حسن محمدی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تخته سیاه درباره آن است که: چند آموزگار، که بر پشت خود تخته سیاه دارند، در راه های کوهستانی کردستان، در نزدیکی مرز عراق، به دنبال کسانی هستند که بخواهند درس بخوانند، اما کسی پیدا نمی شود که مایل به این کار باشد. بعداً با به گوش رسیدن صدای هلی کوپتر، گروه پراکنده شده و از جمع، سعید و ریبوا، همچنان به راه و قصدشان ادامه می دهند اما تلاش آن دو و تأکیدشان برداشتن سواد، برای بچه هایی که از آن سوی مرز، جنس قاچاق حمل می کنند و جمعی از پیرمردان ک
...ه به دنبال یافتن مرز هستند، بی حاصل است. اما سعید با گروه پیرمردان می ماند. بین آنها زن جوانی به نام حلاله با کودک خردسالش است که سعید با او ازدواج کرده و تخته رش (تخته سیاه) خود را مهر او قرار میدهد. اما تلاش های سعید برای باسواد کردن او نیز فایده ای ندارد. سعید سرانجام آنها را به نزدیکی مرز می رساند و بعد از این که حلاله را طلاق می دهد، ایشان را ترک می کند. اما تخته سیاهش همچنان نزد حلاله می ماند. در این فیلم حسن محمدی با بهناز جعفری, بهمن قبادی, محسن مخملباف, سمیرا مخملباف, محمد احمدی, بهروز شهامت, محمدرضا درویشی, ابراهیم غفوری, اکبر مشکینی, سعید محمدی, شوزو ایچیاما, مارکو مولر, عباس سقری, محمد کریم رحمتی, رفعت مرادی, مایاس رستمی, سامان اخباری, احمد بهرامی, کریم مرادی, رسول محمدی, سمیه ویسی, محمد مرادی همکاری کرده است.
حسن محمدی به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
بادامهای تلخ درباره آن است که: مهندس زرين كه در كارخانه پارس الكتريك با ساخت قطعات داخلي در جهت خودكفايي كشور مي كوشد، با قاچاقچيان ارز كه صادرات محصولات شركت و واردات قطعات مورد نياز را نيز تحت تأثير قرار داده اند درمي افتد. قاچاقچيان سه تن از همكاران مهندس زرين را ترور مي كنند و مهندس به ناچار كارخانه و خانواده خود را ترك مي كند و از دخترش ترگل و ديگر آشنايانش مي خواهدبه هيچ وجه شماره تلفن و نشاني او را به كسي ندهند. قاچاقچيان در جست و جوي كسي كه بتواند شماره تلفن و نشاني را به دست بياورد، به جواني به نام تاري برمي خورند كه در پي شكست هاي پياپي در زندگي، تصميم گرفته از ايران برود. تاري حاضر مي شود در ازاي دريافت ويزاي كانادا و بليت هواپيما و مقداري پول، محل سكونت مهندس را پيدا كند. او با ربودن كيف حاوي اسناد و مدارك او و سپس بازگرداندن آن به ترگل، خود را در دل خانواده و آشنايان مهندس زرين جا مي كند و به تدريج با توسعه روابط خود با ترگل، او را به خود علاقمند كرده، اعتمادش را جلب مي كند. ترگل كه از قصد نهايي تاري بي خبر است، هشدار سرگرد جودت، افسر نيروي انتظامي و همسايه سابق تاري را نمي پذيرد و با بي احتياطي او تاري شماره تلفن مهندس زرين را مي يابد. او از طريق دوستش علي محل سكونت زرين را پيدا مي كند و با قاچاقچيان تماس مي گيرد تا مبادله را انجام دهد. از طرفي ترگل كه براي يافتن تاري با راهنمايي علي به خانه او آمده، در اتاق او شماره تلفن و نشاني پدرش و عكس هاي او و خود را مي يابد و اصل ماجرا را مي فهمد. تاري كه پس از معامله به خانه برگشته، با ترگل روبرو مي شود. اما ترگل با تنفر از او رو مي گرداند و به خيانت متهمش مي كند. به اصرار تاري ترگل ماجراي زندگي پدرش را براي او توضيح مي دهد و تاري كه تاكنون بر اين گمان بوده كه مهندس يك كلاهبردار فراري است، به سرعت خود را به مهندس زرين مي رساند و در مقابل قاچاقچيان از او دفاع مي كند. از طرفي علي باسرگرد جودت تماس مي گيرد و نشاني زرين را به او مي دهد. مأموران نيروي انتظامي به فرماندهي سرگرد جودت خود را به محل مي رساند و با همكاري تاري قاچاقچيان دستگير مي شوند. ترگل كه دريافته تاري پدرش را نجات داده است، براي ديدن او به كافه دوستان تاري مي رود، ولي درحالي كه تاري خود را در كافه پنهان كرده است، علي به دروغ مي گويد كه او به كانادا رفته و ديگر بازنخواهد گشت. در این فیلم حسن محمدی با امین حیایی, بهاره رهنما, جمشید مشایخی, شهلا ریاحی, فریبرز عربنیا, کاظم معصومی, مجتبی رحیمی, احمد احمدپور, حسن جوهرچی, روبیک منصوری, پرویز شفیعزاده, عبدالرضا منجزی, سهراب میرسپاسی, فرهاد خان محمدی, حسین صالحیان, امید متقی, محسن وزیری, ضیاء شجاعی مهر, هاشم میرطالبی, فرشید اعرابی, رضا بدخشی, علی پروانه, محسن آقاخان, جلال موسوی همکاری کرده است.
