کامران شیردل (کامران شیردل) در سال 1939 در تهران به دنیا آمد. وی در دانشگاه رم معماری و طراحی و کارگردانی فیلم را در Centro Sperimentale di Cinematografia (CSC) نیز در شهر ابدی خواند. در دوران تحصیل او روبرتو روسلینی، پیر پائولو پازولینی، نانی لوی، گیلو پونتکوروو، فرانچسکو رزی، ویتوریو دستا، میکل آنجلو آنتونیونی و بسیاری دیگر را به عنوان معلم داشت. فیلم دیپلم او "Gli Specchi" (آینه ها) موفق به دریافت دیپلم افتخار در جشنواره جهانی فیلم مدرسه سینما در توکیو (1965) شد. در همان دوره زمانی که جان هیو
...ستون مشغول فیلمبرداری «انجیل» در Cinecitta و اطراف ایتالیا بود، به عنوان دستیار کارگردان کار کرد. او همچنین به عنوان مترجم دوبلاژ، سردبیر و کارگردان در استودیوهای دوبلاژ ایتالیایی کار می کرد. شیردل پس از فارغ التحصیلی در رم، در سال 1965 به تهران بازگشت و در آنجا به کارگردانی مستند برای وزارت فرهنگ و هنر ایران پرداخت. در سه سال بعد او شناخته شده ترین مستندهای اجتماعی سیاسی خود را کارگردانی کرد. شش فیلمی که در رویکردی مستقیم، صمیمانه و شجاعانه، سیاهترین جنبههای رونق اقتصادی ایران را به نمایش میگذارند و با طنز سیاه، تصویر واقعی جامعهای غوطهور در دلارهای نفتی را تحلیل میکنند. این فیلمها را میتوان در ژانر آگاهی اجتماعی عمیقی قرار داد که یادآور بهترین مکتب نئورئالیسم ایتالیایی است که شیردل را در طول زندگی و تحصیلش در ایتالیا تحت تأثیر قرار داده بود. زبان و سبک خشم آلود این مستندها انتقام رژیم شاه را برای او به همراه داشت و شیردل را مجبور به اخراج، تبعید و قرار دادن در لیست سیاه کرد، زیرا او جرأت کرده بود از زندگی افراد کم برخوردار و محروم صحبت کند. کارگران، زنان، روسپی ها; نکوهش و انتقاد از فساد درون سازوکار قدرت. «حماسه پسر روستای گرگانی یا شبی که بارون بارید» جایزه بزرگ سومین جشنواره بینالمللی فیلم تهران (1353) را دریافت کرد تا دوباره توقیف شود - بلافاصله پس از پایان جشنواره و یک هفته پس از آن مهمانان و مطبوعات خارجی کشور را ترک کردند. - مانند دیگر فیلمهای او مانند ندامتگاه (زندان زنان - 1344)، قلعه (منطقه چراغ قرمز - 1966)، تهران پایتخت ایران (1966) از جمله فیلمهای دیگر و تنها پس از انقلاب (1358-1358) اکران و اکران شدند. . تنها فیلم بلند شیردل (تا امروز) به پایان رسید «صبح روز چهارم» (1972) - بازسازی فیلم معروف «A Bout de Souffle» ساخته ژان لوک گدار، برنده چندین جایزه در جشنواره ملی فیلم سپاس شد، اما با شکست مواجه شد. دفتر باعث ورشکستگی او به عنوان تهیه کننده شد. کامران شیردل بهعنوان پدر مکتب نوین سینمای ایران بهشمار میرود که راه را برای نوع خاصی از فیلمسازی انتقادی که ریشه در آگاهی اجتماعی دارد و بازتابی قاطعانه و بالقوه مستند درباره واقعیت و تاریخ باز میکند. بسیاری از فیلمسازان سرشناس ایرانی از نسل جدید مانند ع. کیارستمی، ع. نادری، ج. پناهی، ر. بنی اعتماد، مر.