Manouchehr Ahmadi ( منوچهر احمدی ) born in 1946, is an Iranian actor. منوچهر احمدی به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
موج طوفان درباره آن است که: در یكی از بنادر جنوب صیادی به نام عاشور بزرگترین مروارید را صید می كند. سودجویان و دلالها مروارید در صددند تا مروارید را از چنگ او در آورند. بین عاشور و دلالها نزاع سختی در می گیرد. عاشور ناخواسته یكی از آنها را به قتل می رساند... در این فیلم منوچهر احمدی با گلچهره سجادیه, عنایت بخشی, محبوبه بیات, موسی افشار, کامبیز روشن‌روان, هادی اسلا
...می, شاهرخ غیاثی, بهروز مسروری, جمشید فرحی, معصومه تقی پور, خلیل انصاری, ابوالقاسم بهادر, ناصر اشکانی, ربا مقامی, سعید کمیجانی, حسین حقیقی, مهرداد کاظمی, حسن مصیبی همکاری کرده است.
منوچهر احمدی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
حامی درباره آن است که: نوجوانی به نام رضا نگران جان مادر بیمارش است. او برای رساندن مادرش به بیمارستان، مردی را که در روستایشان صاحب ماشین است، وادار می کند تا آنها را به شهر برساند. اما در شهر براثر عجله و شتاب گرفتار حادثهای غیرمترقبه می شوند و راننده به زندان می افتد.رضا که خود را در این حادثه مقصر میداند، برای فراهم کردن وسایل آزادی این مرد آرام و قرار ندارد و... در این فیلم منوچهر احمدی با امین حیایی, توران قادری, نرسی کرکیا, پریدخت اقبال پور, اصغر بانکی, مهدی رجائیان, محمد بانکی, وحید شیخ زاده, قدرت الله صلح میرزایی, محمود دینی, مهران تاجیک, حسین واثقی, ساناز سماواتی, محمود کوشان همکاری کرده است.
بلوغ درباره آن است که: دکتر ناصر خاوری که مددکار اجتماعی نیز هست، همواره خاطره دردناک غرق شدن نزدیک ترین دوستش بهروز را نمی تواند فراموش کند، نامزدش، دکتر سیمین روحانی، که او نیز به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت دارد، از این که ناصر همه اوقاتش را صرف مشکلات دیگران کرده، و کمتر به خانواده خود می رسد، گلایه دارد، مع هذا همچنان صمیمانه در کنار ناصر حضور دارد... ناصر و سیمین، حیاط بزرگ خانه زن ثروتمندی به نام معارف را، کارگاه خود برای کمک به مددجویان قرار داده اند. از آخرین مراجعانی که ناصر را سخت درگیر خود کرده اند، کوکب و فرزندانش آرزو و مهدی و همسر معتادش از یک سو، یحیی و خواهر و پدر خشن شان از سوی دیگرست... معضل رامیار نوه خانم معارف و اختلافش با پدر، از جمله مورد دیگری است که ناصر با پیگیری و دلسوزی هایش، متدرجاً حل کرده و آرامش را به زندگی یکایک شان بازمیگرداند. تا این که حادثه ای موجب می شود که او سرانجام فرصت پرداختن به خود، در یک مقطع کوتاه زمانی پیش آمده را تجربه کند... از قبل ناصر و سیمین قرار گذاشته اند تا بعد از رفع و رجوع آخرین پرونده ها، با یاری دکتر روحانی، پدر سیمین جهت گذراندن دوره ی عالی پزشکی که هردو در امتحانهای مربوط به آن پذیرفته شده اند - به خارج سفر کنند، اما ناصر در آخرین ساعات، از این امر منصرف شده و ترجیح میدهد تا کماکان به یاری مددجویان ادامه دهد. در این فیلم منوچهر احمدی با حسین یاری, جمیله شیخی, پژمان بازغی, ویشکا آسایش, محمدرضا شریفی نیا, فتح الله جعفری جوزانی, مسعود جعفری جوزانی, رضا رخشان, عبدالله اسکندری, علیرضا زرین‌دست, کامبیز روشن‌روان, روح‌الله امامی, اصغر رحمانی, ولی شیراندامی, رضا اردلان, ایرج سرباز, محمود استاد محمد, سحر جعفری جوزانی, هاشم روحانی, نرگس هاشم پور, رامیار رسوخ همکاری کرده است.
قصه خیابان دراز درباره آن است که: در یک بندر متروک و پرت افتاده چهار مرد روزهایشان را به علافی و ولگردی می گذرانند و شبهایشان را در قهوه خانه ای به صبح می رسانند: حنون با ماشین شویی و مختار با قمار امورات خود را می گذرانند. یعقوب سیاه جاشوی لنج است و بابایوسف ناخدای پیر و از کار افتاده ای است که لنجش را از دست داده است. بابایوسف که «اهل هوایی» است دچار توهم می شود و دوستانش او را نزد باباعبدالله، بابای زار جزیره، می برند تا با برگزار کردن مراسم «اهل هوا» شفا یابد. بابایوسف از میانه ی مر اسم می گریزد تا در حالتی ناهوشیار خود را در دریا غرق کند. دوستانش او را به ساحل بازمی گردانند. بابایوسف در کنار ساحل در رؤیا مرد سیاهپوشی را می بیند که با قایق به سوی ساحل نزدیک می شود. با راهنمایی های مرد سیاهپوش بابایوسف و دوستانش صاحب لنجی می شوند تا با آن به کار بپردازند؛ اما در نتیجه تماس با مردی قاچاقچی به راه خلاف کشیده و دستگیر می شوند. مدتی پس از آزادی بابایوسف در کنار ساحل مرد سیاهپوش را می بیند. مرد به بابایوسف بی اعتنایی می کند و لحظاتی بعد با قایق خود جزیره را ترک می کند. در این فیلم منوچهر احمدی با کیومرث پوراحمد, ناصر تقوایی, عباس گنجوی, محمد تهرانی, محسن تقوایی, شیدا قره چه داغی, علی اکبر جانبخش, حسین حاجت پور, محمد پولاد خان, رضا عباس نژاد, فرامرز رسولی همکاری کرده است.
