خسرو خورشیدی به عنوان طراح صحنه در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تب درباره آن است که: مهران علیرغم مخالفت خانواده و به خصوص پدرش، که معتقد است دختر مورد علاقه او ترانه، در چارچوب اعتقاد مذهبی و اخلاقی خانواده نیست، با او ازدواج میکند. بعد از چندی، پدر برای مداوای بیماری اش قصد سفر به خارج از کشور را می کند و با مهران که برای خداحافظی نزدش میرود برخورد بسیار سردی میکند و بار دیگر به او تذکر میدهد که ترانه همسر مناسب او نیست و تأکید میکند که در وصیت نامه اش، این بی توجهی او به خانواده یقیناً مؤثر خ
...واهد بود. ترانه که از وجود گاوصندوق پدر مهران در ویلای شمال خبر دارد، نادر دوست سابقش را که آدم خلافکاری است مطلع کرده و مهران را نیز راضی می کند، تا گاوصندوق را باز کنند. مهران که ابتدا با این نقشه مخالف است وقتی درمی یابد که در وصیتنامه پدرش از ارث محروم شده، به این سرقت و در واقع برداشتن سهم خودش از میراث پدر رضایت میدهد. ویلا، سرایدار پیر و کنجکاوی دارد که به هر ترتیب ممکن مانع کار آنهاست. وقتی تلاش نادر برای بازکردن گاوصندوق بی ثمر می ماند، به سراغ آهنگر می روند، آهنگر برای باز کردن گاوصندوق نیز پس از پی بردن به اصل ماجرا، طلب سهم می کند و آنقدر در این امر سماجت میکند که با نادردرگیر شده و کشته میشود. مهران و نادر جسد آهنگر را به دریا می اندازند. نادر دو تن از دوستانش را در جریان گاوصندوق میگذارد و با آنها توافق می کند که پس از باز کردن گاوصندوق، محتویاتش را او و دو دوستش (بی توجه به مهران و ترانه) به سهم مساوی تقسیم کنند. امّا نادر در جریان بازکردن گاوصندوق با آن دو نیز درگیر می شود. دو دوست نادر همه و از جمله دختر سرایدار را گروگان می گیرند. امّا وقتی گاوصندوق باز میشود، معلوم می شود هیچ چیز در آن نیست؛ سریدار که همسایه ها را خبر کرده، موجب فرار دوستان نادر و خود او می شود. به نظر میرسد که مهران دیگر تحمل زندگی با ترانه را ندارد و تنها کنار جاده به انتظار اتومبیلی می ایستد تا او را به تهران ببرد. در آن سوی جاده نیز ترانه، پریشان و در هم، برای ادامه سفری مبهم و تاریک، انتظار رسیدن اتومبیلی را میکشد. در این فیلم خسرو خورشیدی با امین حیایی, حدیث فولادوند, لعیا زنگنه, سعید پورصمیمی, محمود جعفری, داریوش ارجمند, حمید فرخ نژاد, شیرین بینا, جهانگیر میرشکاری, اصغر رفیعیجم, عبدالله اسکندری, سعید انصاری, امین میرشکاری, فلور نظری, رحیم نوروزی, شاهرخ سخایی, داریوش آشوری, غلامرضا کریمی, امیر حمزه گرجی نژاد, عزت الله جامعی ندوشن, مژگان ربانی, خسرو خان محمدی همکاری کرده است.