ر. اصلانی، م. شیخ الاسلامی، خ. معصومی و سودابه باباگپ به نام چند نفر و عده ای دیگر یا شاگردان مستقیم او بودند و یا در سال های آغاز شکل گیری و فعالیت سینمایی با او همکاری داشتند. فیلمهای شیردل بهعنوان مرجع واقعی مستند اجتماعی و جهتگیری سینمایی آن در ایران شناخته میشوند و به همین دلیل در جشنوارههای بینالمللی فیلم، آموزشگاههای فیلم، ادای احترام و گذشتهنگر به او و سینمایاش مانند مسکو، کراکوف، پاریس، لایپزیک ارائه شدهاند. فلورانس، کلکته، برلین، اشتوتگارت، لوکارنو، رم، مونترال، تورنتو، بیروت، رجیو کالابریا، پرتغال / جشنواره بین المللی فیلم اوورا، لندن، UCLA، نیویورک (دانشگاه کلمبیا)، شیکاگو، بنیاد هنری کارنگی پیتسبورگ، استانفورد دانشگاه، دانشگاه برکلی، جشنواره بین المللی فیلم دیدور تاجیکستان، جشنواره بین المللی فیلم زردآلو طلایی ارمنستان، جشنواره بین المللی فیلم بلگراد، FICC و Cineteca Sarda در کالیاری، ساردنیا. کامران شیردل به طور مساوی در بسیاری از کمیته های انتخاب و همچنین به عنوان عضو هیئت داوران و رئیس هیئت داوران در جشنواره های بین المللی بی شماری در ایران و خارج از کشور فعالیت داشته است. او در بسیاری از این رویدادها جایزه دریافت کرد و "جایزه یک عمر دستاورد" را در جشنواره فیلم Docuday بیروت، فیکه (اوورا- پرتغال)، الجزیره - جشنواره بین المللی فیلم دوحه، جشنواره بین المللی فیلم بلگراد، تاجیکستان-دوشنبه دیدور بین المللی دریافت کرد. جشنواره فیلم l، جشنواره آسیاتیکا فیلم رسانه ای رم، جشنواره فیلم نهال تهران، جایزه کنفرانس FICC/Cineteca Sarda و بسیاری دیگر. شیردل موسس و مدیر شرکت فیلمگرافیک و جشنواره بینالمللی فیلم مستند کیش (KIDFF-جزیره کیش در خلیج فارس)، تنها جشنواره مستقل فیلم مستند در ایران است. فعالیت این رویداد فرهنگی موفق با به قدرت رسیدن سیاستمداران راست افراطی در ایران و حمله به دفتر جشنواره در سال 2006 ناگهان متوقف شد. در سال 2010 کامران شیردل به عنوان "IL CAVALIERE" فرهنگ و هنر توسط جورجیو ناپولیتانو رئیس جمهور ایتالیا نامزد شد. و دیپلم و مدال های خود را طی مراسمی در کاخ فرمانیه (سفارت ایتالیا در تهران) دریافت کرد. کامران شیردل به عنوان تدوینگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
چیغ درباره آن است که: این مستند با زبانی اسطورهای به دین یارسان میپردازد و در کردستان ایران فیلمبرداری شدهاست در این فیلم کامران شیردل با مرتضی پورصمدی, محمدرضا سرهنگی, محمدرضا اصلانی, آرش شهریاری, فرخ فدایی, مهدی دارابی همکاری کرده است.
کامران شیردل به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تهران پایتخت ایران است درباره آن است که: فیلم مستند «تهران پایتخت ایران است» روایتگر مشکلات مردمی در شهر تهران به عنوان پایتخت ایران در سالهای دهه ۴۰ خورشیدی بود که در همان سالها و در دهه ۴۰ خورشیدی ساخته شده است. در این فیلم کامران شیردل با منصور یزدی همکاری کرده است.
قلعه.
