منصور یزدی به عنوان فیلمبردار در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تهران پایتخت ایران است درباره آن است که: فیلم مستند «تهران پایتخت ایران است» روایتگر مشکلات مردمی در شهر تهران به عنوان پایتخت ایران در سالهای دهه ۴۰ خورشیدی بود که در همان سالها و در دهه ۴۰ خورشیدی ساخته شده است. در این فیلم منصور یزدی با کامران شیردل همکاری کرده است.
تجاوز درباره آن است که: عبدول (داوود رشیدی) در کارگاه چوب بری کار و با خواهرش گلاب (فهیمه رحیم نیا) زندگی می کند. عبدول به دختر صیاد (آذر فخر) علاقه دارد، و صیاد (منوچه
...ر فرید) به خواهر او چوپانی به نام ذبیح (بهزاد فراهانی) نیز به خواهر عبدول علاقه نشان می دهد. عبدول که مخالف ازدواج خواهرش است تهدید می کند که خواهرش و صیاد را خواهد کشت، و وقتی اهالی با جسد خواهر او و صیاد روبرو می شوند عبدول را به عنوان قاتل معرفی می کنند. پیرمردی (رضا کرم رضائی) اهالی را علیه عبدول می شوراند، و کدخدا (اکبر مشکین) آن ها را به آرامش دعوت می کند. عبدول به کلبه ی صیاد پناه می برد و با تهدید دخترش را گروگان می گیرد. به زودی گروهی از اهالی همراه مأمور پلیس (محمود دولت آبادی) و خبرنگاری (پرویز فنی زاده) در اطراف کلبه ازدحام می کنند، و برای بیرون کشاندن عبدول از کلبه به شور و مشورت می پردازند. مأمور در بازجوئی از اسم علی (خسرو شجاع زاده)، که شاهد ماجرای قتل بوده، فاش می کند که ذبیح قاتل است، و ذبیح اعتراف می کند که قصد اغفال گلاب را داشته، اما با مداخله ی صیاد هر دو را با داس کشته و گریخته است. در این فیلم منصور یزدی با بهزاد فراهانی, داوود رشیدی, پرویز فنی زاده, فردوس کاویانی, جمشید لایق, مهری ودادیان, فیروز بهجت محمدی, فهیمه رحیمنیا, رضا کرم رضایی, حسین کسبیان, مهدی رجائیان, حمید طاعتی, اصغر سمسار زاده, محمود دولتآبادی, عباس جهانبخش, منوچهر فرید, محمد تقی شکرایی, اکبر مشکین, خسرو شجاعی, ماسیس مانوکیان, آذر فخر, لوریس چکنواریان, حمید مصداقی, فریدون نوری, ناصر لالهزاری همکاری کرده است.
آرامش در حضور دیگران درباره آن است که: سرهنگ بازنشسته ای که پس از فوت همسرش با معلمه ی جوانی به نام منیژه ازدواج کرده و در شهرستان زندگی می کند. مرغ داری اش را می فروشد و به پایتخت باز می گردد تا در کنار دخترانش ملیحه و مه لقا زندگی کند. دخترها زندگی بی بندوباری دارند. آمنه ، کلفت خانه، می کوشد این را از چشم پدرشان پوشیده نگه دارد. پدر از وضع زندگی دخترها آزرده خاطر است و بیش از پیش به الکل پناه می برد. ملیحه، دختر بزرگتر، که از برخوردهای نامزدش سپانلو به تنگ آمده، با بریدن رگ دست خود خودکشی می کند و مه لقا، که آبستن است، به ازدواجی ناخواسته با علی تن می دهد. سرهنگ دچار جنون می شود و منیژه او را به کمک مسعود و آتشی در آسایشگاه روانی بستری می کند و مراقبت از او را به عهده می گیرد. در این فیلم منصور یزدی با ثریا قاسمی, ناصر تقوایی, عباس گنجوی, غلامحسین ساعدی, هرمز فرهت, مهری مهرنیا, محمدعلی سپانلو, اکبر مشکین, رویا, لیلا بهاران, مسعود اسداللهی, حیدر نخعی, پرتو نوری علا همکاری کرده است.