حمید سعیدپور به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سفر سنگ درباره آن است که: ارباب روستا، سالهاست که مالک تنها آسیاب آبادی است و مردم را استثمار می کند. او در ضمن از ساخته شدن آسیابی که بتواند منافع مردم را تأمین کند جلوگیری می کند. سنگ عظیمی را برای آسیاب مدتهاست مردم روستا تراشیده اند و آماده کرده اند، اما برای حملش ایادی ارباب همیشه مانع شده اند. بالاخره یک کولی به روستا می آید. ورود کولی به روستا احساسات فرو خفته ی مردم را بیدار می کند. ولی اکثریت جرأت همراهی با او را ندارند و بی ت
...فاوت با سخنانش روبرو می شوند. کولی با اینکه طرفیتی در ماجرا ندارد بالاخره موفق می شود چند تن، از جمله یک آهنگر را تهییج کند تا برای آوردن سنگ بروند. بالاخره با زحمت بسیار و رفع و رجوع توطئه چینی های ارباب، من جمله فرستادن جاسوس به میان گروه آنان، سنگ به روستا آورده می شود و خود سنگ خانه ظلم ارباب را بر سرش ویران می کند. در این فیلم حمید سعیدپور با سعید پیردوست, نصرت الله کریمی, محمدولی احمدلو, اکبر معززی, جعفر والی, اسفندیار منفردزاده, مسعود کیمیایی, عباس گنجوی, مجید انتظامی, هوشنگ بهارلو, علی محزون, فرهنگ معیری, حمید طاعتی, امرالله صابری, سعید راد, حسین گیل, علی وفادار, گیتی پاشایی, فرزانه تاییدی, آرش تاج, امیر فرخ تهرانی, اسماعیل ماهان, رضا حاجیان, محمدرضا فاضلی همکاری کرده است.
جای امن درباره آن است که: محمد در اصفهان راهنمای جهانگردان فرنگی است. او دلباخته ی مینا است، که پدرش او را برای برادرزاده اش در نظر گرفته است. مینا قصد دارد دور از چشم والدینش به عقد محمد درآید؛ اما محضردار به پدر مینا اطلاع می دهد و آنها به تهران می گریزند. پسر عموی مینا آنها را تعقیب می کند، و محمد و مینا به هر کجا که قدم می گذارند با مشکل روبرو می شوند. عاقبت آنها به خانه ی آقا جمال می روند، که از دوستان محمد است. مینا بیمار می شود و آقا جمال، به بهانه ی تهیه ی دارو، محمد را به خارج از خانه می فرستد و به عنف از مینا هتک حرمت می کند. محمد پس از بازگشت با آقا جمال درگیر می شود و او را از پا در می آورد. محمد و مینا یک شب زمستانی و برفی را بیرون خانه ی آقا جمال به صبح می رسانند و هر دو از سوز سرما یخ می زنند. صبح روز بعد پسر عموی مینا با جسد یخ زده ی آن دو مواجه می شود. در این فیلم حمید سعیدپور با عنایت بخشی, ایرج صادق پور, ایرج گلافشان, مجتبی میرزاده, حسین شهاب, روبیک منصوری, حسین صفاریان, ایرج صفدری, ذبیح الله ذبیح پور, حسن محمدی, رضا قویدل, نریمان شیری فرد, مرتضی عقیلی, مهدی میثاقیه, رضا حاجیان, گلی زنگنه, یدالله شیراندامی, هوشنگ عدیلی, غلام, کاشانی همکاری کرده است.
بوی گندم درباره آن است که: سیامک، اسی و تقی سه دوست آس و پاس هستند. تقی معتاد است و نصیحتهای سیامک را برای ترک اعتیاد نمیپذیرد. سیامک با گندم آشنا میشود که رختشوی یک هنرستان دخترانه است. مسئولان هنرستان پس از این که متوجهٔ ارتباط سیامک و گندم میشوند او را اخراج میکنند. گندم، که بیماری قلبی دارد، به توصیهٔ پزشک بایستی برای معالجه به اروپا برود. سیامک برای تهیهٔ هزینهٔ سفر و معالجهٔ گندم به همکاری با نصرت تن میدهد که کارش توزیع مواد مخدر است، با دیدن عکس گندم درمی یابد که گندم همان دختری است که او چند سال پیش از شهرستان آورده و به خودفروشی واداشته است. نصرت با تهدید گندم را از سیامک دور میکند. تقی میمیرد و سیامک نیز معتاد میشود. گندم که قصد خودکشی دارد به توصیهٔ زنی به نام پری، که برای نصرت کار میکند، تصمیم به فرار میگیرد. سیامک او را با گذرنامه به فرودگاه میفرستد و به قصد سرقت از گاوصندوق نصرت به محل کار او میرود. سیامک زخمی میشود و سوار بر موتور به طرف فرودگاه میرود. هواپیما پرواز میکند و سیامک بر اثر تصادف جان میدهد. در این فیلم حمید سعیدپور با عنایت بخشی, خیرالله تفرشی آزاد, عبدالله اسکندری, حسین ملکی, جمشید الوندی, مهدی رجائیان, اسفندیار ماوندادی, عباس ناظری نیک, محمدرضا حق گو, رضا مهاجر, آیلین ویگن, منیژه آرا, محمد دلجو, امیر مجاهد, فرزان دلجو, شهرام شب پره, ابراهیم حامدی, محمد سخن سنج, آنیتا, ساغر, سیاوش قمیشی, مجید پیوند, توکلی, محبوبه همکاری کرده است.
