گراناز در سال 1353 در تهران به دنیا آمد. او در 17 سالگی به عنوان نویسنده نقد کتاب و منتقد ادبی به طور حرفه ای نویسندگی را آغاز کرد. سپس دوره های مختلف نمایش را در تهران با تمرکز بر بازیگری گذراند. او تمرکز خود را از دنبال کردن بازیگری به مطالعات سینما و فیلمسازی تغییر داد. او در سال 2002 فیلم کوتاهی درباره رنگ ساخت. او در سال 2006 با مدرک کارشناسی ارشد در رشته تدوین فیلم فارغ التحصیل شد. در حال حاضر، او کاندیدای دکترا با بورسیه تحصیلی در دانشگاه وسترن سیدنی است و در زمینه "زیبایی شناسی سینمای شا
...عرانه" تحقیق می کند. او چندین فیلم کوتاه و مستند ساخته و در چند فیلم بلند نیز در نقش های مختلف ایفای نقش کرده است. او در سال 2008 «تهران من برای فروش» را ساخت. گراناز موسوی به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تهران من، حراج درباره آن است که: برشی مقطعی از زندگی دخترجوانی به نام مرضیه، با بازی خانم مرضیه وفا مهر، را به تصویر می کشد که در یک پارتی شبانه با سامان، که تبعه ی استرالیاست، آشنا می شود. پس از آشنایی با سامان، مرضیه می کوشد تا از طریق او برای مهاجرت به استرالیا اقدام کند، اما هنگامی که سامان پی به ابتلای مرضیه به بیماری ایدز می برد، او را با وسوسه مهاجرت رها می کند تا مرضیه باقی راه را به تنهایی بپیماید... در این فیلم گراناز موسوی با مرضیه وفامهر, آشا محرابی, سیدمهدی حیدری, ژولی رایان, کیت کروسر, برایان میسون, امیر چگینی, مبینا کریمی, میترا مهربانان, سندی کامرون, هادی منصوری, بانی الیوت, تام هوزنرودر, افسانه قلیزاده همکاری کرده است.
گراناز موسوی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
به خاطر همه چیز درباره آن است که: صنوبر، به خاطر بيماري مادربزرگش و نياز به عمل جراحي، به مقداري پول نياز دارد كه حتي فروش وسايل مختصر خانه شان هم اين مقدار پول را تأمين نمي كند. زينت، سرپرست كارگاه توليدي كه صنوبر در آن كار مي كند، به تشويق عاليه دوست صنوبر يكي ديگر از كارگران كارگاه، مقداري پول از صندوق برمي دارد كه بعد با اضافه كاري شبانه آن را تأمين كنند و عاليه هم به صنوبر مي گويد كه پول را از مادرش گرفته است. به تدريج بقيه كارگران هم در جريان اين تباني قرار مي گيرند، و هر كدام به نوعي از سر ميل يا اجبار با آنان همراه مي شوند. بالاخره صنوبر آخرين كسي است كه در جريان فداكاري دوستان و همكارانش قرار مي گيرد. در این فیلم گراناز موسوی با ملیحه نیکجومند, عیسی صفایی, هوشنگ قوانلو, فاطمه گودرزی, عطاءالله حیاتی, یدالله نجفی, محمود سماکباشی, رضا علیپور متعلم, سهراب میرسپاسی, سوسن شاکرین, هاشم موسوی, امیر سلیمانی, اقدس صحت بخش, روحانگیز مهتدی, فرنوش آل احمد, ماندانا اصلانی, الیزا جوهری, رجب محمدین, ایما مشهدی زاده, مهین امیر فضلی, زهره سعیدی, صفیه آقاجانی, امیر ملکی همکاری کرده است.
جاده عشق درباره آن است که: سارا، خانم معلمی در یک شهر دورافتاده، دچار حادثه می شود. دکتر برای معالجه او آمپولی تجویز می کند که کمیاب است و باید از تهران تهیه شود. یکی از همکاران بیمار از خواهر خود، «مریم» در تهران می خواهد که آمپول مورد نظر را بیابد. مریم که دانشجوی تئاتر و مسئول اجرای نمایشنامه «آخرین شام ژاندارک» است، موفق به این کار نمی شود شب بازیگران تئاتر مجبور میشوند به خانه های مردم تلفن کنند تا شاید آمپول را بیابند. سرانجام پیرمردی داروساز امپول را به آنها می دهد. مریم برای رساندن آمپول همراه با دوستش شیرین راهی شهرستان می شود. در راه طی حوادثی به مادر و بچه ای بیمار برمیخورند. و آنها را با خود به شهرستان میبرند. دکتر پس از معالجه بچه متوجه می شود که او نیز به همان آمپول نیاز دارد. یک آمپول و دو بیمار، بار دیگر جستجو برای یافتن آمپولی دیگر آغاز میشود و سارا ترجیح میدهد که آمپول خود را به کودک بیمارببخشد... در این فیلم گراناز موسوی با بهناز جعفری, مهری ودادیان, آتش تقیپور, سیما تیرانداز, علی اصغر گرمسیری, فریبا کامران, لوریک میناسیان, جعفر والی, معصومه آقاجانی, هاشم موسوی, حسن سلطانی, محمد حیدری, فاطمه هاشمی, مریم کاظمی, رجب محمدین, معصومه کریمی, نسرین جمالی, افسانه محمدی, فاطمه ثقفی, پرهام پرواس همکاری کرده است.
وقت چیغ انار درباره آن است که: داستان یک کودک ۹ ساله افغان است که رؤیای ستاره شدن را در سر میپروراند. در این فیلم گراناز موسوی با مرضیه وفامهر, رایا نصیری, حسین علیزاده, حسین قورچیان, شیما منفرد, بهروز بادروج, حسیبا ابراهیمی, کریس ویلیامز, بهیر وردک, حشمت الله فنایی, سعیده سادات, فرشته عالمی همکاری کرده است.