حسین قاسمی وند به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
دادستان درباره آن است که: در سال ۵۷، به هنگام وقوع انقلاب اسلامی، بازپرس « دادگر»، ضمن بررسی پرونده کامپیوتریزه کردن سیستم بایگانی سازمان تأمین خدمات اجتماعی (وزارت بهداری) که توسط یک شرکت آمریکایی انجام میشد، به یک سری اعمال خلاف از جمله حساب سازی و رشوه خواری پی میبرد و جمعی از مسئولین آمریکایی شرکت و همدستان ایرانی آنها را دستگیر و به زندان میاندازند. تلاش های اولیه زعمای شرکت برای آزادی آمریکایی ها بی ثمر می ماند.« دادگر»، مصر اس
...ت که آنها باید محاکمه و مجازات شوند. تیمی از تکاوران آمریکایی که قبلا تجربه آزادسازی چند خلبان آمریکایی از زندان هانوی در ویتنام را دارند، مأموریت می یابند که طی عملیاتی آمریکایی های بازداشت شده را از زندان برهانند... بازپرس و دادگر، پس از ارتقاء به مقام دادستانی، پرونده مذکور را از طریق دادگاه دالاس و سپس لاهه تعقیب میکند و موفق به بازپس گرفتن مطالبات ایران از آمریکا میشود. در این فیلم حسین قاسمی وند با اردلان شجاع کاوه, قطبالدین صادقی, عیسی صفایی, فرامرز صدیقی, جمشید هاشم پور, محمد ابهری, بهروز رضوی, محمد صالح علا, بهمن اردلان, عبدالله اسکندری, صمد تواضعی, فریدون ناصری, محمد ترابی, احمد هاشمی, مسعود بهنام, محمدرضا شریفی, مهرانه مهین ترابی, مختار سائقی, حمید دلشکیب, احمد بنیاردلان, هوشنگ دیبائیان, عسگر قدس, شاهرخ سخایی, محمد ساربان, عباس جهانبخش, فریدون آزما, شهروز ملک آرائی, فریبرز سمندرپور, بیوک میرزایی, بزرگمهر رفیعا, افسانه مقام, مهناز موفقی, مرسل صادقی, مجید صرافی همکاری کرده است.
حسین قاسمی وند به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
کمینگاه درباره آن است که: در یکی از عملیات ارتش جمهوری اسلامی ایران، در گذرگاههای آبی جنوب سروان ترابی فرمانده عملیات زخمی و در بیمارستان در میگذرد. علت مرگ دو گلوله تفنگ است که از پشت به او شلیک شده است. از تهران سرگرد جلایر مامور تحقیق درباره این امر می شود. تحقیقات اولیه نشان میدهد که تیرها از تفنگ گروهبان سهرابی شلیک شده که در جریان عملیات ناپدید شده است. پیگیری های سرگرد جلایر سرانجام حقیقت را آشکار می کند. سربازان عراقی با تفنگ گروهبان سهرابی، سروان ترابی را از پشت هدف قرار داده و او را به شهادت رسانده اند. در این فیلم حسین قاسمی وند با فرامرز قریبیان, کاظم افرندنیا, اصغر بانکی, سیروس تسلیمی, ناصر چشم آذر, ایرج گلافشان, محمد بانکی, حسین صفاریان, عباس مختاری, محمد شمس, علی برجسته, حسین ملا قاسمی, رضا رخک, اصغر آشوری همکاری کرده است.
