ریاحی، کتایون (متولد 10 آذر 1340، تهران) کتایون ریاحی دارای مدرک دانشگاهی در رشته ادبیات و مردم شناسی است. او ابتدا به نوشتن داستان برای کودکان علاقه داشت اما بعداً به بازیگری روی آورد. اولین حضور او در سینما «پایزان» (1987) بود و با سریال «پدرسالار» (1994) به شهرت رسید. با سریال های «روزهای زندگی» (1998)، «پس از باران» (1999) و «شب دهم» (2001) بود که او خود را به عنوان یک بازیگر توانا تثبیت کرد. او همچنین در سریال یوسف پیامبر (2009) به ایفای نقش پرداخت. بسیاری از منتقدان بر این باورند که ریاحی
...بهترین بازی را در فیلم «شام آخر» (1380) بازی کرد، نقشی که نامزدی بهترین بازیگر زن را در بیستمین جشنواره جهانی فیلم فجر به ارمغان آورد. بازی فوقالعاده او در فیلم «این زن حرف نمیزند» (1381) نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن در هفتمین جشن سینمای ایران شد. ریاحی همچنین در فیلمهای متعددی از جمله «غریبه» (۱۳۶۶)، «آپارتمان ۱۳» (۱۳۶۹)، «ماه مهربان» (۱۳۷۴)، «روشنتر از تاریکی» (۱۳۸۱) و «دعوتنامه» (۱۳۸۷) بازی کرده است. ). کتایون ریاحی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تارا و تب توت فرنگی درباره آن است که: تارا به اصرار همسر رزمنده اش فرهاد، به مناسبت انتشار اولین کتابش «تب توت فرنگی» از همه کسانی که نامشان در این کتاب برگرفته از خاطرات واقعی تارا آمده، دعوت میکند تا با هم جشن بگیرند. همان شب در جریان جشن، پس از ورود ناشناسی به خانه آنها صدای شلیک میآید در این فیلم کتایون ریاحی با لادن مستوفي, پژمان بازغی, فرهاد قائمیان, ابراهیم اصغری, لادن طباطبایی, عبدالله اسکندری, بابک پناهی, ستار اورکی, حسین ملکی, کاوه ایمانی, بهمن حیدری, فخری خوروش, رامبد شکرابی, ژیلا مهرجویی, بابک حبیبی فر, رستم حمیدی, سعید سهیلی, پیمان شادمانفر, مژده قاجاریه, ناصر فرهودی, محمد فوقانی, مجید مولایی, شهره سلطانی, آمنه کیوانی همکاری کرده است.
قافله درباره آن است که: در یک درگیری بین نیروهای انتظامی و قاچاقچیان یک افسر کشته میشود. سروان یوسف پیر بلوچ، پسرعموی مقتول برای رسیدگی به پرونده یک سرقت به بلوچستان منتقل می شود. او با کمک خانواده عمویش به مبارزه با اشرار میپردازد. در پی حوادثی که رخ میدهد خانواده اش از هم میپاشد و سرانجام مورد سرقت که یک اسکلت است پیش می آید « پیر بلوچ» خود را به عنوان یکی از سردسته های قاچاقچی ها جا میزند و سرانجام به محل اختفای « جلال - سرکرده قاچاقچیان که موجب قتل پسر عمویش نیز بوده - دست می یابد و با یاری نیروهای انتظامی قاچاقچیان را گرفتار می کند. در این فیلم کتایون ریاحی با امیرحسین صدیق, کاظم هژیرآزاد, پرستو گلستانی, حسن رضایی, جمشید هاشم پور, منوچهر حامدی, شاهد احمدلو, علیرضا زریندست, مهرداد جنابی, محمدحسین فرحبخش, عبدالله علیخانی, ناصر گیتی جاه, مجید جوانمرد, مهدی رجائیان, یدالله شهیدی, مختار سائقی, کریم نشاط, انوشیروان نعیمی, رفیع مددکار, مینا فرامرزی, حمید قدکچیان, علی ثابت, نریمان شاداب, رضا مرادیان همکاری کرده است.
