محمود مقدم به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
آبشار طلا درباره آن است که: مهندس شاهین (پرویز مجیدی) با باباقندی (محمدتقی کهنموئی) و عده ای کارگر یک کارگاه چوب بری را اداره می کنند. باباقندی به جرم قتل همسرش شانزده سال در زندان بوده، و سال های طولانی است که دخترش پروین (دلارام) را ندیده است. جوان هوسرانی به نام ارسلان (شهرام شبیری) با دوستانش مانع کار کارگران می شوند. باباقندی مهندس شاهین را از سانحه ی سقوط یک درخت تناور نجات می دهد و خودش زیر درخت جان می دهد. مهندس شاهین جسد باباقند
...ی را کنار «آبشار طلا» دفن می کند و تصمیم می گیرد از دخترش پروین نگهداری کند. مهندس به ملاقات پروین می رود، و پروین او را به جای پدرش اشتباه می گیرد. ارسلان پروین را بر ضد شاهین تحریک می کند. شاهین، به رغم علاقه اش به پروین، او را از خود می راند، و کارگرها نیز به اعتراض جنگل را ترک می کنند. پروین به دیدار ارسلان می رود، و مریم (توتیا)، نامزد ارسلان، فاش می کند که پروین دختر باباقندی است. کارگرها با ارسلان درگیر می شوند و پروین با شاهین بر سر مزار پدرش می رود. در این فیلم محمود مقدم با ولی‌الله خاکدان, محمد تقی کهنمویی, روبیک منصوری, رضا عبدی, فرهاد خوشبخت, مصطفی عالمیان, دلارام کشمیری, مهستی, ایران قادری, حسین بدیعی, سیامک یاسمی, علی رهبری, ناصر رفعت, شهرام شبیری, پرویز مجیدی, تیلا, توتیا, مینا, لاله, نوروزعلی خوشبخت, عباس وفایی, چنگیز, اکبر ایمانی, همایون مراد همکاری کرده است.
محمود مقدم به عنوان تهیه کننده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
شب عروسی درباره آن است که: احمد دست کمونچه و دوستش برزو به تهران می روند تا برای خانم مهربان، که فلج است و به موسیقی علاقه دارد، برنامه اجرا کنند. خانم مهربان با خواهرش ستاره زندگی می کنند و منتظرند تا مراد، برادر گمشده ی احمد، از فرنگ بازگردد و با ستاره ازدواج کند؛ اما مراد که در زندان است و دارای زن و فرزند است سعی دارد قبل از مرگ خانم مهربان ستاره را به عقد خو درآورد تا وارث ثروت او شود. تیمور احمد را در خانه ی مهربان می بیند و متوجه شباهت او به مراد می شود. بنا به تصمیم مراد احمد را می ربایند و او را مجبور می کنند که به جای مراد با ستاره پای سفره ی عقد بنشیند. مراد از زندان مرخص می شود و همسرش را به قتل می رساند، و مادر احمد و خواهرش به تهران می آیند. با برملا شدن نقشه ی مراد او می گریزد و موقع فرار زخمی می شود، و مادر با دیدن خال روی بازوی او درمی یابد که مراد فرزند گم شده اش است. مراد می میرد و احمد پس از ازدواج با ستاره از فرزند او نگهداری می کند. در این فیلم محمود مقدم با حمیده خیر آبادی, شهلا ریاحی, اسدالله یکتا, رضا بانکی, محمد تقی کهنمویی, حسین خواجه امیری, فرنگیس فروهر, حسن مصیبی, ویکتوریا, جواد قائم مقامی, سارا, عهدیه بدیعی, جواد تقدسی, محمدرضا رفیعی, بابک, ناصر رفعت, ناتاشا, محمد فرزین, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
فردا روشن است درباره آن است که: زنی وقتی درمی یابد شوهرش را یک خوانندهٔ کاباره تحت نفوذ خود درآورده با تغییر ظاهر و رفتار خود یکبار دیگر به همسر گریزپایش نزدیک شده و سعی می‌کند او را به طرف زندگی خانوادگی بکشاند. خوانندهٔ کاباره با کمک عمالش زن را می‌رباید و شوهر با یاری پلیس آنان را گرفتار کرده و خود با همسرش زندگی تازه‌ای را آغاز می‌کند در این فیلم محمود مقدم با محمدعلی فردین, ویدا قهرمانی, ولی‌الله خاکدان, ملکه رنجبر, رضا هوشمند, رضا شفیع, ویگن دِردِریان, نظام فاطمي, اشرف کاشانی, همایون خرم, منوچهر طایفه, پرخیده, شهین خلیلی, ناصر رفعت, سردار ساگر, دلکش, مسعودی, علی باقرزاده, سلمان ونوس همکاری کرده است.
