مینو فرشچی به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
بانوی اردیبهشت درباره آن است که: فروغ کیا، زن، مادر و فیلمساز مستند که با تنها پسرش مانی زندگی می کند، مردی خواستار اوست اما او در تردید پذیرفتن درخواست او و یا ادامه زندگی با پسرش است. فروغ در کارش موفق است و در حال ساختن فیلمی درباره ی مادران نمونه است، مرور زندگی این مادران پرسش های متعددی را برایش پیش می آورد. فروغ سخت در پی به پایان رساندن مستند تازه اش است، احساس او این است که پایان کار این فیلم، پاسخی بر بسیاری از مسائل شخصی اش خو
...اهد بود. در این فیلم مینو فرشچی با عاطفه رضوی, باران کوثری, فاطمه معتمد آریا, گلاب آدینه, رامین راستاد, رخشان بنی اعتماد, مانی کسراییان, جهانگیر کوثری, پرویز آبنار, حسین جعفریان, علیرضا رییسیان, مصطفی خرقهپوش, مهری شیرازی, امیر اثباتی, معصومه شاهنظری, پیمان شادمانفر, بهناز توکلی همکاری کرده است.
مینو فرشچی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
شوکران درباره آن است که: محمود بصیرت از مدیران کارآمد و موفق کارخانه ای در زنجان است. مذاکراتی برای فروش کارخانه در جریان است. مهندس خاکپور مدیرعامل کارخانه و از دوستان نزدیک محمود، به او اطلاع میدهد که افراد ناشناسی درصدد جلب همکاری او برای خرید کارخانه، به ترتیبی که خود طراحی کرده اند، پیشنهاد رشوه داده اند که او البته با خواسته شان موافقت نکرده است. مدت کوتاهی بعد، مهندس خاکپور در یک تصادف مشکوک، به شدت زخمی و در بیمارستان بستری می شود و محمود بصیرت انجام وظایف او را به عهده می گیرد. طی ملاقات هایی که محمود از مهندس خاکپور در بیمارستان به عمل می آورد با پرستاری به نام سیما آشنا می شود. این آشنایی منتهی به ازدواج موقت آن دو می شود. ماه های بعد، محمود ناچار است تا به این رابطه خاتمه دهد. سیما که همسر اولش فوت کرده و در حال حاضر با پدر معتادش زندگی می کند، مایل نیست از محمود جدا شود چرا که از او بارداراست. محمود خواستار سقط جنین می شود، اما سیما نمی پذیرد و محمود به تصور آن که او و پدر معتادش قصد اخاذی از او را دارند، سیما را متهم به کلاهبرداری می کند. سیما خشمگین از نحوه ی برخورد محمود، به قصد آتش زدن خانه او به زنجان میرود، اما درمی یابد که محمود و همسرش به تهران رفته اند. در همین احوال، سیما، که خشمش فرونشسته از قصدش منصرف شده و خانه ی محمود را ترک میکند. محمود و همسرش در راه بازگشت به خانه خود در زنجان، با اتومبیل آتش گرفته سیما و جسد او روبرو می شوند. در این فیلم مینو فرشچی با هدیه تهرانی, اکبر معززی, فریبرز عربنیا, بهروز افخمی, سید ضیا هاشمی, محمد صالح علا, رزیتا غفاری, نعمت حقیقی, مهرزاد مینویی, مهرداد میرکیانی, بابک معیریان, آرش مجيدی, حمیدرضا افشار, منوچهر صادق پور, سیدمحمد میرزمانی, ناهید طلوع, محمد علیزاده, شهابالدین عادل همکاری کرده است.