شام آخر درباره آن است که: مهین مشرقی، استاد دانشکده معماری، بیست و شش سال به خاطر دخترش ستاره با همسرش محسن که اختلاف فکری و رفتاری زیادی با او داشت، زندگی ملال آوری را تحمل کرد و سرانجام با وساطت ستاره، بعد از یک درگیری سخت بین مهین و محسن در حضور دانشجویان، محسن رضایت میدهد که از مهین جدا شود.مهین، پس از طلاق از محسن، به خانه قدیمی پدرش نقل مکان می کند و با دخترش ستاره و دایه اش آفاق زندگی تازه ای را آغاز میکند. مهین پس از مدت ها، احساس خوب آرامش و رضایت را در زندگی تجربه می کند، تا اینکه مانی معترف، دانشجوی مهین مشرقی، پایش به زندگی آنها باز می شود. مانی، به رغم اختلاف سنی زیاد با مهین، اما تعلق خاطر عمیقی به او دارد، این در حالی است که ستاره به شدت به او علاقه مند است و در برنامه های طراحی شده آینده اش، خود و مانی را به عنوان همسرش در ایتالیا برای ادامه تحصیل می بیند.مانی، ازدواج خود با مهین را پیگیری و موضوع را با پدر و خواهرش نیز در میان میگذارد و آنها نیز از او خواستگاری میکنند. کمی بعد، مانی و مهین، همراه با ستاره و خواهر مانی برای سفری تحقیقاتی به نایین میروند و ستاره براثر اشتباه مادرش به موضوع ازدواج مادرش و مانی آگاه می شود، او که این ماجرا را باور ندارد، پریشان و خشمگین نزد پدر بازمیگردد. محسن، پدر ستاره، موضوع رابطه آزاد همسر سابقش با دانشجویان و ارتباط با مانی را به کمیته انضباطی دانشگاه می کشاند و کمیته انضباطی رای به اخراج مهین و مانی میدهد. مهین در این شرایط چاره ای جز پذیرفتن پیشنهاد ازدواج با شاگردش را ندارد و زندگی مشترکی را با او آغاز می کند. آن دو برای ماه عسل به شمال سفر میکنند. ستاره که شوکه شده است، در وضعیت روحی آشفته، به دیدار مادرش و مانی رفته و آن دو را با شلیک گلوله می کشد.آفاق، دایه ی مهین مشرقی که قصه ی غم انگیز این عشق را روایت می کند، در بازداشتگاه به دیدار ستاره میرود... در این فیلم کتایون ریاحی با آتیلا پسیانی, هانیه توسلی, محمدرضا گلزار, ثریا قاسمی, شاهرخ فروتنیان, بهروز قادری, فریدون جیرانی, نازنین مفخم, محمد آلاد پوش, فریدون شهبازیان, علی عابدینی, بهمن حیدری, احمد احمدی, مسعود بهنام, یدالله شهیدی, پروین میکده, مهسا عظیمی, شیوا ابراهیمی, ابوالقاسم یزدی, اکبر نظری همکاری کرده است.
غریبه درباره آن است که: بهرام پرتوی كارمند شهرداری پس از بازنشسته شدن احساس بطالت می كند. مدتی را به پارك نشینی و خیابان گردی و دیدار دوستان می گذراند. به توصیه اطرافیان نزد دامادش كه مهندس شركت ساختمانی است، مشغول به كار می شود، اما.. در این فیلم کتایون ریاحی با اکبر عبدی, بهنوش طباطبایی, مهدی هاشمی, محبوبه بیات, علی اصغر گرمسیری, همایون اسعدیان, حسین کسبیان, رضا توکلی, عبدالله اسکندری, ناصر چشم آذر, رضا بانکی, محمدحسین فرحبخش, رضا رویگری, رحمان رضایی, نعمت الله شاه قدمی, مختار سائقی, مهین نویدی, هادی ژورک, احمد بنیاردلان, ملیحه سعیدی, حسین شهاب, رحمان مقدم, سروش خلیلی, حسین صفاریان, مرتضی اردستانی, کریم نشاط, امیر مولایی, محسن اصلانی, محرم بسیم, عسگر قدس, محمدتقی شریفی, علیرضا نائینی, روح الله انصاری, مجید علیزاده, قدرت الله لطیفی, محمدرضا سیف اللهی, بهزاد سپهری, حسین عباسی, علی دماوندی, علی حقفروش, محمد مجتبی, مجتبی شرابی, غلامرضا برهانی, صفر عبدلی, گل خانی, حسین قطاع, خسرو شاه کرمی, ناصر میر لطفی, محمد شمس, عزیز داوودی, فریدون ربیعی, امیر توسل همکاری کرده است.
