حسین زندباف (حسین زندباف) تدوینگر شناخته شده برای «مارمولک» (۱۳۸۳)، بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر و بهترین فیلم آسیایی در مونت است. حسین زندباف به عنوان تدوینگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مارمولک درباره آن است که: رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک دزد سابقه‌داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانه است. رضا را به زندانی تحویل می‌دهند که رئیس آن (آقای مجاور) مردی بسیار سختگیر و انعطاف‌ناپذیر است. او عقیده دارد باید آنقدر نسبت به مجرمان - با روش‌هایی خاص
...- سخت‌گیری کند که حتی فکر اعمال خلاف به مغزشان نرسد؛ و معتقد است زندانیان را به زور هم که شده باید وادار به درستکاری کرد تا به بهشت بروند. رضا در حادثه‌ای مجروح و به بیمارستان خارج از زندان منتقل می‌شود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را می‌رباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از بیمارستان می‌شود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از این طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود؛ اما با روحانی‌ای که قرار بوده به عنوان امام جماعت به آن روستا اعزام شود اشتباه گرفته می‌شود و امامت جماعت مسجد روستا را برعهده‌اش می‌گذارند. او با شیوه‌های خودش مردم را موعظه و راهنمایی میکند و چندین بار اعمال خلافکارانه‌اش به سوءتعبیر نیکوکاری قلمداد می‌شود. به هر حال در روستا مریدهای زیادی پیدا میکند و خود او نیز کم‌کم تحت تأثیر لباس و موقعیت جدید قرار گرفته و شخصیتش عوض می‌شود و در روستا نامش بر سر زبان‌ها می‌افتد و به اعمال مثبتی روی می‌آورد تا اینکه آقای مجاور رئیس زندان که همه جا به دنبال او می‌گردد، به سراغش می‌آید؛ اما او هم دیگر مایل نیست رضا را با دستبند دستگیر کند در این فیلم حسین زندباف با مهران رجبی, پرویز پرستویی, رعنا آزادی ور, شاهرخ فروتنیان, فریده سپاه منصور, مائده طهماسبی, بهرام ابراهیمی, سهیلا رضوی, سپهر رضانور, کمال تبریزی, منوچهر محمدی, فرهاد ویلکیجی, مهرداد ضیایی, محمدرضا علیقلی, پیمان قاسم خانی, حمید خضوعی ابیانه, مجید اسکندری, محمود سماک‌باشی, محسن روشن, حسین عابدینی, نقی سیف جمالی, سیروس همتی, مجید خمسه همکاری کرده است.
بوی پیراهن یوسف درباره آن است که: دايي غفور راننده تاكسي فرودگاه، با وجود همه مداركي كه ثابت مي كند پسرش يوسف در جنگ شهيد شده، هنوز فكر مي كند كه او زنده است و حتي حرف دامادش اصغر را كه همرزم يوسف بوده قبول نمي كند. او با اين كه پلاك يوسف را هم در شكم يك كوسه يافته اند، هميشه منتظر است پسرش بازگردد. دايي غفور در فرودگاه با دختر جواني به نام شيرين آشنا مي شود كه براي يافتن برادرش خسرو كه در جنگ گم شده از اروپا به ايران آمده است.... در این فیلم حسین زندباف با علی نصیریان, نیکی کریمی, عیسی صفایی, عزیزالله هنرآموز, قاسم زارع, جعفر دهقان, شیرین بینا, آتوسا قریشی, حسن زارعی, لوریک میناسیان, ابراهیم حاتمی کیا, پرویز شیخ طادی, مجید مدرسی, صالح میرزا آقایی, بهروز شهامت, عزیز ساعتی, مهران قدکچیان, مهرداد میرکیانی, مجید انتظامی, محمود سماک‌باشی, چنگیز صیاد, نوبر قنبریان, امیر پایور, حافظ احمدی, مهران تاجیک, ثریا خرمی, شمسی علی بابایی همکاری کرده است.
از کرخه تا راین درباره آن است که: سعيد رزمنده جانباز كه براي معالجه چشمان خود عازم آلمان مي شود، با خواهرش ليلا كه سالياني چند است با همسر آلماني خود در شهر «كلن» زندگي مي كند روبرو مي شود. سعيد بينايي خود را بازمي يابد و اكنون محيطي تازه و غريب پيش روي اوست و خواهري كه سعيد را دريچه اي بر خاطرات دور و عزيز گذشته ميداند. سعيد در تدارك بازگشت به ايران است كه نتايج آخرين آزمايشات پزشكي وي همه چيز را بهم مي ريزد. در این فیلم حسین زندباف با هما روستا, محمود کلاری, ابراهیم حاتمی کیا, علی دهکردی, اصغر نقی زاده, پرویز شیخ طادی, پیمان جعفری, یدالله نجفی, محمد حسین دارالشفایی, مجید انتظامی, محمود سماک‌باشی, مسعود ولدبیگی, صادق صفایی همکاری کرده است.
