قاسم سیف به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مدرسه ای که می رفتیم درباره آن است که: در یک مدرسه پسرانه، چندتن از شاگردان زبده به سرگردگی کاوه کمالی میکوشند یک برنامه تأتری را روبراه کنند، ناظم مدرسه که به علت غیبت و بیماری مدیر، همه کاره مدرسه شده و بیشتر سرگرم معاملات شخصی خود میباشد تا تعلیم و تربیت دانش آموزان، با تأتر گذاشتن بچه ها مخالفت می کند و کاوه را به خاطر این اقدام تنبیه مینماید... کاوه مقاله ای برای روزنامه مدرسه مینویسد و آنرا به تأیید معلم ادبیات آقای صدیقی و کتابدار پ
...یر میرساند. در این مقاله کاوه در مورد مدرسه ای که بسیار دوست می دارد صحبت میکند. و اینکه در حیاط جلویی و حیاط پشتی مدرسه آنها با شاگردان به طور یکسان رفتار نمیکنند. اگر در حیاط جلویی رفتار پدرانه و گرم و صمیمی است، در حیاط پشتی برعکس خصمانه و خشونت بار است. مقاله کاوه که میان شاگردان و معلمین توفیق یافته، با مخالفت های ناظم روبرو می شود که بدون مشورت با مدیر و سایر معلمین روزنامه را توقیف می کند، به خاطر این اقدام آقای صدیقی و کتابدار پیر با ناظم به بحث و جدل می پردازند، از شورای معلمین کمک میطلبند ... در این فیلم قاسم سیف با علی نصیریان, عزتالله انتظامی, داریوش مهرجویی, ناصر چشم آذر, فرخ مجیدی, مهرداد فخیمی, منوچهر اولیایی, ایرج شهزادی, جلال معیریان, بابک برزویه, امرالله صابری, فریدون دوست دار, رضا رامین, محمد صدرزاده, محمود مهدوی همکاری کرده است.
گراند سینما درباره آن است که: داستان دربارهٔ ورود و توسعهٔ سینما و سینماداری در ایران است و وصف مشاجره های موسیو روسی خان و موسیو آقایوف که جیره بگیر سفارت خانه های روسیهٔ تزاری و بریتانیای کبیر هستند و... در این فیلم قاسم سیف با اکبر عبدی, عزتالله انتظامی, فخرالدین صدیق شریف, منیژه حکمت, مرتضی احمدی, ابراهیم آبادی, حسین ملکی, محمود بصیری, جمشید آهنگرانی فراهانی, اکبر دودکار, روبیک منصوری, مصطفی کامیاب, حسن هدایت, حسن قلیزاده, ناصر لقایی, منصور والا مقام, علیاکبر عرفانی, فریدون ابوالضیا, حسین امیرفضلی, ملیحه ابراهیمی, اصغر زمانی, کاظم داودیان, جمال سماواتی همکاری کرده است.
آتش در زمستان درباره آن است که: پس از سركوب جمهوري گيلان شوكا، يكي از ياران ميرزا كوچك خان موفق به فرار مي شود و قصد دارد براي آن كه انبار مهمات جنگلي ها به دست قزاق ها نيفتد آن را منهدم كند. قزاق ها براي دستگيري او جايزه تعيين مي كنند. عده اي از روستائيان براي دستگيري او و عده اي ديگر براي نجاتش بسيج مي شوند. شوكا سه بار به دام مي افتد اما هر بار موفق به فرار مي شود. او زخمي و مأيوس به كلبه اي پرت افتاده پناه مي برد. اهالي كلبه زن و شوهري سالخورده و نوه هاي خردسالشان هستند. شوكا پس از بهبودي انبار مهمات نهضت را منهدم مي كند. سپس تصميم مي گيرد خود را تسليم قزاق ها كند تا پول جايزه ي دستگيري اش به خانواده ي روستائي برسد. او به همراه پسر خردسال خانواده به رشت مي رود و خود را معرفي مي كند. فرمانده ي قزاق ها از دادن جايزه تن مي زند شوكا مي گريزد و در حال گريز او را از پا در مي آورند. در این فیلم قاسم سیف با ملیحه نیکجومند, محبوبه بیات, عباس امیری, میرصلاح حسینی, منوچهر حامدی, عباس نوذری, اسحاق خانزادی, حسین زندباف, بابک بیات, محمد بزرگ نیا, مصطفی کامیاب, امیر زمانی, محمدتقی شریفی, رضا ژیان, علی گلشن, حسن هدایت, حسن قلیزاده, نعمت افشاریان, محمد برسوزیان, نوید نوذری, احمد نصر, اصغر زمانی, عباس احمدی, علی حاجعلیعسگری همکاری کرده است.
