غلامرضا موسوی ( سید غلامرضا موسوی ) تهیه کننده است. محبوب ترین اثر او «بغز» (2012) است که نامزد بهترین کارگردانی در Camerimage در لهستان شد. او همچنین برای کمدی «صورتی» (2002) با بازی میترا حجار در نقش «سحر ماهان» و «تنهاترین سردار» (1997)، یک سریال تاریخی نوزده قسمتی با برداشتی بیوگرافی از جنگ در دمشق در دوران خلافت امویان شناخته شده است. (661-750). سید غلامرضا موسوی به عنوان تهیه کننده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
پارک وی درباره آن است که: «کوهیار هدایت» آنقدر برای «رها روانبخش»، جذاب هست ک
...ه از خواستگار قدیمی‌اش، «صدرا شایقی»، پسردایی هنرمندش دل کنده و با جوان عجیب و بسیار شیفته‌اش « کوهیار» ازدواج کند. اما دو ماه بعد «رها»، که از زندگی یکنواخت و به شدت کنترل شده‌اش توسط کوهیار» دلزده شده است، برای ایجاد تنوع، دعوت «صدرا» را برای بازی در نمایشنامه‌ی «باغ وحش شیشه‌ای» می‌پذیرد، اما از این پس است که «رها» متوجه میشود که «کوهیار» آدم طبیعی نیست، چرا که لحظه‌ای او را تنها نمی‌گذارد و در تمام ساعات و دقایق سعی میکند تا در کنار او باشد و مراقبتش کند. این توجه «کوهیار»، تا حد مزاحمت و سلب کامل اختیار، به «رها» صدمه میزند و وقتی معترض او میشود، «کوهیار» او را زندانی کرده و هرگونه ارتباطش را با خارج قطع میکند. نوشین، دوست «رها» و «صدرا»، که به شدت نگران موقعیت «رها»، هستند، وقتی از پیگیری و مراجعات خود نتیجه‌ای نمی‌گیرند، از طریق یک شاهد عروسی (دکتر مجید سماوات)، رئیس سابق بیمارستان روانی، در می‌یابند که «کوهیار» و مادرش «فلور» بیماران روانی هستند که با زمینه چینی و حمایت مالی‌شان، اجازه‌ی زندگی در جامعه را به دست آورده‌اند!... در این فیلم سید غلامرضا موسوی با آناهیتا نعمتی, بیتا فرهی, نیوشا ضیغمی, رعنا آزادی ور, نیما شاهرخ شاهی, مائده طهماسبی, مهدی احمدی, محمدرضا شریفی نیا, راحله میرزایی, جمشید شاه‌محمدی, فریدون جیرانی, آریا عظیمی نژاد, بهرام دهقان, فرج حیدری, علی اصغر طبسی, اصغر شاهوردی, ژیلا مهرجویی, علی کاظمی, محمد فوقانی همکاری کرده است.
آخرین سرقت درباره آن است که: ناصر خلاف كار خرده پايي است كه با دزديدن قالپاق و ضبط ماشين روزگار مي گذراند. او در يكي از همين سرقت ها در اتومبيلي را باز مي كند اما داوود را مي بيند كه در اتومبيل نشسته. آنها از ديدن هم جا مي خورند اما با رسيدن صاحب اصلي اتومبيل با هم فرار مي كنند و مشخص مي شود كه هر دو خلاف كار هستند. بحث هاي آنها براي تقسيم پول و قطعات اتومبيل مسروقه به جايي نمي رسد؛ پس با هم درگير مي شوند و داوود، ناصر را نقش زمين مي كند. ناصر از هوش مي رود و داوود كه دوستانش او را ديويد صدا مي زنند او را به خانه شان مي آورد. در خانه، خواهر داوود، فيروزه ناصر را مداوا مي كند و آنها به هم دل مي بازند. داوود و ناصر تصميم مي گيرند اتومبيل را بفروشند. اما ناصر گواهينامه مالك اتومبيل را پيدا مي كند. داوود پي مي برد اتومبيل متعلق به مژگان است؛ دختر رييس شركتي كه سال ها پيش داوود در آنجا كار مي كرده و به او علاقه داشته. اما با به زندان افتادن داوود، مژگان هم ناپديد مي شود.... در این فیلم سید غلامرضا موسوی با نیما شاهرخ شاهی, خاطره اسدی, پوریا پورسرخ, پدرام علیزاده, ایرج نوذری, فرج حیدری, کاوه ایمانی, جلال الدین دری, فریور معیری, رضا نظری نیا, مارال جیرانی, آرش نوذری همکاری کرده است.