لاک پشت درباره آن است که: " مختار" رابط سازمان قاچاق مواد مخدر از ایران به خارج از کشور است. وقتی او در مقابل خواسته های سازمان مخالفت میکند، سازمان "اسکندر" را به ایران میفرستد تا با و مختار، وارد مذاکره شود. نیروهای امنیتی از ورود "اسکندر" باخبر می شوند. و اسکندره یک متخصصی را به نام و سیاوش، مأمور ترور و مختار میکند و... در این فیلم کتایون ریاحی با سیدجواد هاشمی, نادر سلیمانی, اکبر معززی, جمشید هاشم پور, محمد پور ستار, علی شاه حاتمی, حسین ملکی, مهرزاد مینویی, پیمان یزدانیان, محمود پاکنیت, محسن روشن, حمید قدیریان, ناصر فروغ, محسن علی اکبری, علیرضا نوین نژاد, حافظ احمدی, محمد علیقلیزاده همکاری کرده است.
این زن حرف نمیزند درباره آن است که: ثريا با اردلان وكالت زني به نام الهه احمدي را برعهده مي گيرد. الهه متهم است جواني به نام بهروز را با چاقو كشته و حاضر به حرف زدن نيست. اردلان سعي مي كند رضايت خانواده مقتول را به دست بياورد اما موفق نمي شود. ماني از دوستان صميمي بهروز در گفتگويي با اردلان اصرار دارد كه الهه بي گناه است و اگر كاري كرده فقط براي دفاع از خود بوده، چون بهروز معتاد بوده و قصد آزار و اذيت او را داشته است. در دادگاه خلاف گفته هاي ماني ثابت مي شود و خواهر مقتول مي گويد بهروز و الهه قصد ازدواج داشتند. از طرفي نامه اي براي اردلان مي رسد و از او خواسته مي شود اگر بي گناهي الهه را ثابت كند به او پول كلاني پرداخت مي شود. ثريا كه پي مي برد ماني در كار مواد مخدر است، او را زير فشار مي گذارد تا حقيقت را بگويد. در تعريف ماني از گذشته درمي يابيم كه او و بهروز و سروش دوستان صميمي بودند تا اينكه الهه در محل آنها ساكن شد. بر اثر يك اتفاق بهروز با الهه آشنايي بيشتري پيدا كرده و به او دلبسته شده و از آن به بعد ديگر كمتر به او و سروش توجه كرده است. ماني مي گويد پس از مدتي اعتياد بهروز شدت پيدا كرده و به اتفاق سروش در كار خريد و فروش مواد مخدر همدست بوده اند. اردلان سراغ سروش مي رود كه به خاطر فروش مواد زنداني است. سروش تأكيد مي كند كه الهه وقتي فهميده بهروز اعتياد دارد حاضر به ازدواج با او نشده است. اردلان در زندگي خصوصي با پسرش حامد مشكل دارد و از سويي نيز نمي تواند گره اين پرونده را باز و الهه را وادار به شكستن سكوتش كند. او در آخرين مرحله الهه را با گروگذاشتن سند از زندان بيرون مي آورد. الهه و اردلان به طور اتفاقي پي مي برند كه ماني با معرفي كردن خود به عنوان قاتل بهروز هم اكنون در محل وقوع قتل است. الهه كه شوكه شده خود را به محل حادثه مي رساند و مقابل قاضي و خبرنگاران به تشريح ماجراي قتل مي پردازد. او مي گويد در آن روز بهروز به بهانه اي او را به آن ساختمان نيمه تمام آورده و سروش كه او هم در آنجا حضور داشته و حال متعادلي نداشته، او را مورد ضربه و ستم و تجاوز قرار داده است. الهه كه بهروز را مسبب اصلي اين شرايط مي داند، با چاقويي او را كشته است. شریک امیر، نمی تواند اطلاعات جدیدی به دانسته های ثریا اضافه کند و رفته رفته ثریا اردلان از ادامه این پرونده ناتوان و خسته میشود، به خصوص که الهه نیز به هیچ ترتیبی حاضر به شکستن سکوتش نیست. ثریا اردلان با گروگذاشتن سند، الهه را