خسرو خورشیدی به عنوان طراح لباس در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
لژیون درباره آن است که: سال ها پیش از انقلاب و مراسم ختم درگذشت بزرگ خاندان فرزاد است. فرامک پسر بزرگ سی و دو ساله او، پس از پانزده سال زندگی در آمریکا، برای شرکت در این مراسم به ایران بازگشته است. همزمان با فرامک، کتی همسر آخر فرزاد و مادر ناتنی فرامک، که پیش از این بازیگری سرشناس بوده و بعد از جدایی از فرامک، باجبار و نفوذ فرزاد ناچار از ترک مملکت شده، نیز به ایران بازگشته و در مراسم ختم حضور مییابد. صابر شاهین، که از کودکی در خانواده فرزاد پرورش یافته و مورد اعتماد خاندان است، مدیریت شرکت فرزاد و سردبیری نشریه جنجالی او را به عهده دارد و اینک نیز همه امور را پس از مرگ فرزاد، تحت کنترل دارد. به توصیه فرزاد، پسرش در جست و جوی دفترچه سیاه رنگی است که گمان می کند وصیتنامه پدرش است و با دست یافتن به آن به حقوق خود خواهد رسید. کتی نیز در فرصتی که به دست آورده، پیگیر کسب جایگاه از دست رفته اش در بازیگری برمی آید و در پی زنده کردن عشق قدیمی و از دست رفته خود است. صابر شاهین سعی می کند پی به اسرار خانوادگی فرزاد برد تا از این طریق به گوشه های تاریک زندگی اش آگاه شود. و این چنین است که اسناد مربوط به فراماسونی او را مییابد. فرزاد در واقع استاد اعظم لژ فراماسونها بوده و زندگی فرامک و صابر شاهین نیز به نوعی تحت سیطره فراماسونها هست. کتی به طور اتفاقی دفترچه سیاه را یافته و به اسرار خانوادگی آگاه می شود و درمییابد که چگونه پدر صابر به قتل رسیده است. از این پس زندگی آنها وارد مرحله جدیدی می شود. فرامک چون پدرش جذب لژیون فراماسونها می شود، ارتباط صابر و کتی که از قدیم به هم علاقمند بوده اند، ابعاد جدیدی پیدا می کند. صابر دست به کارگردانی فیلمی میزند که بازیگر نقش اصلی اش کتی است. فراماسونها تلاش می کنند تا صابر شاهین را نیز جذاب و به عضویت لژ فراماسونری در آورند و وقتی موفق به جلب همکاری او نمی شوند، ترتیب کشته شدن او را میدهند... در این فیلم خسرو خورشیدی با هما روستا, خسرو شکیبایی, غلامرضا طباطبایی, کیانوش گرامی, رویا تیموریان, فتحعلی اویسی, میرولی الله مدنی, صالح میرزا آقایی, مهرداد فخیمی, دانیال حکیمی, معصومه آقاجانی, بهرام دهقانیار, شهریار پارسی پور, محمدعلی کشاورز, فرهنگ معیری, یاور تورنگ, غفار رضایی, هاشم گرامی, ضیاالدین دری, فرزین خسروشاهی, احمد دامود, آرش تاج, مهدی ژورک, عبدالله اسفندیاری همکاری کرده است.
تابلویی برای عشق درباره آن است که: مردي نقاش پس از سي سال فراموشي و بي خبري از پدر و مادرش ـ پس از شكست هاي مختلف در عرصه ي هنر و زندگي ـ به زادگاه اباء و اجدادي خود برمي گردد؛ اما تنها فرشته مرگ است كه او را مي شناسد و به استقبالش مي رود. فرشته مرگ با مرور سال هاي گذشته صحنه هاي مرگ پدر و مادرش را براي او به تصوير مي كشد و در اقدامي غيرمعمولي مانع خودكشي مرد نقاش مي شود و در مراحل بعدي تلاش مي كند او را به زندگي بازگرداند. در این فیلم خسرو خورشیدی با جهانگیر الماسی, توران قادری, جمشید لایق, فریده سپاه منصور, کامران فیوضات, باقر صحرارودی, فاطمه گودرزی, حسینعلی لیالستانی, مهدی دارابی, پرویز ملک زاده, فرخ نعمتی, امیرحسین قاسمی, صمد تواضعی, علیرضا کهن دیری, زهره صفوی, رحمان مقدم, محسن موسوی, ابراهیم فرخمنش همکاری کرده است.
مجسمه درباره آن است که: فیلم سه دوره از زندگی مردی به نام «بهرام شیرازی» را نشان میدهد. در جوانی او هنرجویی هنرستان موسیقی است و همزمان در شهرداری تهران هم کار می کند. در میانسالی مدرس دانشگاه تهران است و موسیقی تدریس میکند. در پیری استاد ممتاز دانشگاه شده است و به عنوان موزیک شناس و آهنگساز شهرتی جهانی دارد. یک روز صبح وقتی «بهرام» از خواب بیدار می شود، در می یابد که دست راستش دیگر از او فرمان نمیبرد و میخواهد مستقلا عمل کند. با این حادثه، ماجراهای دیگری پیش می آید... در این فیلم خسرو خورشیدی با امین تارخ, جهانگیر فروهر, کاظم هژیرآزاد, پارسا پیروزفر, ثریا قاسمی, سیروس ابراهیمزاده, عیسی صفایی, هوشنگ قوانلو, رضا فیاضی, مهوش وقاری, محمود بنفشه خواه, هرمز هدايت, لوریک میناسیان, بهزاد خداویسی, محمد ابهری, رضا بنفشه خواه, منوچهر حامدی, ابراهیم وحیدزاده, غوغا بیات, محمدرضا علیقلی, حسین جعفریان, حسن حسندوست, شیوا خنیاگر, مسعود افشار, امیر اسکندری, محمود بصیری, اکبر قدمی, رحمان مقدم, سعید خوشدل, ابراهیم عباسعلیزاده, اکبر احمدی, نجف علی هادی, جواد زیتونی, منصور والا مقام, کریم قربانی, غلام حسین صالح یار, سیاوش ظهیرالدینی, بهروز پیروزیان, کاظم شیرین سخن, داوود آریا همکاری کرده است.