ازدواج به سبک ایرانی درباره آن است که: شيرين دختر جواني است كه خانواده اي سنتي و پدري متعصب و سخت گير دارد. دايي شيرين كه مدير يك آژانس هواپيمايي است، معمولاً با كمك مادر شيرين سعي مي كند پدرش حاج ابراهيم سرپولكي را از موضع سفت و سختش كمي پايين بكشد و در مورد كار كردن شيرين هم موفق مي شود و اجازه مي گيرد كه شيرين در آژانس او مشغول شود. جواني آمريكايي به نام ديويد هاوارد به محض ورود به آژانس، با ديدن شيرين كه صورتي شبيه به مينياتورهاي ايراني مورد علاقه ديويد دارد، دل به او مي بازد. از طرفي رقيب حاج ابراهيم در بازار فرش هم مي خواهد با وصلت پسرش محي الدين با شيرين، زمينه منافع مالي خودش را فراهم كند و وقتي از تماس هاي شيرين و ديويد با خبر مي شود، به حاجي خبر مي دهد و او هم مدتي شيرين را محدودتر مي كند.اما دايي و مادر باز حاجي را راضي مي كنند و وقتي ديويد به خواستگاري شيرين مي آيد، حاجي تكليف همه را معلوم مي كند: اين عروسي در صورتي سر مي گيرد كه همه چيزش ايراني باشد. ديويد مسلمان مي شود و تغييرات شديدتري را هم مي پذيرد. اما توطئه هاي بعدي محي الدين و پدرش كه سوابق ناجوري براي ديويد جعل مي كنند، عروسي را در آستانه به هم خوردن قرار مي دهد تا بالاخره با روشن شدن پاكي و بي گناهي او به دست دايي، عروسي سر مي گيرد. در این فیلم مینو فرشچی با شیلا خداداد, داریوش ارجمند, محمدرضا شریفی نیا, باقر صحرارودی, فاطمه گودرزی, حسن فتحی, علی معلم, لادن طباطبایی, امیرحسین آرمان, اسحاق خانزادی, مصطفی خرقهپوش, سید حسام نوابصفوی, حسین ابوالصدق, کاظم شهبازی, مهین نویدی, مجید میرفخرایی, مهری مهرنیا, سعید کنگرانی, ابراهیم عباسعلیزاده, امیرحسین بیدگلی, دنیل هلمز, محمد سریر, مرتضی کاظمی, عطاءالله مرادی, خاتون یزدانی, شهابالدین عادل همکاری کرده است.
کاغذ بی خط درباره آن است که: ساعت هفت صبح، جهانگیر از خواب بیدار شده است، همسرش رویا نیز فرزندانشان شنگول و منگول را بیدار و آماده کرده است تا در نخستین روز سال تحصیلی به مدرسه بروند. روند زندگی روزمرہ جھانگیر رویا و شنگول و منگول، معمولاً با خوردن صبحانه آغاز و با خیال بافی و داستان سرایی رویا و رفتن بچه ها به مدرسه ادامه می یابد.جهانگیر با ملاحظه علاقه وافر رویا به داستان پردازی، به او پیشنهاد می کند تا به کلاس فیلمنامه نویسی برود.رویا در کلاس فیلمنامه نویسی مدرسه باغ فردوس ثبت نام میکند. استادش به رویا میگوید برای نوشتن از زندگی واقعی خودش، الهام بگیرد و نوشتن را آغاز کند.رویا آن قدردرگیر نوشتن فیلمنامه می شود که نارضایتی جهانگیر را موجب می شود. اما رویا مصمم است تا کاری را که آغاز کرده به سامان برساند، لذا برای به پایان رساندن فیلمنامه خود به منزل مادرش می رود و زمانی که فیلمنامه به پایان میرسد، به خانه بازمیگردد.رویا در بدو ورود با وضعیت آشفته خانه مواجه و به تمیز کردن آن مشغول می شود و در این فاصله جهانگیر سرگرم خواندن فیلمنامه ای که همسرش نوشته است، می شود. فیلمنامه ای که رویا نوشته، اتفاق های زندگی جهانگیر و رویا است، همه آنچه که از قبل شاهدش بوده ایم. خواندن فیلمنامه از شب تا صبح به طول می انجامد. فردا صبح رویا صبحانه را آماده میکند و در همین حال به بحث و جدل با یکدیگر می پردازند، درگیر می شوند و بعد با هم به اتاق خواب می روند. ساعت، هفت صبح رانشان میدهد... در این فیلم مینو فرشچی با هدیه تهرانی, جمیله شیخی, جمشید مشایخی, خسرو شکیبایی, آفرین عبیسی, ناصر تقوایی, حسن توکل نیا, جهانگیر میرشکاری, عباس گنجوی, فرهاد صبا, کارن همایونفر, نیکو خردمند, فاضل ژیان, محمد فوقانی, سودابه خسروی, مجید شهبازی همکاری کرده است.