ایرن زازیانس به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
حکیم باشی درباره آن است که: پزشکی (منوچهر والیزاده) برای طبابت وارد روستائی میشود و مظفرخان حکیم باشی (نصرت الله کریمی) حضور او را مخل کار خود میداند. حکیم باشی و مباشرش رمضان (روحالله مفیدی) قصد دارند مردم را نسبت به پزشک بدبین کنند. مظفرخان دخترش گلی (دلارام) را علیه پزشک وامی دارد، اما گلی به تدریج به پزشک انس میگیرد و پزشک از او خواستگاری میکند. کدخدا (رضا شفیع) خود را به تمارض میزند و وقتی پزشک از مداوای او عاجز میماند حکی
...م باشی وانمود میکند که او را مداوا کرده تا مردم کماکان به او اعتقاد آورند. پزشک موضوع را با رئیس پاسگاه (میرمحمد تجدد) در میان میگذارد و آنها قصد جلب حکیم باشی را دارند؛ به ویژه این که گلی به دلیل مخالفت پدرش با ازدواج او و پزشک خودکشی کرده، اما نمرده است. حکیم که از درمان دخترش عاجز است دست به دامان پزشک میشود و پس از معالجهی او رضایت میدهد که گلی با پزشک ازدواج کند. حکیم باشی پس از ازدواج با زن بیوهای به نام انسیه (ایرن) فاش میکند که جادو و جنبلهایش اثر درمانی نداشته است. در این فیلم ایرن زازیانس با شهلا ریاحی, میرمحمد تجدد, نصرت الله کریمی, مجتبی میرزاده, روبیک منصوری, رضا شریفی, رضا قویدل, روحالله مفیدی, جمال امید, پرویز نوری, مهدی میثاقیه, علی مرتضوی, همایون ارجمند, دیانا, رضا شفیع, پریسا, دلارام کشمیری, منوچهر جوانفر, منوچهر والی زاده, جعفر اکبری همکاری کرده است.
اضطراب درباره آن است که: شهمیر حسابدار شرکتی است که به دروغ متهم به اختلاس می شود، و قبل از دست گیری رییس حسابداری را، که مجرم اصلی است، به قتل می رساند و به زندان می افتد. او پس از چهار سال از زندان مرخص می شود، در حالی که سیامک، برادر همسرش را که افسر پلیس است، در دستگیری خود مقصر می داند. شهمیر فرزندش را به باغ وحش می برد و در آنجا زنی به نام شهلا با او تماس می گیرد و از او می خواهد که در ازای دویست و پنجاه هزار تومان دخترخوانده اش لیلا را گروگان بگیرد و از پدر او پدرام یک میلیون تومان مطالبه کند. شهمیر، که مکالمه اش را با شهلا بر نوار صدا ضبط کرده، دست به کار می شود و لیلا را که در طراحی این نقشه مشارکت دارد به خانه ای قدیمی می برد. موقعی که پدرام و منصور، نامزد لیلا، از غیبت طولانی او دلواپس شده اند شهمیر با پدرام تماس می گیرد و یک میلیون تومان مطالبه می کند. پدرام ازدوستش حسام کمک مالی می خواهد و حسام موضوع را با سیامک در میان می گذارد. شهمیر کیف پول را از پدرام تحویل می گیرد و به مخفی گاه لیلا می رود؛ اما با جسد او روبرو می شود. در لحظه ای که شهمیر از کیف پول غافل می ماند قاتل لیلا کیف را با کیف دیگری عوض می کند و جسد لیلا را در صندوق عقب اتومبیل شهمیر می گذارد و می گریزد. شب هنگام همسرش سیما جسد را در اتومبیل شهمیر می بیند. او به شهمیر کمک می کند تا جسد را در خارج از شهر رها کند. شهمیر شهلا را با نوار صدایی که از او دارد تهدید می کند و به دستور شهلا فرزند شهمیر ربوده می شود. او حاضر می شود نوار صدا را در ازای آزادی فرزندش به شهلا بدهد؛ اما در وعده گاه با منصور و جسد شهلا مواجه می شود. منصور شهمیر را با گلوله زخمی می کند و شهمیر او را از پا در می آورد و سرانجام با حضور سیامک و مأموران پلیس غائله ختم می شود. در این فیلم ایرن زازیانس با لیلا فروهر, ساموئل خاچیکیان, امیر قویدل, هوشنگ منصور خاکی, عباس ناظری نیک, میرزا گودرزی, بهزاد جوانبخش, رضا مهاجر, حسن مصیبی, علی مزینانی, عبدالله بوتیمار, محمود قربانی, ادوین خاچیکیان, سپیده, خشایار همکاری کرده است.