ماهیها در خاک میمیرند درباره آن است که: رضا دانش آموز سال آخر دبیرستان به دختر متمولی به نام نسرین دل می بازد. رضا با پدرش سیدحسین خادم، كه رفتگر شهرداری است، در یك خانه ی اجاره ای زندگی می كنند. اكبر، دوست صمیمی رضا، پول تو جیبی رضا را تأمین و امكان دیدارهای رضا و نسرین را فراهم می كند. پدر نسرین مخالفت رفت و آمد دخترش با رضا است، و برادرزاده اش را برای ازدواج با نسرین در نظر گرفته است. رضا به سرطان خون مبتلا است، و پدرش پس از اطلاع از بیماری پسرش این موضوع را از او پنهان می كند و می كوشد شرایطی فراهم كند كه رضا چند ماه آخر زندگی اش را با آرامش و شادی بگذراند. او برای رضا به خواستگاری می رود؛ اما پدر نسرین او را شماتت می كند. رضا پس از اطلاع از بیماری اش نسرین را از خود می راند تا او با پسر عمویش ازدواج كند. در این فیلم حمید سعیدپور با جمشید مشایخی, آزیتا لاچینی, محبوبه بیات, کیومرث ملک مطیعی, خیرالله تفرشی آزاد, اسفندیار منفردزاده, حسین ملکی, جمشید الوندی, مهدی رجائیان, اسفندیار ماوندادی, عباس ناظری نیک, محمدرضا حق گو, مینو ابریشمی, رضا مهاجر, اکبر نمینی, آیلین ویگن, مهدی میثاقیه, فرهاد مهراد, لاله بهاران, محمد دلجو, امیر مجاهد, فرزان دلجو, شهرام شب پره, آرمان, محبوبه همکاری کرده است.
حمید سعیدپور به عنوان تدوینگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
گوزنها درباره آن است که: یك چریك شهری به نام قدرت میزبانی، پس از سرقت از بانك، از رفقایش جدا می شود و با پیكری زخمی خود را به دوست ایام كودكی اش سیدرسول می رساند. سیدرسول معتادی است كه برنامه های تماشاخانه ای در لاله زار را اعلام می كند و همسرش فاطی بازیگر تماشاخانه است. قدرت در خانه سید پناه می گیرد و فاطی بر زخمش مرهم می گذارد. سید، تحت تأثیر قدرت، ابتدا در مقابل صاحبخانه ی زورگوی شان، و عباس، یكی از بازیگران تماشاخانه، كه مزاحم فاطی است، می ایستد، و بعد اصغر هرویین فروش را از پا در می آورد، و سپس پولهایی را كه نزد قدرت است به رفقای او می رساند. پلیس، كه در جستجوی قدرت است، رد او را در خانه ی سید می یابد و خانه را محاصره می كند. سید با اجازه ی پلیس پیش قدرت می رود تا او را وادار به تسلیم كند؛ اما قدرت مقاومت می كند و پلیس خانه را به گلوله می بندد و سرانجام هر دو با انفجار خانه از پا در می آیند. در این فیلم حمید سعیدپور با بهروز وثوقی, فرامرز قریبیان, جهانگیر فروهر, نعمتالله گرجی, پرویز فنی زاده, سعید پیردوست, عنایت بخشی, محبوبه بیات, پروین سلیمانی, اسفندیار منفردزاده, مسعود کیمیایی, عباس گنجوی, نعمت حقیقی, حسین شهاب, روبیک منصوری, امرالله صابری, محمد ورشوچی, رضا قویدل, علی اکبر مهدوی فر, شادی آفرین, اکبر جنتی شیرازی, مهدی میثاقیه, کارمن, مستانه جزایری, اردشیر پهلوان, گرشا رئوفی, منوچهر نادری, کیومرث درم بخش, آنوشاوان هاروتیونیان, پری زنگنه, نظامالدین شفایی همکاری کرده است.