عصیان درباره آن است که: نویسندهای داستانی دربارهی یک روستا و مردمانش مینویسد و به چاپ میدهد. او در این داستان از اسامی واقعی افراد نام میبرد و طی آن به زنی از اهالی روستا نسبتهایی میدهد که بازتاب آن در میان اهالی روستا موجب سرشکستگی پسر آن زن میشود. پسر برای از بین بردن لکهی ننگ دست به کار میشود و به فکر انتقامجویی میافتد، اما به زودی به اسنادی دست پیدا میکند که بیگناهی مادر برای وی ثابت میشود... در این فیلم حسن محمدی با محمد پور ستار, عباس امیری, بهزاد خداویسی, حسن زند باف, حمید خیرالدین, اردشیر وزیری, زهره ربیعی, حسن باقری نژاد, محمد علی حقانی, پوراندخت تکریم, جواد تمیزکار, مجید فلاح شجاعی, مریم علیپور, مرجان مومن زاده, محبوبه سلیمانی, هاشم اقبالیان همکاری کرده است.
تعقیب درباره آن است که: «مجید» جوانی است رزمیکار که به همراه دوستش «پوریا» در باشگاه «همتی»، پدر «پوریا» ورزش میکند. این دو جوان در آستانهی ورود به تیم ملی تکواندوی کشور هستند. «مجید» به خاطر آرزوهای از دست رفتهاش و کسب موفقیتهای بیشتر با مردی به نام «مازیار» آشنا شده و در کارگاه ریختهگری او مشغول به کار میشود. آشنایی با «مازیار» اتفاقاتی را در زندگی «مجید» پیش میآورد و او مرتکب بعضی اعمال خلاف قانون میشود. «مجید» که از شرایط تازه ناراضی است در صدد جبران برمیآید، اما به موقع نمیتواند راه علاجی پیدا کند. با مرگ «مازیار»، «مجید» دستگیر میشود. «پوریا» و پدرش میکوشند تا او را نجات دهند... در این فیلم حسن محمدی با کیانوش گرامی, علیرضا اوسیوند, داوود یوسفیان, علی عبدالعلی زاده, رامبد شکرابی, بهرام صحیحی, داریوش رضوانی, سعید موسوی, محسن دامادی, فاطمه صامتی, آندره آرزومانیان, فریبا سجادی, حسن مهدوی فر همکاری کرده است.
کلام حق درباره آن است که: نصرالله از زندان آزاد و در خانه ی مادرش ساکن می شود. او دوباره اقدام به دزدی می کند، و از خانه ی یک مرد روحانی یک تخته قالی می رباید. پلیس نصرالله را دستگیر می کند و مرد روحانی شهادت می دهد که خود او قالی را به نصرالله هدیه داده است، و قالی دیگرش را نیز به او هدیه می دهد. نصرالله به امام زاده می رود و توبه می کند و به پیشنهاد مرد روحانی در کارخانه ای به کار مشغول می شود. او با کار و کوشش زندگی شرافتمندانه ای برای خود و مادرش فراهم می کند، و پس از آشنایی با بدری، که با دختر خردسالش شیرین زندگی می کند، با او پیمان زناشویی می بندد. قاسم برازجانی، همسر سابق بدری، از زندان آزاد و مزاحم بدری می شود. قاسم از بدری هتک حرمت می کند و با عکس هایی که از او در اختیار دارد بدری را وادار به همکاری در کار قاچاق می کند. بدری و قاسم و دوستش علی سیاه دستگیر و به حبس محکوم می شوند. نصرالله که از پیدا کردن بدری ناامید شده شیرین را بزرگ می کند. سالها بعد قاسم با ضمانت نصرالله از زندان آزاد می شود و هر دو به دنبال بدری می گردند. نصرالله از طریق علی سیاه بدری را می یابد، و او را که بیمار است با مراقبت دکتر کیوان، نامزد شیرین، مداوا می کنند. قاسم، که مزاحم بدری است، بر اثر حادثه ای کشته می شود، و اعضای خانواده ی نصرالله دوباره گردهم می آیند. در این فیلم حسن محمدی با رضا بیک ایمانوردی, اصغر بیچاره, جلال پیشواییان, کریم چهل و یک, جمشید فرحی, عباس مختاری, ذبیح الله ذبیح پور, علی ثابت, ملیحه نصیری, حسن مصیبی, محسن وزیری, احمد نجیب زاده, نظام فاطمي, مهدی مصیبی, اعظم میرحسینی, جواد تقدسی, مجید, حسین قلی بیدگلی همکاری کرده است.
