Hassan Rafiee
حسن رفیعی

Hassan Rafiee(حسن رفیعی)

  • Director
  • Actor
  • Writer
حسن رفیعی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است: دندان مار درباره آن است که: رضا، كارگر چاپ خانه، پس از فوت مادرش يادگاري هاي مادر و پلاك برادر گمشده اش را بر مي دارد و در مسافرخانه اي ساكن مي شود. هم اتاق او جوان جنوبي جنگ زده اي است به نام احمد. بين آن دو روابط صميمانه اي برقرار مي شود. روز بعد رضا در ساك دستي خود يادگاري هاي مادر را نمي بيند. به احمد مشكوك مي شود، اما احمد او را متقاعد مي سازد كه ممكن است اشياي او را افرادي كه براي آقا عبدل، دلال كالاهاي احتكاري، كار مي كنند ربوده با ...شند. آن دو سراغ آقا عبدل مي روند. رضا گردن بند مادرش را به گردن عبدل مي بيند، اما به توصيه ي احمد از درگير شدن امتناع مي كند. عبدل دختري به نام فاطمه را به رضا مي سپارد كه به آدرس معيني ببرد. اما رضا ابتدا فاطمه را به خانه ي دوستش جلال و سپس به خانه ي مادري مي برد و او را به خواهرش زيور، كه از شوهرش جدا شده، مي سپارد. پس از آن رضا و احمد به سراغ عبدل مي روند. در يك درگيري انبارهاي كالاهاي احتكار شده ي او را به آتش مي كشند و به خانه باز مي گردند. در این فیلم حسن رفیعی با احمد نجفی شوشتری, گلچهره سجادیه‎, سعید پیردوست, مژده شمسایی, فرامرز صدیقی, جلال مقدم, نصرت الله کریمی, محمد عبدالهی, محمد‌ولی احمدلو, رضا خندان, نرسی کرکیا, فریبا کوثری, حسین معمار زاده, سیامک اشعریون, مسعود کیمیایی, شاهد احمدلو, مجید مدرسی, عزیز ساعتی, ایرج صادق پور, احمد طالبی نژاد, فریبرز لاچینی, مهدی رجائیان, محمدمهدی دادگو, محمدرضا قومی, جمشید آهنگرانی فراهانی, عباس نعمتی, محمد نظافتی, هادی ژورک, عباس قاجار, مهدی قبادی, سعید دلیری همکاری کرده است. حسن رفیعی به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است: دانه‌های گندم درباره آن است که: اربابی به عوامل خود دستور داده است تا زمین های روستاییان را، که جزو املاک او خواهند شد، شخم بزنند. یدالله تنها کسی است که مخالفت می کند. او با اشاره ی ارباب دستگیر و زندانی می شود. یدالله پس از سپری شدن ایام محکومیت همچنان معترض ارباب است. اهالی روستا را به مبارزه بر ضد ارباب دعوت می کند و به زودی گروهی با او همراه می شوند. مرافعه بالا می گیرد. در نتیجه مداخله ژاندارم ها، یدالله که مسلح شده، کشته می شود. اما…. در این فیلم حسن رفیعی با مجید مظفری, حسن رضایی, عنایت بخشی, کامران باختر, پریدخت اقبال پور, سروش خلیلی, سامی تحصنی, محمدرضا حق گو, محمود کوشان, هادی مقدم, علیرضا شیرازی, منیژه آرا, حسن مهد یادگار همکاری کرده است. حسن رفیعی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است: اعدامی درباره آن است که: مردی با تفنگ بادی خود به عکس های اسکناس ها شلیک میکند و چشمان شاه را هدف قرار می دهد . اسکناس ها در سطح شہر پخش می شود و تعدادی را عوامل ساواک به دست می آورند. آنها