مشت مرد درباره آن است که: دو برادر به نام های «علی» و «ولی» با ولگردی و قمار گذران می کنند. باج خوری به نام «فتح الله» به تصور این که پدر علی فوت کرده و او صاحب ثروت کلانی است بدهی های «علی» را در قمار می پردازد. آن دو به شمال می روند؛ اما «ولی» فاش می کند که «علی» مفلس است. «علی» به اشتباه کیفی را از دست چند سارق می رباید، و سارقان که در پی تصاحب ثروت دختری به نام «زری» هستند به تعقیب «علی» و «ولی» می پردازند. «علی» توطئه «حمید» را برای کشتن «زری» خنثی می کند و به «زری» علاقه مند می شود. سرانجام، با دخالت پلیس، «حمید» و همدستانش دستگیر می شوند. «ولی» با نامزدش و «علی» با «زری» زندگی مشترکی را آغاز می کنند. در این فیلم حسین قاسمی وند با حسن رضایی, رضا کرم رضایی, محمد بانکی, حسین صفاریان, ذبیح الله ذبیح پور, منوچهر وثوق, حسن مهد یادگار, جوانه جلیل وند, یدالله شیراندامی, اسماعیل شیرازی, اکبر عالمی همکاری کرده است.
حسین قاسمی وند به عنوان فیلمبردار در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
جانی و تپل درباره آن است که: جعفر تپل با دوستش مهدی کافه ای را اداره می کنند. جلال، موسوم به جانی، که به جعفر شباهت دارد، کارش قاچاق هرویین و به اعتیاد کشاندن جوانان شهر است، و با رییس و افرادش درگیر می شود. تپل دستگیر می شود و دوستانش و افراد جلال روی او به عنوان جانی اعتراف می کنند. مأموران پلیس از اثر انگشت جعفر درمی یابند که او جلال نیست، و با برگه ای او را آزاد می کنند. برگه به دست جلال می رسد و جعفر در مخمصه می افتد. جانی خود را به هیئت تپل در می آورد و تپل خود را به هیت جانی. افراد جانی، به اشتباه، جانی را از پا در می آورند. پس از آن تپل در می یابد که جانی برادر همزادش بوده که سالها پیش او را گم کرده بوده است. در این فیلم حسین قاسمی وند با جهانگیر فروهر, نعمتالله گرجی, محمد محمدی, شهناز تهرانی, محمد تقی شکرایی, حسین واثقی, علی مزینانی, گیتی فروهر, بهرام وطن پرست, اکبر جنتی شیرازی, همایون, عهدیه بدیعی, داوود اسماعیلی, کاظم روشن ضمیر, علی دهقان همکاری کرده است.
فریاد عشق درباره آن است که: علی، كارگر بندر، و حسام، سر كارگر، گلی، دختر مش محمد، را خواستگاری می كنند. مرتضی، نوچه ی حسام، كه وانمود می كند با علی دوست است، نیز به گلی علاقه دارد. گلی دور از چشم پدرش با علی ازدواج می كند، و علی برای گذران زندگی اش، طبق نقشه ای كه حسام و مرتضی طرح كرده اند، به كار قاچاق می پردازد و تحت تعقیب ژاندارم ها قرار می گیرد. علی به تهران می گریزد و گلی به دنبال او می رود؛ اما او را نمی یابد. مدتی بعد علی به زادگاهش بازمی گردد و بی گناهی خود را ثابت می كند، و به خواهش مش محمد به تهران می رود تا همسرش را بیابد. تلاش علی بی نتیجه می ماند. او، در اندك مدتی، با كار و كوشش صاحب شركت بزرگی می شود، و گلی كه خیاط خانه ای دایر كرده با كمك لوطی محل به نام جلال دخترش زری را بزرگ می كند. جلال به گلی علاقه دارد؛ اما به زبان نمی آورد، تا این كه علی سر راه زری قرار می گیرد و به او دل می بندد. جلال كه متوجه ماجرا است مخالفت می كند، تا این كه علی با گلی مواجه می شود و در می یابد كه زری دختر خود او است. آن ها زندگی تازه ای را در كنار هم آغاز می كنند. در این فیلم حسین قاسمی وند با کاظم افرندنیا, کیومرث ملک مطیعی, محمد بانکی, روبیک منصوری, منوچهر وثوق, آیلین ویگن, رضا غیاثی, حسن مهد یادگار, لی لی رضوانی, حسن بلور, یدالله شیراندامی, داریوش کوشان, شهین رضایی, اعظم میرحسینی, جمشيد صداقت نژاد, اکبر عالمی, سودابه, حسین اشراق, ساغر, اشرف کهن, صبا, خالدی همکاری کرده است.