کلاه قرمزی و سروناز درباره آن است که: کلاه قرمزی پس از چند سال که در یک کلاس مردود میشد، سرانجام قبول و به کلاس بالاتر ارتقاء می یابد. او شادمان کارنامه قبولی اش را به خانه برده و به آقای مجری و نرگس، که حالا حکم پدر و مادرش را دارند، نشان می دهد. مجری به او قول خرید یک دوچرخه به عنوان هدیه را می دهد. اما برای این کار پولش کافی نیست. خبر قبولی کلاه قرمزی از تلویزیون پخش می شود. عموی کلاه قرمزی با او تماس گرفته با مجری و نرگس به خانه اشرافی اش دعوت میکند و به عنوان جایزه، دوچرخه ای بزرگ و زیبا به او هدیه می دهد. دو دزد سوار بر وانتی قرمزرنگ، یک بار که کلاه قرمزی در خانه تنهاست، دوچرخه کلاه قرمزی و اثاث خانه را میدزدند. مجری برای تنبیه کلاه قرمزی، که توجه و دقت لازم را در مراقبت از خانه را نداشته، به او میگوید باید تمام تابستان در خانه بماند. کلاه قرمزی برای یافتن دوچرخه اش با پوشیدن لباس پلیس، تمام مغازه های محله را به هم میریزد. مجری بار دیگر او را تنبیه می کند. کلاه قرمزی به قهر از خانه اش خارج و نزد عمویش میرود. عموی کلاه قرمزی تصمیم گرفته که تمام ثروت و جواهراتش را به او ببخشد. این امر باعث خشم اژدر (مستخدم و پیشکار عمو) می شود و از راه های مختلف سعی میکند تا کلاه قرمزی را از آنجا دور کند. یک بار کلاه قرمزی که در طبقه های مختلف خانه گردش می کند صدای پیانو و آواز دختری را می شنود. که بعداً میفهمد او سروناز دختر عمویش است که در اتاقش به دستور پدرش حبس شده است. سروناز در دیدار با کلاه قرمزی به او میگوید که شب ها روحی به اتاقش می آید. کلاه قرمزی ضمن این که سعی می کند تا سروناز را با پدرش آشتی دهد، مراقب است تا روح اتاق او را نیز کشف کند که اژدر را به اتفاق دزدها در حال گفت و گو می بیند.اژدر که دریافته به زودی همه ی نقشه هایش با شکست روبرو خواهد شد، پس نقشه دزدیدن کلاه قرمزی را میکشد و زمان اجرای نقشه، سروناز هم با اوست، پس هردو دزدیده میشوند. اما کلاه قرمزی پناهگاه دزد هارا به هم می ریزد و بعد از خلاصی، ماجرای خانه عمورا فاش می کند. اژدر به همراه دزدها فرار میکند اما پسرخاله پناهگاه آنها را پیدا کرده و کلاه قرمزی، عمو، آقای مجری و نرگس به پناهگاه دزدها می روند، سروناز را نجات می دهند. مجری نیز با اژدر درگیر شده و همه دزدها را گرفتار قانون می کنند. در انتها، جشن تولد عمو برگزار می شود، در حالی که سروناز لباس عروس پوشیده و کلاه قرمزی هم به دوچرخه اش گل میزند. در این فیلم حسین زندباف با فاطمه معتمد آریا, ایرج طهماسب, رضا عطاران, حمید جبلی, رویا امینیان, مجید مدرسی, حمید مدرسی, محمدرضا علیقلی, عزیز ساعتی, مهران ملکوتی, مهرداد میرکیانی, فریدون خوشابافرد, خسرو احمدی, رضا فیض نوروزی, محمد فوقانی, دنیا فنی زاده, ژاله آنت همکاری کرده است.
یک تکه نان درباره آن است که: امروز صبح جوانانی جویای کار در انتظار آغاز رقابتی هستند که نتیجه اش بعد از طی مسافتی حدود پنجاه کیلومتر، استخدام دو محیط بان است. امروز صبح مریم هم مثل هر روز با پای ناراحت خود، لنگ لنگان راه دبستان را پیش گرفته است.امروز صبح گروهبان فتاح همراه یک سرباز،برای انجام مأموریت در جاده های سنگلاخ با شکوه و شکایت به راه افتاده است، آنها باید کربلایی قاسم را که از معتمدین آبادی است با خود همراه ببرند. امروز صبح کربلایی قاسم در زیر سایه درختی کهنسال با بقچه و عصا و تسبیح منتظر نشسته است تا با گروهبان همراه شود، او باید در انتهای راهی طولانی در برزه کوه، به امامزاده برود که جمعیت زیادی از آبادی های دور و نزدیک در آنجا برای دیدن رمضون، جمع آمده اند. امروز صبح برای رمضون مرد روستایی خیر و بی سواد معجزه ای اتفاق افتاده و او حافظ قرآن شده است. کربلایی قاسم که خود حافظ قرآن است، قرار است صحت یا سقم این رویداد را تعیین کند. امروز صبح با همه روزهای دیگر متفاوت است.امروز معجزه ای روی داده است. در این فیلم حسین زندباف با گلاب آدینه, هومن سيدی, پیام دهکردی, رضا کیانیان, رویا نونهالی, حبیب رضایی, مریم بوبانی, اسماعیل خلج, کمال تبریزی, هومن برق نورد, ناصر عنصری, احمد آقالو, غوغا بیات, حسین جعفریان, عبدالله اسکندری, محمدرضا گوهری, پیمان یزدانیان, مجید اسکندری, بهزاد کزازی, سیروس همتی, امیر قاسمی همکاری کرده است.
