حسین محمدی به عنوان عکاس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
زن شرقی درباره آن است که: حمید، فوتبالیست مشهوری که قرار است برای مذاکره به آلمان برود، با دوست صمیمی اش محمود به کوه میرود؛ ولی از بالای کوه به پایین پرتاب میشود و پاهایش به شدت آسیب میبیند. از آن پس رابطه عاشقانه حمید با همسرش زهره شدیداً به سردی میگراید و حمید که آینده درخشانش را نابود شده میبیند، خانهنشین میشود و با رفتار عصبی اش مدام زهره را از خود میراند. به تدریج رفتار حمید غیرقابل تحمل میشود و زهره را متهم به رابطه با محمو
...د میکند. زهره که عصبی شده، به خانه مادرش پناه میبرد و سعی میکند با حوصله بیشتری به زندگی با حمید ادامه بدهد؛ اما حمید که نامه تخیلی زهره در ایام کودکی را به دوست پدرش دیده است، بار دیگر به رابطه او با محمود میاندیشد و حتی از وی میخواهد در صورت تمایل از او جدا شود. زهره که از حرفهای بدبینانه و پیشنهاد تازه حمید به ستوه آمده، خانه را ترک میکند و جستجوی مادر زهره، حمید و محمود نیز برای یافتن او به نتیجهای نمیرسد. سرانجام زهره به خانه برمی گردد و خبر باردارشدنش را به حمید میدهد تا افق تازهای در برابر خانواده گشوده شود. در این فیلم حسین محمدی با فهیمه راستکار, مریلا زارعی, مینا لاکانی, پرویز ملک زاده, صمد تواضعی, امیر اسکندری, محسن روشن, امین زندگانی, حسن جوهرچی, روح الله جعفر بیگلو, ناصر شکرایی, رامبد لطفی, علیاصغر تنورساز, حمید علیخانی, باقر حبیبپیران, تهمینه میرمیرانی همکاری کرده است.
حماسه قهرمانان درباره آن است که: جمعه جمال زهي، با پايان يافتن تحصيلاتش در زمينه علوم ارتباطات و ماهواره هاي مخابراتي، با مدرك دكترا به ايران مي آيد تا در يك عمليات نفوذي در خاك عراق شركت كند. در بدو ورود به كشور، او به سيستان و بلوچستان مي رود تا همسرش صنم را ببيند و براي رفتن به مأموريت خطرناكش، از او و خانواده خود خداحافظي كند. جمعه به دليل محرمانه بودن مأموريت، به خانواده و همسرش درباره جزئيات امر حرفي نمي زند. او به پاكستان مي رود تا به ظاهر از سفارت آمريكا ويزا بگيرد؛ اما در هتل توسط نيروهاي عراقي دستگير مي شود و به عنوان اسير در عراق دعوت به همكاري مي شود. در حالي كه همه چيز طبق برنامه پيش مي رود، جمعه پس از اصرار نيروهاي عراقي به قصد تطميع به آنها جواب مثبت مي دهد. سفر جمعه به پاكستان و حضورش در سفارت آمريكا سبب مي شود اقوام و همسايه هاي خانواده او و صنم، جمعه را خائن بپندارند و از پدر و خواهر جمال بخواهند هرچه زودتر خانه خود را تخليه كنند. به پيشنهاد پدر جمعه، برادر صنم سهراب به سراغ فرمانده جمعه مي رود تا از او براي حل مشكل كمك بخواهد. فرمانده چند تن از افرادش را براي محافظت از خانواده جمعه مي فرستد و پس از تشريح مأموريت، از سهراب نيز براي همراهي گروه در عمليات دعوت مي كند. عمليات براي نجات جمعه كه پايگاه مهم موشكي دشمن را شناسايي كرده و نيز براي انهدام پايگاه آغاز مي شود و افراد خود را با لباس مبدل به پايگاه مي رسانند. جمعه كه به دليل مظنون شدن نيروهاي عراقي و آمريكايي به اعمال و رفتارش در پايگاه چند بار شكنجه شده تا لب به اعتراف بگشايد، با دشواري به نيروهاي خودي ملحق مي شود و عمليات انهدام پايگاه آغاز مي شود. نيروهاي عراقي به مقابله با اين حمله غافلگيرانه مي پردازند و يكي از آنها جمعه را نشانه مي رود. اما سهراب با فداكاري خود را سپر جمعه مي كند و هدف گلوله هاي متعدد دشمن قرار مي گيرد. عمليات با موفقيت به پايان مي رسد و اعضاي گروه بدون سهراب به خاك وطن بازمي گردند. در این فیلم حسین محمدی با ابوالفضل پورعرب, محمد مهدی فقیه منفرد, حبیب دهقان نسب, منوچهر زبردست, عباس گنجوی, فریبرز لاچینی, جمشید حیدری, بهمن دان, حسن جوهرچی, مسعود ولدبیگی, داریوش بابائیان, فرهاد محبت, رستم فرامرزی, منصور فرنیا, لیلا بوشهری, رضا اردلان, مسعود زبردست, محمد گنجعلی, منوچهر علیپور, اسماعیل نامی, زهره شفیعی, علی وفادار, علی مزینانی, مرتضی مرادی همکاری کرده است.