پرستار شب درباره آن است که: وظيفه پرستاري از رزمنده اي زخمي به زن جوان مسيحي به نام ماري سپرده مي شود.پرستار احساس مي كند كه چهره مجروح برايش آشنا است.در طول مدتي كه وظيفه پرستاري از مجروح را به عهده دارد درصدد است تا به راز اين آشنايي پي ببرد. ماري با خواندن نامه هايي كه همراه رزمنده نزديكي بيشتري به او احساس مي كند. سير و سلوك در عوالم روحي ماري را به درك تازه اي از زندگي مي كشاند. جوان رزمنده فوت مي كند. ماري در مي يابد كه جوان حامل پيغام يكي از آشنايان او بوده كه در جبهه كشته شده است. در این فیلم قاسم سیف با شهلا ریاحی, مهناز افضلی, پرویز شاهین خو, رضا بنفشه خواه, محسن شاهابراهیمی, تورج منصوری, فرهاد فخرالدینی, محمدرضا شریفی, کیهان رهگذر, محمدعلی نجفی, هادی ژورک, سعید جلالی, فرهاد خان محمدی, ملیحه اکبری, حسین خانی بیک, سوسن سلیمی, علی بیغم, مینا صارمی, بهرام جلالی, سارا نجفی, محمد غفاری همکاری کرده است.
53 نفر درباره آن است که: یک گروه کوچک مبارز مسلمان در سال 1355، تعدادی از اسناد وزارت امور خارجه را به سرقت میبرند و یکی از اعضای گروه -احمد- سعی میکند اسناد را از تهران خارج کند. مطابق نقشه ای که طرح شده عملیات را آغاز میکند ولی در ایستگاه راه آهن متوجه میشود که د رمحاصره قرار دارد. پیش از دستگیری، ساک خود را با ساک مسافری دیگری به نام حسین تعویض میکند. دستگیری، بازجویی و شکنجه او نتیجه ای نمیدهد. لذا ساواک احمد را آزاد و او را تحت نظر قرار میدهد و در عین حال اطلاعیه ای منتشر میکند که به یابنده ساک مژدگانی خواهد داد. حسین که ناچار است همسرش را برای معالجه به خارج بفرستد و نیاز شدید مالی دارد، در کیف احمد مقداری پول می یابد اما با توجهبه اطلاعیه منتشره برای دریافت مژدگانی، به شماره تعیین شده تلفن میکند ولی سریعا در می یابد که ساواک تلفن کرده است. احمد نیز خانه حسین را می یابد. ساواک بر اثر تماس تلفنی حسین رد منزل او را پیدا میکندو تعقیب و گریز و درگیری شدید صورت میگیرد، اما در پایان گروه موفق میشود اسناد را به دست آورد. در این فیلم قاسم سیف با اردلان شجاع کاوه, فرخ لقا هوشمند, عنایت بخشی, بهروز افخمی, علیرضا زریندست, ناصر گیتی جاه, مسعود ولدبیگی, امیر مولایی, سیدمحمد میرزمانی, بهرام شاهمحمدلو, عباس قهرمانی, منصور والا مقام, روحانگیز مهتدی, فریبا شمس, مجید نیا مراد, فریبرز سمندرپور, محسن اسپهبد, یوسف سیدمهدوی, حسین دلیر, رضا ایرجی نیا, مسعود راد, رحیم طالبی پور همکاری کرده است.
گفت هر سه نفرشان درباره آن است که: جواني از زندان آزاد مي شود. سه زنداني، كه با وي هم بند بوده اند، سه روايت متضاد درباره ي زندگي سياسي و اجتماعي وي شرح مي دهند: راوي اول او را از پدري ناشناس و مادري لهستاني مي داند، كه درجنگ جهاني دوم پس ازقتل مادرش توسط نيروهاي متفقين به خارج از كشور برده شده و بعد به عنوان جاسوس صهيونيست ها به ايران باز گشته و دستگير شده است، راوي دوم او را معشوق زني لهستاني، همسر كاردار سفارت، مي داند، كه با گزارش شوهر زن به زندان افتاده است؛ راوي سوم مي گويد او براي بردن جواهرهاي همسرش به كشور باز گشته و به اشتباه دستگير شده است. در این فیلم قاسم سیف با فریماه فرجامی, جمشید مشایخی, فرامرز صدیقی, سیروس گرجستانی, فیروز بهجت محمدی, جعفر والی, همایون اسعدیان, عبدالله اسکندری, اسحاق خانزادی, فریدون شهبازیان, فریدون قوانلو, روحالله امامی, جلال معیریان, پرویز پورحسینی, محمد مطیع, سروش خلیلی, سعید امیرسلیمانی, سهراب سلیمی, داوود مقدادی, صادق هاتفی, آرش تاج, غلام علی عرفان, بهرام یازرلو همکاری کرده است.