دایان باخ درباره آن است که: «نصرت» که دچار رشد غیر عادی اندام شده است، برای مداوا از آذربایجان به تهران می‌آید. «کیومرث» شوهرخواهر او که راننده‌ی یک شرکت تبلیغاتی است، برای درآمد بیشتر تصمیم می‌گیرد از وجود او برای کارهای تبلیغاتی استفاده کند و بعد از حضور «نصرت» در چند آگهی، به درخواست همسرش این کار را متوقف می‌کند، اما او که مرد فرصت‌طلبی است، این‌بار «نصرت» را به مدیر شرکت تبلیغاتی واگذار می‌کند تا در یک سیرک خارجی شرکت نماید، اما از او در تهران سود می‌برد و «کیومرث» به اتفاق همسرش، مانع این امر شده و سرانجام به این نتیجه می‌رسند که «نصرت» را روانه زادگاهش نمایند. در این فیلم محمود مقدم با آزیتا حاجیان, مهراوه شریفی نیا, ملیکا شریفی نیا, آتش تقی‌پور, حسن رضایی, رضا رادمنش, همایون پایور, ژیلا ایپکچی, مرتضی ضرابی, کریم نشاط, عباس جهانبخش, حسن محمدی, غفار رضایی, گلچهره دانش, امیر فرشید رحیمیان, بابک والی, فرهاد پوراعظم, ایرج خدری, حسن مهدوی فر, پرویز کلویر, احمد سرفراز, اردشیر شلیله, مهدی ژورک, حسین داداش پور, سلیم رسولی همکاری کرده است.
عیاران و طراران درباره آن است که: "میرویس" که معمولا" خود را بازرگان و گاه عیار معرفی می کند در واقع به طراری مشغول است ، اومورد تعقیب عیاری بنام "نادر" است. یک یار نادر پول هائی را که میرویس به سرقت برده، می ریاید تا به صاحبانشان بازگرداند. ولی داروغه هر دو را گرفتار میسازد. نادر در فرصتی کیسه زر را برداشته و از زندان داروغه می گریزد. او هدفش بازگرداندن پولہاست و موفق نیز میشود. در این فیلم محمود مقدم با عرش پور زارعی, مصطفی طاری, فرهاد محبت, حسن زاهدی, محمود مشروطه, صفر عبدلی, قاسم پاکرو, غلامرضا امیری, حسین معلومی, زهره امیری, ناهید ظفر, مهدی شکیبا, امیر نوروزی, داوود حیدری, مهران روحانی, مهدی نوربخش, علی آقاجانی, بهرام پورناصح, سعید نادری, محمود قوامی, حسن بلور, انوش نوروزی, عباس شهشهانی, مصطفی بنی هاشمی, رستم غلامی, نصرالله سهرابی, حسین نوروزی همکاری کرده است.
خانه آقا‌ی حقدوست درباره آن است که: آقاي حقدوست انساني است پاكباخته، كه تنها آرزويش داشتن خانه است كه سرپناهش باشد. او سرانجام صاحب كلبه ي محقري مي شود كه به رغم كمبودها و مشكلها از داشتن آن به خود مي بالد. اما اين آسايش و شادي كوچك ديري نمي پايد؛ حقدوست پس از مدتي با خانواده ي محروم و دربدري روبرو مي شود كه بيش از او نيازمند سرپناه اند. خانه را به آنها واگذار مي كند و خود خانه به دوشي را از سر مي گيرد. در این فیلم محمود مقدم با پوران درخشنده, شیرین وحیدی, محمد شمس, عباس قهرمانی, مهدی شکیبا, محمود سمیعی, نصرت دستمردی, حسین پاک نیت, اسکندر عامری پور, مهدی محمد پور, حسین نیک آمیز, جواد میرمیران, مهدی مصطفوی, غلامرضا جنت خواه دوست, امير قهرایی همکاری کرده است.