مصطفی لره درباره آن است که: شش سال پیش از این رحمت (شهروز رامتین) و قاسم (فرهاد حمیدی) به عنف از زهرا (پریچهر پاكان)، هتك حرمت كرده اند، و سال ها بعد برادرش اسلام (یدالله شیراندامی) را كه اینك در صدد انتقام است در محل قلعه ی سنگی از پا در می آورند. اسلام قبل از رو در رو شدن با رحمت و قاسم موضوع را در نامه ای نوشته و برای مصطفی لره (محمدرضا فاضلی) به زندان فرستاده است. زهرا خانه ی اجدادی را می فروشد و باعث آزادی مصطفی می شود. مصطفی با زهرا و «زن دایی» (پروین ملكوتی) به تهران می رود و به جست و جوی رحمت می پردازد. او رحمت و نوچه هایش را در كافه ای می یابد و مضروب می كند و با قاسم در كاروان سرا سنگی قرار می گذارد. رحمت و قاسم زهرا را گروگان می گیرند. مصطفی با آنها رو در رو می شود و هر دو را از پا درمی آورد. سرانجام با حضور پلیس در كاروان سرا سنگی مصطفی به دام می افتد. در این فیلم حسن محمدی با نعمتالله گرجی, فریدون گله, اکبر اصفهانی, ابراهیم کیهانی, حسین واثقی, ایران قادری, فرهاد حمیدی, حسین بدیعی, سعید دلیری, یدالله شیراندامی, شهروز رامتین, محمدرضا فاضلی, علی دهقان, پروین ملکوتی, عباس تیموری, پریچهر پاکان, رضا ذوالفقاری, پروا همکاری کرده است.
جای امن درباره آن است که: محمد در اصفهان راهنمای جهانگردان فرنگی است. او دلباخته ی مینا است، که پدرش او را برای برادرزاده اش در نظر گرفته است. مینا قصد دارد دور از چشم والدینش به عقد محمد درآید؛ اما محضردار به پدر مینا اطلاع می دهد و آنها به تهران می گریزند. پسر عموی مینا آنها را تعقیب می کند، و محمد و مینا به هر کجا که قدم می گذارند با مشکل روبرو می شوند. عاقبت آنها به خانه ی آقا جمال می روند، که از دوستان محمد است. مینا بیمار می شود و آقا جمال، به بهانه ی تهیه ی دارو، محمد را به خارج از خانه می فرستد و به عنف از مینا هتک حرمت می کند. محمد پس از بازگشت با آقا جمال درگیر می شود و او را از پا در می آورد. محمد و مینا یک شب زمستانی و برفی را بیرون خانه ی آقا جمال به صبح می رسانند و هر دو از سوز سرما یخ می زنند. صبح روز بعد پسر عموی مینا با جسد یخ زده ی آن دو مواجه می شود. در این فیلم حسن محمدی با عنایت بخشی, ایرج صادق پور, ایرج گلافشان, مجتبی میرزاده, حسین شهاب, روبیک منصوری, حسین صفاریان, ایرج صفدری, ذبیح الله ذبیح پور, حمید سعیدپور, رضا قویدل, نریمان شیری فرد, مرتضی عقیلی, مهدی میثاقیه, رضا حاجیان, گلی زنگنه, یدالله شیراندامی, هوشنگ عدیلی, غلام, کاشانی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
ممل آمریکایی, اسلحه, خانواده سرکار غضنفر, کندو, شکست ناپذیر, ذبیح, مواظب کلات باش, کلک نزن خوشگله, کاکو, ابلیس, دایان باخ, یوزپلنگ, طغیان, سازمان ۴, عقابها, شورش, زن باکره, ماشین مشتی ممدلی, سازش, رخ بی رخ