کرامیتز در 7 اکتبر 1938 در بخارست به دنیا آمد. او یک تاجر فرانسوی است که حرفهاش صنعت فیلم فرانسه از جمله کارگردان، تهیهکننده، توزیعکننده فیلم و اپراتور زنجیرهای از سینماها را در برگرفته است. مارین کارمیتز به عنوان تهیه کننده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
باد ما را خواهد برد درباره آن است که: چند نفر تهراني ـ كه فقط يكي از آنها در فيلم ديده مي شوند، به روستاي سياه دره در كردستان مي روند. روستائيان تصور مي كنند كه آن ها براي يافتن گنج آمده اند و مرد اصلي گروه نيز بدش نمي آيد كه مردم چنين تصو
...ري داشته باشند. تنها چيزي كه در او و دوستانش ديده مي شود، حالتي از انتظار براي رخ دادن يك حادثه است. گاهي او از پشت بام ها، خود را به كنار خانه ي پيرزني مي رساند كه در آستانه ي مرگ است و فرزندانش در آنجا جمع شده اند و اندوهگين و منتظرند و گاهي نيز براي صحبت كردن با تلفن همراه، ناچار است به گورستان روستا كه روي قله ي تپه ي مجاور قرار دارد برود. سرانجام، در حالي كه به نظر مي رسد همراهان مرد جوان از انتظار خسته شده و رفته اند، با ريزش گودال، جوان حفار زخمي مي شود و پيرزن روستايي هم مي ميرد، در حالي كه مرد جوان شهري، به درك تازه اي از فلسفه ي تولد و زندگي دست يافته است. در این فیلم مارین کارمیتز با لیدا سلطانی, فرزاد سهرابی, معصومه سلیمی, فرنگیس رهسپار, مسعود منصوری, ریحان حیدری, شاهپور قبادی, نقره اسدی, روشن کرم علمی, بهمن قبادی, محمود کلاری, جهانگیر میرشکاری, محمدرضا دلپاک, عباس کیارستمی, بهزاد دورانی, پیمان یزدانیان, نیک بیسکاردی, محمد حسن نجم همکاری کرده است.
سکوت درباره آن است که: با اینکه صاحب خانه ، خورشید و مادرش را تهدید به تخلیه محل اقامت شان کرده، اما خورشید پسرک ۹ ساله همه ی دغدغه اش اینست که از طریق صدا تلاش کند تا با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار سازد. خورشید همه روزه با اتوبوس به سوی کارگاه ساز سازی می رود و در آخرین ایستگاه، همیشه نادره دختربچه یازده ساله، در انتظار خورشید است تا او را به کارگاه ببرد. آخرین بار آن ها، ابتدا وارد یک بازار بزرگ و شلوغ میشوند، خورشید با صدای موسیقی که از رادیوی دستی رهگذری پخش می شود، راهش را از نادره به طرف صدا تغییر میدهد. لحظاتی بعد نادره درمی یابد که خورشید را گم کرده و سرانجام با تعقیب صدای موسیقی، خورشید را می یابد. صاحب کارگاه سازسازی از دیر آمدن خورشید و نادره عصبانی می شود و آنها را تهدید به اخراج میکند.خورشید در راه بازگشت به خانه درمی یابد که صاحب خانه همچنان طلب اجاره معوقه را میکند. نوازنده دوره گردی حاضر میشود برای صاحب خانه ساز بزند تا او اثاثیه خورشید و مادرش را بیرون نیندازد. امّا خورشید معتقد است که صاحب خانه ساز دوست ندارد و تنها به پول فکر می کند. در حالی که نوازندگان، موسیقی می نوازند تا شاید دل صاحب خانه به رحم آید، صاحب خانه بدون وقفه اسباب و اثاثیه آنها را از خانه بیرون می اندازد و مادر خورشید، با آینه ای که فقط در خانه مانده، بیرون می آید و کار تخلیه خاتمه میگیرد. اما خورشید غرق در دنیای خود است، در بازار مسگرها، خورشید با شنیدن برخورد چکش ها بر دیگهای مسی می ایستد و مثل یک رهبر ارکستر دستش را بالا و پایین میبرد، کمی بعد شاگرد مسگرها به تبعیت از حرکات دست او بر روی دیگهای مسی ضربه میزنند و سمفونی پنج بتهوون در فضا طنین انداز می شود. در این فیلم مارین کارمیتز با محسن مخملباف, بهروز شهامت, نازنین مفخم, ابراهیم غفوری, مجید انتظامی, تهمینه نرمت اوا, نادره عبداله یه وا, گل بی بی زیاد الله یوا, آراز محمد شیرمحمدعلی همکاری کرده است.
ده درباره آن است که: در فیلم ده یک زن درون خودرویی نشستهاست و در ده سکانس با پنج شخص گفتگوهایی انجام میدهد و نمایی از زندگی زن امروزی در ایران را نشان میدهد. در این فیلم شخصیت اصلی داستان با پسرش، خواهرش، یک عروس آینده، یک روسپی و زنی که به دنبال خواندن نماز است گفتگو میکند. در این فیلم مارین کارمیتز با بهمن کیارستمی, مانیا اکبری, عباس کیارستمی, کیلی توماس, وحید قاضی, امین ماهر, کامران عدل, رویا اکبری, مرتضی طباطبایی, کتایون طالعی زاده, ماندانا شعرباف, آمنه مرادی, رویا عرب شاهی همکاری کرده است.