عشق طاهر درباره آن است که: سحر مینایی پس از مرگ مادرش فیروزه که زمانی از خوانندگان معروف بوده ، پس از بیست سال وارد تهران شده و در جستجوی پدرش مهندس مینایی برمی آید، ابتدا هیچ ردی از پدر نمی یابد اما با یاری همکلاسی دانشکده اش پروانه و خواهرزاده اش مهندس نوید، جست و جوی پدر را ادامه میدهد. بعد از مدتی، تنها سرنخی که به دست می آید مردی به نام طاهر، است که قبلاً پیشکار پدرش بوده، اما در حال حاضر، صاحب مال و منال و حرفه های گوناگون و به علاوه نفوذ فراوانی است. طاهر به سحرقول یافتن پدرش را میدهد و برای این که بتواند وکالت او را برعهده بگیرد گذرنامه و شناسنامه سحر را میگیرد و با استفاده از غفلت او و کسب رضایت از پدر معتادش - مهندسی مینایی - که حالا تحت نفوذ اوست، سحر را غياباً به ازدواج خود در می آورد. مهندس نوید، خواهرزاده پروانه که دلباخته سحره شده است با طاهر درگیر می شود و با کمک داود، شاگرد حجره طاهر، محل مخفی پدر سحر را که زیرزمین متروک یک خانه قدیمی است، می یابد. در حالی که آنها سعی دارند تا پدر را به پزشک برسانند، طاهر سر میرسد و با آنها گلاویز می شود، امانهایتاً طاهر به دست داود شاگرد حجره اش کشته می شود... در این فیلم منوچهر احمدی با سعید پورصمیمی, بهناز جعفری, مانی کسراییان, منوچهر شاهسواری, عبدالله اسکندری, حسین علیزاده, سعید صادقی, محمدعلی نجفی, محمود موسوی نژاد, مسعود شاهوردی, ایرج سرباز, ناصر شکوهی نیا, خسرو امیر صادقی, زیبا نادری, نادر طالب زاده همکاری کرده است.
صدای صحرا درباره آن است که: عثمان آدی بیک با شلیک گلوله ای کشته می شود، و مغان خان (محسن فرید) پسر او بارزیل را نزد همسرش می برد، که چون فرزند خودش تریج او را بزرگ کند. سال ها بعد بارزیل (منوچهر احمدی) و تریج (جشمید گرگین) به گزل (نگار) علاقه مند می شوند. مغان گزل را برای بارزیل خواستگاری می کند. آن دو ازدواج می کنند، و صاحب فرزندی می شوند. سال های می گذرد و تریج گزل را فراموش نمی کند، و گه گاه سر راه او قرار می گیرد. شبی مرد غریبه ای تفنگی به بارزیل می دهد که از سلاح های مغان خان است و عثمان آدی بیک با آن کشته شده است. مغان قتل عثمان را حاشا می کند، تا اینکه روزی تریج به اوبه ی گزل می رود، و با شلیک گلوله ای بارزیل از پا در می آید. بارزیل از مغان خان امان می خواهد؛ اما به ضرب گلوله ی همسر مغان خان (ژاله علو) کشته می شودد او، قبل از مرگ، از مغان می خواهد به قاتلش امان بدهد. مغان همسرش را ترک و از آبادی کوچ می کند. وقتی گزل قصد دارد مغان را بکشد پسرش ایمان مانع او می شود. در این فیلم منوچهر احمدی با جمشید مشایخی, نادر ابراهیمی, ژاله علو, جمشید گرگین, ایرج صفدری, سعید امیرسلیمانی, نصرت الله کنی, منوچهر فرید, محمد تقی شکرایی, هرایر آتشکار, مریم زندی, سیما حاجی خانی, بهمن ریاحی همکاری کرده است.
شمر درباره آن است که: به دنبال مرگ پدر "ابراهیم "، یکی از قدیمیترین تعزیه خوانها، "حاج حسین " عده ای را گردهم می آورد تا به احیای تعزیه خوانی بپردازد. در این بین عشقی هم میان دختر کارگردان تعزیه ، ”مشہدی عباس" ، و ”کاظم "، ایفاگر نقش "شمر" از یک طرف و حاج حسین از طرف دیگر به وجود میآید. . ابراهیم با د ختر ازدواج می کند و کاظم از سر خشم دختر را میکشد و سوءظنها متوجه حاج حسین می شود. تا اینکه تعزیه آغاز شده و کاظم ، شمر، حاج حسین را به قتل می رساند . در این فیلم منوچهر احمدی با داوود رشیدی, عنایت بخشی, اکبر صادقی, محمد تقی کهنمویی, محمد قاضی, گلی زنگنه, غفار احمدی, پطروس پالیان همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
این گروه محکومین, میراث, مرد بی ستاره, پنجه آهنین, مردی از اصفهان, مریم و مانی, خشم و خون, خروس, صادق کرده, چرخ بازیگر, مرثیه, کیفر, داش آکل, حسن کچل
بیشتر