شام آخر درباره آن است که: عصمت از شوهرش مرتضی طلاق گرفته و قصد دارد با علی به شهر دیگری برود. مرتضی با اصرار زن را نگه می دارد و علی را در خانه ی خود پناه می دهد. سالم، که صاحب دکان سمساری مرتضی است، او را سرزنش می کند و برای او مأمور می آورد. مدتی بعد مرتضی از رفتار عصمت و علی به تنگ می آید، و در لحظه ای که تصمیم دارد رگ دستش را با قمه قطع کند زن غریبه ای به نام خورشید سر می رسد و از مرتضی می خواهد که وسایل منزلش را بخرد تا او، که شوهرش فوت کرده، از شهر برود. مرتضی به خورشید کمک می کند و به تدریج جای خالی عصمت را با او پر می کند. علی با عصمت بنای ناسازگاری می گذارد و عصمت از مرتضی می خواهد که در دکان سمساری دست او را بند کند. مدتی بعد علی تصمیم می گیرد عصمت را ترک کند، و مرتضی با خورشید قرار می گذارند که به شهر دیگری بروند. مرتضی دکانش را به سالم واگذار می کند. اما خورشید او را ترک می کند و همراه علی از شهر می رود. مرتضی قداره اش را بر می دارد و دیوانه وار به در و دیوار خانه می کوبد. در این فیلم ایرن زازیانس با پرویز فنی زاده, شهیار قنبری, جمشید الوندی, مهدی رجائیان, محمدعلی کشاورز, اسفندیار ماوندادی, علی عباسی, رضا مهاجر, فرامرز رسولی, واروژان, نوری کسرایی, بهروز بهنژاد, داریوش ایران نژاد, بهمن پرویزی, ستار, غلام همکاری کرده است.
بابا خالدار درباره آن است که: عبدول ، که به دختری کولی به نام لیلا علاقه دارد، قبل از مرگ پدرخوانده اش، با خبر می شود که مادرش قبل از ازدواج با او بیست و پنج سال پیش صیغه مرد متمولی بوده است. عبدول مادرش را تحت فشار می گذارد و همراه او راهی سفر می شود و به جستجوی پدرش می پردازند. آنها سراغ مردی به نام ماشاالله می روند که درگذشته زن را برای مرد متمولی صیغه کرده بوده است. ماشاالله از جاهلی به نام اسمال (همایون) می خواهد که شر عبدول را از سر او کم کند، و در عین حال به عبدول کمک می کند تا او رد پدرش را، که خالی در بدن دارد، بیابد. کوشش های آنها بی نتیجه می ماند، و عده ای از مظنون ها شاکی می شوند. در این اثنا لیلا به آنها ملحق می شود و جستجوی خود را ادامه می دهند. عبدول با درج اعلانی در روزنامه مشخصات پدرش را منتشر می کند و از او می خواهد که با پسر و همسرش تماس بگیرد. مدتی بعد مرد متمول با خواندن اعلان روزنامه با آنها تماس می گیرد و خود را پدر واقعی عبدول معرفی می کند در این فیلم ایرن زازیانس با نعمتالله گرجی, رضا کرم رضایی, ایرج گلافشان, روبیک منصوری, کریم نشاط, حسین واثقی, محسن مهدوی, اکبر جنتی شیرازی, همایون, رحیم روشنیان, عهدیه بدیعی, اعظم میرحسینی, مسعود اسداللهی, رحیم حسامیان, مهدی امیر قاسم خانی, مرتضی برجسته, اردشیر پهلوان, آمنه همکاری کرده است.
