میراحمد ایروانلو به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
آدمک درباره آن است که: بابک، فرزند پزشکی که در شهر کاشان صاحب یک بیمارستان خصوصی است، اعتنائی به موقعیت اشرافی خانواده اش ندارد، به همین دلیل حاضر به ازدواج با مینا، دختری که مادرش برای او در نظر گرفته، نمی شود. او به درخواست پدرش به کاشان می رود تا بیمارستان پدرش را اداره کند. در آن جا با جوانی درویش مسلک و خانواده ای آشنا می شود که پسر بزرگ آن ها مبتلا به سرطان خون است. بابک که خود نیز پزشک است، مداوای محمود را به عهده می گیرد و
...با خواهر او نسرین روابط دوستانه ای برقرار می کند. محمود که از ادامه زندگی ناامید است اقدام به خودکشی می کند. بابک پس از این واقعه نسبت به زندگی روزمره بی اعتنائی بیش تری پیدا می کند و به دامن طبیعت پناه می برد و... در این فیلم میراحمد ایروانلو با ژاله علو, زری خوشکام, خسرو هریتاش, پروین دولتشاهی, مصطفی عالمیان, دیانا, فریدون فروغی, بهروز بهنژاد, علی بانکی, تورج شعبان خوانی, علی ظهیری, رحمان گلزار, منوچهر پيشداد, نجفی همکاری کرده است.
صمد در راه اژدها درباره آن است که: ماجرا از روزی شروع میشود که صمد (پرویز صیاد) را قرار است به خاطر دعواهایش که با انگشت به چشم دیگران میزند، به دادسرا در شهر بفرستند و اتفاقا دستش را با دستبند به دست یک مرد قاچاقچی (جهانگیر صمیمیفرد) میبندند. بین راه مرد قاچاقچی با کمک یکی از همدستانش موفق به فرار میشود و چون دستش به دست صمد متصل بود، مجبور میشوند که صمد را با خودشان ببرند. بعد از آنکه دستبند را باز کردند، تصمیم گرفتند که صمد را بکشند اما همدست قاچاقچی که دختر بود (مستانه جزایری) و اتفاقاً دختر رئیس باند بود، از روی احساسات اجازه نمیدهد که صمد را بکشند. بنابراین او را به یک سینما میبرند و در حالی که صمد غرق در فیلم کاراتهای (بروسلی) میشود، او را همانجا قال گذاشته و میروند. صمد با دیدن فیلم کاراتهای، مجذوب بروسلی و کاراته شده و سعی میکند پس از بازگشت به آبادی با تقلید از حرکات رزمی بروسلی، به اهالی روستا کاراته یاد بدهد. در این فیلم میراحمد ایروانلو با عزتالله انتظامی, پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, خیرالله تفرشی آزاد, علیرضا زریندست, مجتبی میرزاده, رضا هوشمند, بهمن زرین پور, محمد محمدی, ذبیح الله ذبیح پور, علی زاهدی, محمد گودرزی, مهدی بهمنپور, محمد ورشوچی, جهانگیر صمیمی فر, منوچهر یکتا وثوقی, علی اکبر مهدوی فر, مستانه جزایری, عبدالعلی همایون, اسماعیل شیرازی, جعفر اکبری همکاری کرده است.
خداداد درباره آن است که: خداداد، که به طلا، علاقمند است، به دلیل خل بازی هایش از روستا رانده می شود. گروهی قاچاقچی خداداد را در ایستگاه راه آهن پایتخت به جهت شباهت با رئیس گروهشان عوضی می گیرند. آنها درصدد هستند مردی به نام منصورخان را به قتل برسانند. وقتی خداداد با منصورخان و دخترش آشنا می شود به دختر هشدار می دهد که جوان های هرزه ای که دور او را گرفته اند دوستان خوبی برای او نیستند. رفتار خداداد مورد پسند منصورخان قرار می گیرد و منصورخان قول می دهد که به روستای زادگاه خداداد برود و به کدخدا سفارش کند که با ازدواج او و طلا موافقت کند. قاچاقچی ها در اتومبیل منصورخان بمب می گذارند و پس از این که متوجه شباهت خداداد با رئیس شان می شوند دست و پای خداداد را می بندند و در زیرزمین ساختمانی حبس می کنند. خداداد خود را از بند می رهاند و پس از نجات دادن منصورخان قاچاقچی ها را به دام مأموران پلیس می اندازد. در این فیلم میراحمد ایروانلو با ویدا قهرمانی, ولیالله خاکدان, حسین خواجه امیری, عزیزالله کردوانی, غلامحسین بهمنیار, نصرت الله کنی, داریوش عزیزی, روحالله مفیدی, جعفر پورهاشمی, مهربانو سلامی, صابر رهبر, منوچهر والی زاده, امین امینی, تاج الملوک احمدی, پریا, نجفی, قاسم نیکخواه, محمد خامه سیفی همکاری کرده است.