قرمز درباره آن است که: هستی که از همسر متوفی خود، دختری به نام طلا دارد، چندی است که با جوان متمولی به نام ناصر که چند سال از خودش کوچک تر است، ازدواج کرده است. هستی، از این که زندگی خود و دخترش سامانی گرفته، خوشحال است، اما به زودی متوجه بیماری سوء ظن ناصر میشود. بیماری که به زودی زندگی تیره و تلخی را پیش روی او می گستراند او که مدتی ایذا و آزارهای ناصر را تحمل کرده، سرانجام با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق میکند... اما به توصیه عمویش و همچنین قاضی دادگاه و به منظور حفظ کانون خانواده، می پذیرد که از حرفه ی مورد علاقه اش - پرستاری - دور شود. اما ملایمت، بردیاری و گذشت های او، چیزی را عوض نمی کند، مشکلات و رنجهای وی کماکان ادامه دارد. پس از گذشت مدتی، هستی برای اینکه زندگی آینده اش را شکل دهد، مجدداً به کار سابق خود - پرستاری - بازمیگردد. اما ناصرکه حاضر نیست او را از دست بدهد طلا را ربوده و از او میخواهد برای بردن دخترش پیش او برود. هستی چاره ای ندارد پس به خانه پدری ناصر میرود. این در حالی است که ناصر با همکاری خواهرش منیر، داروی خواب آور به طلا داده و در یک فرصت که هستی غفلت می کند با ضربه ای به سرش، او را بیهوش و در زیرزمین خانه حبس می کنند و وقتی هستی به هوش می آید از او میخواهند که پای اعتراف نامه ای که مبنی بر خیانت او به همسرش ناصر است، امضا کند. هستی حاضر به این کار نمی شود و لذا مورد ضرب و شتم شدید ناصر قرار میگیرد. وقتی منیر شدت عمل ناصر را میبیند سعی میکند مانع برادرش در ادامه ی خشونت شود، اما ناصربا او نیز درگیر می شود. و سپس در حالی که تعادل روانی اش را به کلی از دست داده می رود تا وسایل آتش زدن همسر و خواهرش را فراهم کند، و هستی، از یک فرصت استفاده کرده و طلا را برداشته و به خیابان میزند، او آنقدر ترسیده و پریشان است که با یک کامیون تصادف میکند و ... ناصربدون درنگ، از مملکت خارج شده و به ترکیه میرود و وقتی متوجه می شود که هستی بعد از بهبودی از حق خود برای جدایی وکالتی از ناصر چشم پوشی کرده، مجدداً به ایران بازمیگردد، غافل از آن که هستی برای انتقام او چه در سر می پروراند. لحظه موعود فرامی رسد، ناصر به دیدار هستی میرود، ناصر هنوز به خود نیامده که هستی او را از پلکان خانه اش به پایین پرتاب می کند... در این فیلم سید غلامرضا موسوی با هدیه تهرانی, محمدرضا فروتن, سعید پیردوست, توران مهرزاد, کمند امیرسلیمانی, محمود کلاری, پیمان شریعتی, سیامک اشعریون, حبیب اسماعیلی, فریدون جیرانی, مهران ملکوتی, بابک بیات, روح‌الله امامی, اصغر شاهوردی, امیر عابدی, شهره سلطانی همکاری کرده است.
من مادر هستم درباره آن است که: داستان یک خانواده از طبقه متوسط جامعه است که در یک شرایط بحرانی به بررسی و ارزیابی زندگی خود می پردازند.... در این فیلم سید غلامرضا موسوی با باران کوثری, فرهاد اصلانی , پانته آ بهرام, حبیب رضایی, هنگامه قاضیانی, فریدون جیرانی, امیرحسین آرمان, بهرام دهقان, مرتضی غفوری, مهرداد میرکیانی, کارن همایونفر, محمود خرسند, ناصر طهماسب, آرمان صورتگر, رحمان سیفی آزاد, علیرضا علویان, مارال جیرانی, محمد فوقانی, هدایت سجادی همکاری کرده است.
نوک برج درباره آن است که: امير هر چه مي گويد عاشق شده است كسي حرفش را جدي نمي گيرد. ولي وقتي او را نوك برج مي بينند كه در وضعيت نامتعادلي ايستاده، مي فهمند موضوع جدي است و تازه ماجراها شروع مي شود.... در این فیلم سید غلامرضا موسوی با امیرحسین صدیق, محمدرضا فروتن, نیکی کریمی, غلامرضا طباطبایی, بابک انصاری, مینا حسین آبادی, لیلی رشیدی, سروش صحت, کیومرث پوراحمد, حسن ایوبی, محمد مختاری, فرشاد بشیرزاده, فریبرز لاچینی, مهری شیرازی, سیامک احصایی, حبیب مجیدی, رکسانا خلوتی همکاری کرده است.