از زندان مرخص می کند و همان زمان به طور اتفاقی پی می برد که مانی با معرفی کردن خود به عنوان قاتل بهروز، هم اکنون در محل وقوع جنایت است. الهه که شوکه شده، خود را به محل حادثه می رساند و مقابل قاضی و خبرنگاران به تشریح ماجرا پرداخته و میگوید در روز حادثه بهروز به بهانه ای او را به آن ساختمان نیمه تمام برده و سروش نیز در آنجا حاضر بود. سروش که حالتی نامتعادل داشت او را مورد حمله ، ضرب و شتم تجاوز قرار داده است.الهه اعتراف میکند چون بهروز را مسبب اصلی سرنوشت تلخ خود میدانستم، با ضربات چاقو او را کشتم... در این فیلم کتایون ریاحی با حامد بهداد, لاله اسکندری, شهاب حسینی, حمیدرضا پگاه, غلامرضا گمرکی, کوروش تهامی, اصغر آبگون, پرویز آبنار, عباس گنجوی, حسن پویا, کارن همایونفر, شادمهر راستین, محمد حاجحسینی, محمد حاتمی, احمد امینی, محمدرضا قومی, ژیلا مهرجویی, بابک برزویه, فرشید نوابی, حشمت آرمیده, کتانه افشاری نژاد, فرزانه شبانی, پرویز سیرتی همکاری کرده است.
بانوی من درباره آن است که: سال های دور، در یک بیمارستان، دو نوزاد همزمان متولد می شوند. پسرکی با نام فرهاد که پسرعموی نوزاد اول است اما با نوزاد دوم عکس یادگاری می گیرد. بیست سال بعد، فرهاد، حالا جوان شایسته ای است و قرار است با لیلی (نوزاد اول) ازدواج کند. اما فرهاد مایل به ازدواج با دخترعمویش نیست، او دلبسته فروشنده بیوه ای در فروشگاه رفاه است. اما شیرین که ماجرای علاقه لیلی به فرهاد را میداند، این پیشنهاد را نمیپذیرد.فرهاد، حقیقت احساس خود را با لیلی در میان میگذارد و لیلی علیرغم علاقه ای که به او دارد، خود را کنار میکشد، امّا پدر قلدر فرهاد، حاضر به پذیرش موقعیت پیش آمده نیست و همچنان اصرار دارد که فرهاد باید با لیلی ازدواج کند و نهایتا فرهاد را از خانه بیرون و او را از ارث محروم و مغازه اش را هم پس میگیرد. فرهاد چندی بعد تصادف میکند و چون احوال پریشانی دارد، او را به تیمارستان تحویل میدهند.فرهاد وقتی کمی احوال خود را باز می یابد، منبع آب تیمارستان را که مدتهاست خراب است، تعمیر میکند و در این شرایط به هیچ ترتیبی حاضر به حرف زدن با افراد خانواده اش نیست. لیلی که نگران احوال اوست به دیدار شیرین می رود و از او خواستار نجات زندگی فرهاد می شود. شیرین می پذیرد و روز بعد با عکسی از فرهاد، که بر بالای گهواره او ایستاده به دیدارش در تیمارستان میرود. در این فیلم کتایون ریاحی با جمشید مشایخی, پانته آ بهرام, پرویز پرستویی, هوشنگ قوانلو, جمشید شاهمحمدی, اصغر بیچاره, محمد ابهری, ناصر شفق, یدالله صمدی, مهرداد فخیمی, شیرین وحیدی, کامبیز روشنروان, محمود سماکباشی, علی عابدینی, عباس محبی, پروین میکده, بابک برزویه, روحالله مهرابی, محمدرضا حق گو, حشمت آرمیده, محمد حقیقی, نیلوفر محلاتی, عزت اله مهرآوران, غفار رضایی, بهناز توکلی, نادیا موسوی اشکوری, کاوه آهنگر, حمیدرضا مولانا, خسرو خان محمدی, ژانت وسکانیان همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
حکایت آن مرد خوشبخت, کشتی آنجلیکا, جایی دیگر, پاییزان, دعوت, فیلموگرافی گوهر خیراندیش, ماه مهربان, تماس شیطانی, آپارتمان شماره ۱۳, یوسف پیامبر, شیخ مفید, خبرچین, راز گل سرخ, آخرین لحظه