چوپان دروغگو درباره آن است که: در پی سقوط چوپان ده از کوه و همچنین حمله گرگ ها به گله اهالی روستا، آن ها پس از مشورت های زیاد، سرانجام تصمیم می گیرند که « علیمراد» و خواهرش «رباب » را برای چوپانی گله انتخاب کنند. اهالی روستا معتقد هستند که علیمراد برای کار چوپانی بسیار جوان است و ممکن است از پس این کار برنیاید و تصمیم می گیرند مأموریتی به علیمراد بدهند تا او را امتحان کنند. و سپس در پی تدبیری که در مشورت جمعی به آن رسیده اند از علیمراد می خواهند تا قاطر پیری را به میان جنگل برده و برای گرگ ها رهایش کند تا بدین ترتیب مانع حمله مجدد گرگ ها به گله شوند... «علیمراد» در عمل به راه حل دیگری می رسد و در بازگشت ناچار از گفتن دروغ می شود، اهالی او را از روستا می رانند، اما چوپان برای اثبات حقانیت خود حرف هایی دارد که به زعم اهالی بسیار عجيب است... در این فیلم حسین زندباف با محمد خلیلی زاده, سیروس حسن پور, سعید انصاری, پرویز ملک زاده, محمد رضایی راد, نغمه ثمینی, مهرداد فیاض, جبار عابدینی, مسعود مقدم, امیر فخر موسوی همکاری کرده است.
مهاجر درباره آن است که: هواپیماهای بدون سرنشین مهاجر که از روی زمین کنترل می شود جهت انجام عملیاتی شناسایی در پشت خطوط دشمن به کار گرفته می شوند. بدلیل برد محدود دستگاه کنترل، خلبانان در دو ایستگاه مقابل، رودرروی هم و در خطوط دشمن مستقر می شوند. خلبانی که به خطوط دشمن نفوذ کرده، در حالی که با دشمن درگیر می شود در این فیلم حسین زندباف با ابراهیم حاتمی کیا, اصغر نقی زاده, علیرضا خاتمی, عبدالله باکیده, ابراهیم اصغرزاده, علیرضا حیدری, غلامرضا علی اکبری, حسن کریمی, محمدتقی پاک‌سیما, محسن روشن, محمدرضا شجاعی, فرید کشن فلاح, فرید امیری, کریم گوگردچی, علیرضا زاهدی, علیرضا مهدوی, سید محمد فاطمی, بهروز شفیعی, حمیدرضا چارکچیان, جواد نوری, علی شایسته مند, منوچهر حاج علی اکبری همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
خاکستر سبز, معجزه خنده, هیوا, شیدا, ایستگاه متروک, پروانه ای در باد, تکیه بر باد, خوابگاه دختران, شب‌های تهران, شب‌های روشن, ماموریت, دختر شیرینی فروش, رویای سینما, راز مینا, دکل, دل شکسته, قلاده های طلا, کار کثیف, ساوالان, گریز, بهار در پاییز, زبان مادری, گاهی به آسمان نگاه کن, از کنار هم میگذریم, قلب سفید قاصدک‌ها, تلفن همراه رئیس جمهور, مومیایی ۳, روانی, باغ سید, سگ‌های پوشالی, اشک نرگس, دختر شیطان, پرواز خاموش, ساده‌لوح, شتابزده, سینما سینماست, دایره سرخ, تنها, ترن, تبعیدی‌ها, دلار, نگاه, ایستگاه, آتش در زمستان, طائل, مردی که زیاد میدانست, دست شیطان, اتوبوس, سفر, دلاوران کوچه دلگشا, چشم شیطان, دمرل, بانی‌چاو, بیگانه‌ای در شهر, مهریه بی‌بی, رانده شده, آپارتمان شماره ۱۳, دل و دشنه, یوسف پیامبر, نوروز, زمهریر, کمین, توفان شن, قله دنیا, مستأجر, دو نفر و نصفی, شهر خاکستری, معما, مرگ سفید, آپاچی, مستطیل قرمز, بی همتا, قبرستان غيرانتفاعی, جاده جنایت, ياسين, شاهزاده ایرانی, همیشه پای یک زن در میان است, فرش باد, زندانی ۷۰۷
