ایرج صغیری به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
عروسی خوبان درباره آن است که: حاجی رزمنده جوان موجی که در حال بهبودی است از آسایشگاه مرخص میشود. دکترها پیشنهاد می کنند برای باز یافتن سلامتی اش هرچه زودتر با نامزدش ازدواج کند. پدر نامزدش مرد محتکری است که میخواهد دخترش را به داماد ثروتمندی شوهر دهد. ضمن حل مسئله ازدواج، مسائل اجتماعی، ذهن حاجی را اشغال میکند و سرانجام در مراسم ازدواج حالش بد می شود و ناچار او را به آسایشگاه برمیگردانند. بعد از مدتی حاجی اندکی بهبود پیدا می کند ولی به
...این نتیجه میرسد که جای أو فقط در جبهه است. در این فیلم ایرج صغیری با رویا نونهالی, محسن مخملباف, محسن عبدالوهاب, ابراهیم آبادی, محسن زهتاب, عبدالله اسکندری, علیرضا زریندست, بابک بیات, احمد احمدپور, محمود بی غم, حسین مسلمی, عصمت مخملباف, آمنه خلدبرین, کریم زرگر, حسین حسین خانی, بهرام جلالی همکاری کرده است.
ایرج صغیری به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سفر غریب درباره آن است که: در روزهاي پس از بهمن 1357 چند تن از وابستگان نظام سلطنتي، كه قصد دارند از راه دريا فرار كنند، ناخداي لنجي را با پرداخت پول راضي به همكاري مي كنند. در طول راه جاشوها به مسافران شك مي كنند و سرانجام درگيريهايي ميان آنها رخ مي دهد همه سرنشينان به جز يك جاشو و يك مسافر كشته مي شوند. لنج كه در دريا سرگردان است به ساحل مي رسد و جاشو ژاندارمها را خبر مي كند تا فراري بازمانده از گروه را دستگير كنند. در این فیلم ایرج صغیری با علی قربانی, فریدون ناصری, علی غلامی, نجف کازرونی, پرویز شکری, میرزا گودرزی, داریوش آشوری, یورا یوسفی, ابراهیم تمهید, رمضان امیری, حمید باغکی, محمدرضا بازدارهوا, منوچهر بهروزیان, غلامرضا فیروزفر, محسن مکاری همکاری کرده است.
این گروه محکومین درباره آن است که: عسگر و قادر از کودکی با هم رفاقت داشته اند. حسین ژنرال، که مردی خل وضع است و نوجوان های محل را در دعوا با نوجوانان محله ی قلعه سنگی فرماندهی می کند، زندگی را وقف سعادت آن دو کرده است. عسگر و قادر هر دو به زینب علاقه داشتند؛ اما زینب به عقد عسگر درآمده است. عسگر، که به روابط همسرش بدگمان است، دائم حسین ژنرال و قادر را از خود می رنجاند. او روزی موقع چیدن خوشه های خرما از نخل، در حالی که به رابطه ی همسرش و قادر فکر می کند، از بالای نخل سقوط کرده و بینایی خود را از دست می دهد. زینب و قادر از او مراقبت می کنند؛ اما حس بدبینی و سوءظن عسگر نسبت به همسرش و قادر بیشتر می شود. عسگر قادر را به نخلستان می کشاند و موقع ادای نماز با تبرزین از پا درمی آورد و جسدش را به دریا می اندازد. حسین ژنرال، که شاهد ماجرا است، زینب را باخبر می کند؛ اما او که قادر نیست از بدگمانی دیوانه وار همسرش بکاهد مهربانانه سقای محل را به خانه اش برای صرف ناهار، دعوت می کند. عسگر صبح روز بعد سقا را نیز در سر چاه به قتل می رساند و به بابا پناه می برد، که وضعی شبیه به عسگر داشته و همسرش را به دلیل بدگمانی به قتل رسانده و در محل سکونت خود دفن کرده است. عسگر با شنیدن سرگذشت بابا در صدد اقدامی مشابه و قتل زینب برمی آید. او به خانه می رود و در پی فاسقی موهوم سر و روی خود را به در و دیوار اتاق می کوبد. حسین ژنرال با اسلحه درصدد کشتن عسگر برمی آید: اما وقتی به خانه ی عسگر می رسد که او از شدت ضربه های وارده از پا درآمده و زینب وحشت زده است. در این فیلم ایرج صغیری با عزتالله انتظامی, اصغر بانکی, فریدون ناصری, اکبر زنجانپور, محمدعلی کشاورز, منوچهر احمدی, علی دشتی, هادی صابر, رضا نورسته فر, علی مرتضوی, فرشته جنابی, پطروس پالیان همکاری کرده است.