دوران سربی درباره آن است که: جانبرار که از راه فروش زغال ارتزاق می کند، هنگام زایمان همسرش به پیشنهاد « ننه خاتون» (مامای روستا) برای بردن او به شهر ناچار می شود، اسب عمویش« با بقلی» را به امانت بگیرد تا بلکه با گاری همسرش را به درمانگاه شهر برساند. پس از مقدمات سفر هنگامی که « جانبرار» به شهر میرسد، یک دکتر هندی تشخیص می دهد که هر چه زودتر زن باید تحت عمل سزارین قرارگیرد. « جانبرار» مستاصل به دکتر می فهماند که وی توانایی مادی لازم را ندارد. دکتر از دستمزد خود صرف نظر میکند امّا برای پرداخت هزینه درمانگاه «جانبرار» اسب امانتی پسر عمویش« بابقلی» را میفروشد تا بلکه پس از بازگشت به روستا، گاوش را به جای اسب به وی دهد. غافل از آن که گاو صبح همان روز در جنگل طعمه خرس شده است. این حادثه مسیر زندگی عادی «جانبرار» را دگرگون میسازد تا آنجا که در پایان برای رهایی از این بن بست، پس از اینکه به کار قاچاق چوب تن نمیدهد، برای شغل راهبانی راهی دیار دیگرمیگردد... در این فیلم کامران شیردل با سیامک اطلسی, سیروس گرجستانی, پرویز شاهین خو, شهرزاد پویا, بابک بیات, خسرو معصومی, مهشید افشارزاده, حمید نجفیراد, حسین محجوب, مهرانه مهین ترابی, محمدرضا قومی, فرهنگ معیری, عباس ناظری نیک, ملیحه نظری, مهدی شکیبا, احمدرضا اسعدی, عطاءالله زاهد, نیما جوان, عباس معروفی همکاری کرده است.
صبح روز چهارم درباره آن است که: امیر (سعید راد) جوان ولگرد، آسمونجل و آس و پاسی ست که ماشینی را در آبادان میدزد و ناخواسته بر سرِ دعوایی پوچ، مردی را می کُشد. او به تهران برمی گردد و بدونِ توجه به اینکه کسی را کشته، دزدی، قمار و خلافهایش را ادامه میدهد و بعد سعی میکند معشوقهاش، زری (وجستا)، را راضی کند تا باهم به جنوب فرار کنند در این فیلم کامران شیردل با میرمحمد تجدد, مهری ودادیان, حسن رضایی, پروین سلیمانی, محمدرضا اصلانی, جمشید الوندی, رضا پاکزاد, مهدی رجائیان, حسین شهاب, جلال پیشواییان, سعید راد, رضا صفاییپور, محمد تقی شکرایی, محسن آراسته, واروژان, کبری سعیدی, سوسن سرمدی, اسماعیل نوری علا, صمد شیرازی, جعفر اکبری, زاون اوهانیان همکاری کرده است.
انتظار درباره آن است که: داستان در شهری ساحلی در جنوب ایران میگذرد. پسر نوجوانی که باید برای زن و مرد پیری هر روز ظرف بلوری پر از یخ ببرد، شخصیت اصلی فیلم است. پسر، ظرف خوش آب و رنگ بلوری را از در خانهای که دست یک زن جوان از آن بیرون میآید، به دست زن میدهد و بی آنکه صورت یا بدن زن را ببیند، ظرف یخ را به خانه زن و مرد سالخورده میرساند. پسر که بیتاب فرارسیدن زمان یخ گرفتن است، یک روز که در شهر عزاداری است درِ خانهای را که دست زن از آن بیرون میآید، باز میکند و به درون خانه میرود و صحنههای عجیبی از عزاداری زنان داخل خانه میبیند، پیرزنی که آنجاست متوجه حضور پسر میشود و او را تنبیه میکند و از خانه بیرون میاندازد. دفعه بعد که پسر برای گرفتن یخ به خانه میرود، دست چروکیده پیرزنی به جای دست جوان زن همیشگی، از در بیرون میآید تا کاسه را از پسر بگیرد و پر از یخ کند. در این فیلم کامران شیردل با امیر نادری, فیروز ملک زاده, رضا یاقوتی, حسین حیدری, فرزانه یوسفی, زهره قهرمانی همکاری کرده است.
اون شب که بارون اومد درباره آن است که: این فیلم روایتی است از اتفاقی که نقل میشود مشابه حادثه دهقان فداکار در روستایی در شمال کشور اتفاق افتاده و تحلیلی است بر گزارش واقعیت و جنبه نسبی و اسطورهسازی از آن. در این فیلم کامران شیردل با نقی معصومی, اسماعیل نوری علا همکاری کرده است.