حمید نوری به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
آنها هیچکس را دوست ندارند درباره آن است که: فرهاد جوان فريب خوردهاي است كه مأموريت دارد شخصي را ترور كند. او پس از ورود به ايران و تماس با تشكيلات، با شمس پرستار شخص مورد نظر آشنا ميشود و به مرور درمييابد كه هدف، يكي از دانشمندان اتمي ايران است. فرهاد كه به ماهيت تشكيلات و فريبكاري آنها پي برده است از انجام مأموريت سرباز مي زند. حال تشكيلات در پي آن است كه خود او را نيز از بين ببرد. اما در نهايت اين نيروهاي امنيتي و انتظامي هستند كه مو
...فق ميشوند تشكيلات را به كلي متلاشي كنند. در این فیلم حمید نوری با امین تارخ, رویا نونهالی, رقیه چهره آزاد, نرسی کرکیا, مهوش وقاری, مرتضی پورصمدی, ایرج گلافشان, سعید شهرام, مهری شیرازی, غلامحسین بلوریان, حسین شهاب, رحمان مقدم, محرم بسیم, رضا صفاییپور, حمید قدکچیان, علی گلشن, محمد میرزا پور, عبدالرضا اکبری, محمد فوقانی, علیرضا فتحی, جعفر سیمائی, قدرت الله پدیدار, مجتبی اقدامی, بهروز پیروزیان, محمد اکرمیه, سلیم رسولی, محمود کتابی همکاری کرده است.
گلها و گلولهها درباره آن است که: ساخت پلی بین دو روستای کردنشین، سبب الفت و اتحاد بیش از پیش دو طایفه می شود. در پی تحکیم دوستی دو طایفه، دختر و پسری نیز از دو طایفه به ازدواج هم در می آیند و از این پس روزگار مساعدی را با یاری هم میگذرانند. امّا اشرار که سودشان در تفرقه این دو طایفه است، مشکلاتی ایجاد میکنند و اگرچه در وهله اول به نظر می رسد که اتحاد بین دو طایفه را زائل کرده اند، امّا با تحریکات مشترکی که دو طایفه برعلیه اشرار نشان می دهند، سبب میگردند که آنها از منطقه بگریزند. در این فیلم حمید نوری با جمشید هاشم پور, سارا خوئینیها, عنایت بخشی, پروین سلیمانی, محمد نوری زاد, محمدحسین لطیفی, جمشید الوندی, ایرج گلافشان, چنگیز وثوقی, مجتبی میرزاده, علیرضا محمودی ایرانمهر, فرهاد خان محمدی, علی نظری, داوود خلیلی, میرزا گودرزی, داوود رحیمی, شعبان علی اسلامی, یورا یوسفی, ناصر مهدی پور, مهناز اسلامی, علیرضا فتحی, سعید عباسی, احمد مظلومی, محمد علی شاهین, یدالله آزاد طلب, عادل احمدی, داوود اسکندری, نعمت جهان فرد, یدالله فهیمی, محمد صادق پور همکاری کرده است.
دزد و نویسنده درباره آن است که: رحمان پس از آزادي از زندان تصميم دارد شرافتمندانه زندگي كند، اما به دليل سوء سابقه موفق به يافتن كار نمي شود. دوستان و آشنايان او را از خود مي رانند. او براي تأمين اجارة اتاق و خرج روزانه كيف دستي مردي را مي ربايد. اما در كيف جز مقداري دست نوشته و دارو نمي يابد. صاحب كيف نويسنده اي است كه بيماري قلبي دارد. نويسنده عاقبت رحمان را مي يابد و متوجه مي شود كه او دست نوشته ها را در سطل زباله ريخته است. آن دو به محل تخلية زباله مي روند و به جست و جوي آشغالها مي پردازند. نويسنده دچار حملة قلبي مي شود. رحمان او را به اتاق خود مي برد و خود براي جست و جو باز مي گردد. نوشته ها را مي يابد، اما وقتي به خانه مي رسد كه نويسنده فوت كرده است. در این فیلم حمید نوری با آهو خردمند, علی نصیریان, خسرو شکیبایی, کاظم معصومی, اصغر رفیعیجم, مجید انتظامی, مهدی رجائیان, علی اصغر نجات, حجت اسماعیلی, مهری مهرنیا, پرویز شکری, اصغر خندان, احمد بهروزی, فاضل معصومی, منصور مزینانی, علی مزینانی همکاری کرده است.