قول مرد درباره آن است که: محمود کف گرگی پس از مرخص شدن از زندان سراغ نامزدش پری می رود که در کاباره ی صفدرخان برنامه اجرا می کند. محمود تصمیم دارد با پری ازدواج کند؛ اما صفدر در اتومبیل محمود مقداری هرویین می گذارد و موجب گرفتاری محمود می شود. محمود از دست ژاندارم ها می گریزد و به دهکده ای پناه می برد که مردی به نام احمد در آن جا زندگی می کند که کاملاً شبیه محمود است. نرگس، نامزد احمد، از احمد می خواهد که به شهر برود و با کار و کوشش و تهیه ی پول با او ازدواج کند. احمد به جای محمود دستگیر و روانه ی زندان می شود. محمود متوجه می شود که نرگس دختر برادر صفدر است، و صفدر ارثیه ی او را تصاحب کرده است. با تلاش محمود و پری احمد تبرئه و از زندان آزاد می شود، و با مداخله ی پلیس صفدر و دار و دسته اش به دام پلیس می افتند. محمود با پری و احمد با نرگس زندگی جدیدی را آغاز می کنند. در این فیلم حسین قاسمی وند با حسن رضایی, جلال پیشواییان, ذبیح الله ذبیح پور, عاطفه کریمی, حسن مهد یادگار, مجید مهرجو, یدالله شیراندامی, داریوش کوشان, گیتا, زرینه, رعنا ظفری همکاری کرده است.
شیر خفته درباره آن است که: عمال سفارت خانه ی روس و انگلیس و امنیه های قوای مرکزی روزگار را بر مردم تنگ کرده اند. محمودخان، که منشی سفارت انگلیس است، از کار در سفارت خانه انگلیس استعفا می دهد و به مردم می پیوندد و آن ها را علیه انگلیسی ها و قوای مرکزی می شوراند. آیت الله میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر می کند و مردم به اداره ی دخانیات حمله می برند. علی، فرزند داود خان ، به انقلابیان می پیوندد و انگلیس ها داود خان را، که منشی سفارت است، سرزنش می کنند. محمود خان و گروهی از یاران او دستگیر و به تبریز تبعید می شوند؛ اما در بین راه به کمک گروهی از مردم می گریزند و با پوشش امنیه ها وارد شهر می شوند. داود خان از منشی گری سفارت انگلیس معزول می شود و توسط یکی از عوامل خارجی به قتل می رسد . مردم به رهبری محمد محمود خان – که باچاپ روزنامه و اعلامیه در آگاه کردن مردم می کوشدـ به کنسول گری انگلیس یورش می برند و پس از گریختن سر کنسول سفارت ، ساختمان سفارت خانه را ویران می کنند. در این فیلم حسین قاسمی وند با عزتالله انتظامی, نعمتالله گرجی, فرخ لقا هوشمند, حسن رضایی, بهزاد رحیمخانی, منوچهر حامدی, ولیالله خاکدان, سامی تحصنی, منوچهر فرید, حسین واثقی, محمود کوشان, علی اکبر مهدوی فر, محسن مهدوی, فرخ ساجدی, رضا غیاثی, مجید مهرجو, اکبر خواجوی, اسماعیل کوشان, اعظم میرحسینی, جمشيد صداقت نژاد, ایوان دسنی, پیتر توماس, آنوشاوان هاروتیونیان, همایون اشکان همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
مادر جونم عاشق شده, خشم عقاب ها, هیچکی بابا نمیشه, زنجیری, اوستا کریم نوکرتیم, آژیر خطر, ماجراجویان خشن, غمها و شادیها, این دست کجه, خیالاتی, رضا چلچله, شادیهای زندگی ما, سکوت بزرگ, مرد نا آرام, نیزار, دلقکها, گدای میلیونر, عشق آفرین, تنها حامی, باهم ولی تنها, طغیان گر, هم قسم, دختران بلا، مردان ناقلا, سرود زندگی, باجناق, سمندر, سوگند سکوت, شاهراه زندگی, مستاجر