مصائب دوشیزه درباره آن است که: «ژانت» که با تفکرات پدرش با برگزاری مراسم ایام عزاداری محرم در خانه شان مخالف است، در آستانه ی ازدواج با آندره در می یابد که به واسطه ی نذر والدینشان، نام او در شناسنامه اش «فاطمه » است... «ژانت» آشفته از این امر، برای تغییر شناسنامه اش در راه ثبت احوال، با زنی تصادف کرده، اما چون تمرکز ندارد از صحنه ی حادثه می گریزد... اما بعداً او که نگران احوال مصدوم است، پیگیر ماجرا می شود و درمی یابد زن که نامش «زهرا» بوده بر اتر شدت صدمات وارده درگذشته است، زهرا نامزد نقاش جوانی به نام «امین» بوده که «ژانت» در تعقیب اوست، دلیل تعقیب را نمی داند، امّا درمی یابد که «امین» در منزلش از یک مجروح جنگی ارمنی پرستاری می کند و در عین حال مشغول نقاشی تابلویی در صحن کلیسا است... رفتار «ژانت»، نامزدش «آندره» را دچار سوء ظن و بعد از دریافت واقعیت ها نیز در ازدواج با ژانت دچار تردید می کند...اما سرانجام آشکار می شود که زهرا، آن کسی نبوده که «ژانت» با او تصادف کرده، چه مصدوم حادثه ی مورد نظر، از بیمارستان مرخصی شده است. در همین احوال «آندره» نیز بر تردیدش غلبه کرده و طی مراسم عزاداری محرم، به دیدار ژانت در خانه شان می رود. در این فیلم سید غلامرضا موسوی با بهنوش طباطبایی, بهزاد فراهانی, مهسا کرامتی, پوریا پورسرخ, جمشید شاه‌محمدی, فهیمه رحیم‌نیا, مسعود اطیابی, حسن ایوبی, عباس رستگار پور, ناصر چشم آذر, حسن کریمی, فرامرز بادرامپور, محسن روشن, احمد رفیع‌زاده, مهدی پاکدل, محسن ملکی, مسعود مهرگان همکاری کرده است.
گل یخ درباره آن است که: ترگل كه زندگي خانوادگي خوبي ندارد دلبسته ي عباس است، اما پدرش با ازدواج آن ها مخالف است ترگل از خانه مي گريزد و با عباس ازدواج مي كند. عباس كه قصد دارد براي كار به جزيره كيش برود، ترگل را نزد مادرش به روستا مي فرستد. اما بر اثر زلزله، روستا ويران مي شود و مادر مي ميرد. جستجوهاي عباس براي يافتن ترگل به ثمر نمي رسد و فكر مي كند ترگل مرده است، در حالي كه او بر اثر ضربه اي دچار فراموشي شده است. او در محل كارش با زني ثروتمند به نام مرجان آشنا مي شود. از سوي ديگر ترگل با زني تنها به نام كوكب آشنا مي شود و چون هر دو تنها هستند با هم زندگي مي كنند. در همين مدت خاطره دختر ترگل به دنيا مي آيد اما او همچنان گذشته اش را به خاطر نمي آورد. عباس كه حالا نامش را به كيوان كامياران تغيير داده روابطش با مرجان صميمي تر شده و قصد ازدواج دارند. كيوان به عنوان بازيگر اصلي يك فيلم انتخاب مي شود. او نقش پدري را دارد كه بايد دختربچه اي نقش دخترش را بازي كند. خاطره نيز كه حالا هفت سال دارد و علاقه ي زيادي به كيوان دارد به اصرار مادرش را وامي دارد او را براي آزمايش بازيگري ببرد. خاطره در آزمايش قبول و در جريان فيلمبرداري به تدريج رابطه ي صميمانه ي كيوان و خاطره بيشتر مي شود. كيوان كه حالا به خانه ي خاطره رفت و آمد دارد ترگل را مي شناسد، اما ترگل همچنان دچار فراموشي است تا درنهايت بر اثر يك اتفاق گذشته اش را به ياد مي آورد.اما اين بار حاضر به بخشيدن كيوان نيست و مي گويد همان عباس خودش را مي خواهد. از طرفي پدر ترگل نيز كه سال ها در پي ترگل بوده او را پيدا مي كند. كوكب كه شاهد زندگي ترگل بوده و علاقه ي خاطره را به پدرش مي بيند او را ترك مي كند و به خارج مي رود. در این فیلم سید غلامرضا موسوی با الناز شاکردوست, محمدرضا گلزار, ویشکا آسایش, فریده سپاه منصور, گوهر خیراندیش, کیومرث پوراحمد, امیر کریمی, فردین خلعتبری, مهری شیرازی, آلما اسکوئی, محمدهادی فدوی, مسعود شاهوردی, اردشیر شلیله همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
صورتی, تنهایی باد, بغض, حوالی اتوبان, رخساره, چهارشنبه خون به پا ميشود, خشکسالی و دروغ, اعاده امنیت, جنگ نفتکش‌ها, آفتاب نشینها, سال‌ها‌ی خاکستر, تیک, روز دیدنی, محموله, موریانه, دخترم سحر, جهیزیه برای رباب, بازیووو, قصیده گاو سفید, تارا, خط پایان, سناتور, کیک محبوب من