بلوچ درباره آن است که: دو گروه قاچاقچی سکه های عتیقه در زاهدان به جان هم می افتند و یک گروه اعضای گروه دیگر را از پا درمی آورد و دو تن از آنها پس از تجاوز به لیلا، همسر مردی به نام بلوچ، به سمت پایتخت حرکت می کنند. بلوچ با قاچاق چی ها درگیر می شود و به اتهام قتل قاچاق چی هایی که به دست گروه دیگر کشته شده اند به زندان می افتد. بلوچ پس از دوازده سال از زندان آزاد می شود، و رد قاچاقچی هایی را که به همسرش تجاوز کرده اند می یابد. او عبدالله، یکی از قاچاق چی ها، را در مغازه اش به قتل می رساند، اما قبل از پیدا کردن امیر ، سرکرده ی قاچاقچی ها، با زنی به نام فرنگیس آشنا می شود که سعی دارد بلوچ را از فکر کشتن امیر منصرف کند. بلوچ به رابطه ی امیر و فرنگیس پی می برد و امیر را به قتل می رساند. سپس همسرش را در خانه ای عمومی می یابد و همراه او به زادگاهش، که روستائی ویران شده و متروک است، بازمی گردد. در این فیلم ایرن زازیانس با بهروز وثوقی, شمسی فضل الهی, اسفندیار منفردزاده, مسعود کیمیایی, نعمت حقیقی, احمد هاشمی, چنگیز وثوقی, روبیک منصوری, ایرج صفدری, جلال پیشواییان, امرالله صابری, امیرحسین حامی, منوچهر فرید, رضا قویدل, پروین دولتشاهی, واروژ کاراپتیان, مهدی میثاقیه, عبدالله غیابی, بهارک, جعفر اکبری, خسرو گلستانی, نظامالدین شفایی همکاری کرده است.
جاده زرين سمرقند درباره آن است که: خلیفه هارون الرشید و جعفر برمكی به عنوان بازرگان به خانه جوانی پارسی به نام رفیع، كه سرور گدایان است می روند و متوجه می شوند كه رفیع و یارانش درصدد برانداختن خلیفه از تخت حكومت هستند. پروانه، نامزد رفیع، در زندان خلیفه است. شیرینی پزی به نام حسن قناد خلیفه را نجات می دهد و ملازم مخصوص خلیفه می شود. رفیع و یارانش دستگیر می شوند و خلیفه از رفیع می خواهد كه قبل از مرگ تقاضایی از او داشته باشد و رفیع از خلیفه می خواهد كه اجازه بدهد همراه نامزدش به میان قبیله شان بروند و به عقد یكدیگر درآیند. خلیفه با ضمانت جعفر برمكی با تقاضای رفیع موافقت می كند. رفیع و پروانه سه روز پس از مراسم ازدواج، موقعی كه تصمیم به بازگشت به دربار خلیفه گرفته اند، باخبر می شوند كه جعفر برمكی و همسرش عباسه اعدام شده اند. خلیفه رفیع را می بخشد و او را همراه حسن قناد به سمرقند می فرستد. در این فیلم ایرن زازیانس با میرمحمد تجدد, یدی, اصغر بیچاره, رضا ارحام صدر, ایرج صفدری, ناصر ملک مطیعی, عنایت الله فمین, نظامالدین کیایی, فرامرز رسولی, انوشیروان روحانی, سعید محقق, فرشاد فرشته حکمت, جمال مجتهدی, ثریا بکیاسا, عماد رام, نصرت الله محتشم همکاری کرده است.
پسر زاینده رود درباره آن است که: مردی ناگهان همسر و فرزند خردسالش را از خود می راند. پس از ماجراهایی مادر نیز از فرزندش دور می افتد. كودك خردسال به وسیله ی مرد زارعی نگهداری می شود و مادر تصادفاً معلمه ی مدرسه ی همان دهكده ای می شود كه فرزندش در آنجا تحصیل می كند و بدین تربیب او را باز می یابد. سال ها بعد مرد به فكر پیدا كردن همسر و فرزندش می افتد و با رفتن به دهكده همسر خود را شناخته و پسرش را به دست می آورد و بدین تربیب زندگی تازه ای را با خانواده اش آغاز می كند. در این فیلم ایرن زازیانس با جمشید مشایخی, کنعان کیانی, فرخ ساجدی, ویکتوریا, عباس مغفوریان, بابک, واهاک وارطانیان, حسین مدنی, علی محمد رجایی, عباس افتخاری, کوروس سرهنگ زاده, کوروس ظفرنژاد همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
تار عنکبوت, دلهره, سایه سرنوشت, تعقیب تا جهنم, مروارید سیاه, مردی که رنج می برد, سلطان صاحبقران, مو سرخه, خروس, تختخواب سه نفره, محلل, چشم به راه, برهنه تا ظهر با سرعت, اکبر دیلماج, قاصد بهشت, چشمه آب حیات, کشتی نوح, ساحل دور نیست, خداحافظ رفیق, عمو یادگار, خط قرمز, همای سعادت, قربانی سوم