معیریان, نیما فلاح, علی اللهیاری, ساسان باقرپور, محمود بهرامی, سیامک احصایی, احمد کلانتری, سروش فرازمند, یوسف صمد زاده, مجید فرازمند, داود ناظمی همکاری کرده است.