گمان می برند که توطئه ای خطرناک در کار است ، به همین علت تمام نیروهای خود را بسیج میکنند، آدم های مختلفی را در رابطه با این مسئله دستگیر و شکنجه میکنند و چون به نتیجه نمی رسند از سازمان های جاسوسی دیگر کشورها نیز کمک میگیرند. کارشناسان "سیا" و "موساد " نیز به نتیجه ای نمی رسند. اما ساواک همچنان به جستجوی خود ادامه می دهد تا اینکه سرانجام طی یک سلسله ماجراهای طنزآمیز ، مرد دستگیر و زندانی می شود. ساواک که به پوچی مستله آگاهی بافته، برای سرپوش گذاردن بر اعمال خود ، ناچار موضوع را بسیار مهم وجدی تلقی کرده و به اطلاع شاه رسانیده و نوعی وانمود می کنند که توطعه ی خطرناکی را دفع کرده اند . در این فیلم حسن رفیعی با داوود رشیدی, پرویز فنی زاده‌, رضا کرم رضایی, نعمت حقیقی, مهدی رجائیان, مجتبی میرزاده, علی نوری, سروش خلیلی, احمد کاشانی, روح‌انگیز مهتدی, حامد تحصنی, سعید نیوندی, فرج مولایی, فرامرز رسولی, محمدباقر خسروی, شمسی کاظمی, محمود علی زاده همکاری کرده است. خانم دلش موتور می‌خواد درباره آن است که: آرزوی رعنا داشتن یك قایق موتوری است. او كه نمی تواند از ماهی گیری و فروش ماهی های صید شده قایق موتوری تهیه كند پدرش را وا می دارد تا كافه ی خود را بفروشد و پول آن را به رعنا بدهد. رعنا برای تهیه ی قایق موتوری به استامبول می رود. اتومبیلی كه رعنا با آن عازم سفر می شود از كار می افتد و در بین راه رعنا با جوانی به نام جمشید آشنا می شود كه ثروتش را در قمار از دست داده است. جمشید به كمك همدستانش كیف پول رعنا را می ربایند. رعنا به تعقیب سارقان می پردازد، و به تدریج میان او و جمشید رابطه ای عاطفی برقرار می شود. سرانجام جمشید تصمیم می گیرد با رعنا به زادگاهش باز گردد و در تهیه ی قایق موتوری به او كمك كند. آن دو زندگی مشتركی را آغاز می كنند. در این فیلم حسن رفیعی با بهمن مفید, پوری بنایی‌, علی میری, جمشید شیبانی, شکرالله رفیعی همکاری کرده است. غریبه درباره آن است که: قاسم (بهروز وثوقی) پس از مرخص شدن از زندان سراغ دوستش عباس (پرویز فنی زاده) به جنوب می رود. قاسم پس از درگیر شدن با مردی که مسبب دستگیری او بوده است با دختری به نام زری (نگار) روبرو می شود که دختر مرد متمولی است. قاسم که می داند پدر زری با ازدواج او و دخترش موافقت نخواهد کرد به کمک زن رختشوئی به نام اقدس (دیانا) با زری قرار می گذارند که شهر را ترک کنند. قاسم به کمک عباس با زری به طرف تهران می گریزند. در قهوه خانه ی بین راه زری از تصمیم خود منصرف می شود و به قاسم اصرار می کند که او را به خانه اش بازگرداند. راننده ای به نام مهدی (احمد معینی) و قهوه چی به آنها بدگمان می شوند. قاسم در مرافعه ای آن دو را از پا درمی آورد و پس از رسیدن به تهران همراه زری در مسافرخانه ای ساکن می شوند. وقتی در روزنامه ها اعلان می شود که پلیس به جرم قتل و آدم ربائی در تعقیب قاسم است او محل اقامت خودرا به پلیس اطلاع می دهد، اما در آخرین لحظه از تصمیم خود منصرف می شود و موقع فرار به ضرب گلوله از پا درمی آید. در این فیلم حسن رفیعی با بهروز وثوقی, پرویز فنی زاده‌, یدی, بابک بیات, احمد احمدپور, روبیک منصوری, ایرج صفدری‎, جلال پیشواییان, شاپور قریب, نصرت الله کنی, اکبر مشکین, احمد معینی, دیانا, سیما حاجی خانی, محمدرضا شیبانی, عارف, علی بانکی, یدی قاسمی همکاری کرده است. نفس‌ گیر درباره آن است که: قاچاقچی سابقه داری به نام «صادق سرداری» با همسرش «پروانه» زندگی می كند. او در قاچاق با «حیدر» و «باقر» شریك است. «احمد پژمان»، فرمانده جدید پاسگاه، كه با همسرش «خاطره» تازه به منطقه منتقل شده است، موقع تعقیب «صادق» زخمی می شود. «صادق» و «باقر» او را به بیمارستان می رسانند و توسط مأموران دستگیر می شوند. «صادق» در دادگاه تبرئه و «باقر» متهم می شود. «صادق» در درگیری دیگری موقع فرار همسرش را از دست میدهد و فرزندی را كه همسرش قبل از مرگ به دنیا آورده به «احمد» می سپارد و به زندان می رود. «صادق» ده سال بعد آزاد می شود و به سراغ فرزندش «صادق» می رود. «احمد» او را مجاب می كند كه «بهزاد» نزد او و همسرش خوشبخت است. «صادق» قبل از دستگیری مبلغ دویست هزار تومان پول به «حیدر» داده كه از آن را مطالبه می كند. «حیدر» از پرداخت پول طفره می رود و «بهزاد» را گروگان می گیرد. «صادق» و «احمد» با او درگیر مشوند و «صادق» با ضربه ی چاقوی «حیدر» زخمی می شود و در آغوش «احمد» جان می دهد. در این فیلم حسن رفیعی با رضا بیک ایمانوردی, یدی, حسن رضایی, پروین سلیمانی, محمد بانکی, روبیک منصوری, محمود کوشان, احمد شیرازی, عاطفه کریمی, حسن مهد یادگار, حسین محسنی, شهروز رامتین, اسماعیل کوشان, زرینه, شیلا موسوی, حبیب همکاری کرده است. گربه آوازه‌خوان درباره آن است که: «حسن» و «گلدونه» به قصد یافتن پدرشان از پرورشگاه می گریزند اما جستجوی آنها به نتیجه نمی رسد و خسته و گرسنه به گربه های ولگرد کوچه و خیابان برمیخورند. گربه ها به امید اینکه پدر بچه ها را پیدا کنند به وضعیت و موقعیت خوبی دست پیدا خواهند کرد، جستجوی گسترده ای آغاز می کنند اما وقتی سرانجام پدر «حسن» و «گلدونه» پیدا می شوند، با بی مهری او روبرو می شوند. چه قبلا توسط مستخدم منزل، پسر و دختری به عنوان فرزندان گمشده وی به خانه راه یافته اند، اما سرانجام حقیقت آشکار می شود و گربه ها نیز جایی برای خود می یابند... در این فیلم حسن رفیعی با فاطمه معتمد آریا, ایرج طهماسب, پگاه آهنگرانی, پوراندخت مهیمن, حمید جبلی, حسن پورشیرازی, سیامک اشعریون, کامبوزیا پرتوی, منوچهر محمدی, ایرج نوذری, رضا بابک, مرتضی احمدی, فرهاد صبا, فریبرز لاچینی, فریبا جدی کار, ناصر طهماسب, مهدی رجائیان, محمدرضا قومی, حوریه جابر انصاری, ایرج رضایی, مهشید آهنگرانی, احمدرضا اسعدی, سعید آهنگرانی, دنیا فنی زاده, بهرام جلالی همکاری کرده است. سایر فیلم ها عبارتند از: سر طلایی, قاصدک, هدف سخت, سه دلباخته
بیشتر
Trying to get Pregnant
Expert Conception Tips
Watch With Subtitles