میراحمد ایروانلو به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
فرشته ای در خانه من درباره آن است که: از دختر فقیری، که صورت سوخته و زشتی دارد و پیشخدمت خانواده ی ثروتمندی است به وسیله ی یکی از دو پسر خانواده به عنف هتک حیثیت می شود. پسر حاضر نمی شود، به رغم التماس های دختر، با او ازدواج کند. مادر پسر دختر را با بدنامی از خانه بیرون می کند. دختر تنها و بی کس در شهر بزرگ سرگردان می شود. مرد خیّری به او کمک می کند. دختر که آبستن است پس از زایمان برای پرورش فرزندش و ادامه ی زندگی شغل آبرومندی برای خود برمی گزیند، و پس از مدتی با پولی که اندوخته است توسط یک پزشک جراح معایب چهره ی خود را برطرف می کند و پس از آن همراه دختر هشت ساله اش به همان خانه ی اشرافی مراجعه می کند. او مورد توجه فرزند کوچک خانواده قرار می گیرد. اما قبل از این که آن دو ازدواج کنند موضوع برملا می شود و پسر بزرگ که زن و فرزند خود را بازمی شناسد با ندامت و پوزش از زن با او پای سفره ی عقد می نشیند، و برادر او با فداکاری خود را از زندگی آنها کنار می کشد. در این فیلم میراحمد ایروانلو با بهروز وثوقی, حمیده خیر آبادی, ولیالله خاکدان, عزیزالله کردوانی, نصرت الله کنی, داریوش عزیزی, صنعان کیانی, آذر حکمت شعار, مینو شفیع, منوچهر والی زاده, آرامائیس آقامالیان, واهاک وارطانیان, علی عاطف خرم, پروین قاضی بیات همکاری کرده است.
کلاغ درباره آن است که: اصالت در جست و جوی موضوعی برای یک برنامه ی تلویزیونی توجهش به یک آگهی در روزنامه ی عصر جلب می شود که در آن اعلام شده است دختر جوانی گم شده و یابنده با نشانی مندرج در آگهی تماس بگیرد. عکس دختر گم شده به نظر اصالت آشنا می آید، و می کوشد به یاد بیاورد که او را کجا دیده است. شب هنگام آسیه به دوره ی هفتگی همکاران می رود، و موضوع دختر گم شده را به طور شوخی آمیز مطرح می کند. آسیه معلم مدرسه ی کر و لالهاست و در منزل خاطرات مادر شوهرش را می نویسد، که از خانواده ای اصیل و متجدد بوده است. اصالت به نشانی داده شده در آگهی می رود و متوجه می شود که نشانی مربوط به سی سال پیش است. آسیه نیز به موضوع دختر گم شده علاقه نشان می دهد. همکاران اصالت موفق می شوند با یک تلفن جعلی او را برای تهیه ی گزارشی از آلودگی هوا بکشانند. مادر در نقل خاطرات خود آسیه را به دوره ای دور می برد، به دیدار مکان ها و مردمی که دیگر وجود ندارند. مادر در جوانی نامزدش را از دست داده و او به ازدواجی کوتاه و بی عشق تن در داده، و اصالت را، که فرزندخوانده اش است، در شلوغی زمان جنگ در بیمارستان یافته است. چندی بعد مادر با شنیدن خبر دروغ پیدا شدن دختر گم شده منقلب می شود، و آسیه که حس می کند میان همه ی آن چه که او را احاطه کرده رابطه ای هست به جست و جو می پردازد و در اتاق مادر عکس دختر گم شده را می یابد و کشف می کند که گم شده جوانی مادر است. در این فیلم میراحمد ایروانلو با گلچهره سجادیه, جمشید لایق, فرخ لقا هوشمند, عرش پور زارعی, محمد پور ستار, کیومرث ملک مطیعی, بهرام بیضائی, محمد ابهری, بهمن فرمانآرا, ایرج رامین فر, عباس شیخزاده, عزیز ساعتی, مهرداد فخیمی, محمد مطیع, پروانه معصومی, اکبر دودکار, سامی تحصنی, فرهنگ معیری, ملیحه نظری, آنیک شفرازیان, معصومه تقی پور, مصطفی مصطفی زاده, منوچهر فرید, حسین پرورش, شهرام گلچین, آقاجان رفیعی, یاسمن مسعودی, شیدا قره چه داغی, حامد تحصنی, رجب محمدین, علیاکبر جهانبخش, احمد کاشانچی همکاری کرده است.
صمد دربدر میشود درباره آن است که: صمد (پرویز صیاد) به توصیه ی ننه آقا (فرخ لقا هوشمند) با الاغش به شهر می رود تا به كمك مش باقر (حسین امیرفضلی) كاری صنعتی بیاموزد. الاغ او را می ربایند و او به پاسبان محل (محمد ورشوچی) عارض می شود. كریم آقا (محمد گودرزی)، صاحب یك بنگاه معاملات ملكی، به كمك شاگردش رحیم (بهمن زرین پور) صمد را به همكاری می طلبد تا نقش زمین داری روستائی را بازی كند كه به شهر آمده است تا زمین های خود را به قیمت ارزان بفروشد. كریم آقا در عین این كه از اثر انگشت صمد زیر اوراق جعلی مالكیت زمین استفاده می كند، او را به عنوان كارگر ساختمانی به كار می گمارد. سرعت كار صمد سایر كارگردان را به اعتراض وامی دارد و او بیكار می شود. كریم آقا برای صمد مشاغل دیگری مثل كار در كارگاه كفاشی، آبدارخانه ی یك اداره و گارسونی پیدا می كند؛ اما صمد هر كدام را به دلیلی از دست می دهد. او مدتی همراه قوچ علی (علی زاهدی) به فروش بلیت بخت آزمایی می گذراند، و وقتی تصمیم دارد با چهارصد هزار تومان پولی كه به دست آورده به زادگاهش بازگردد با زن معروفه ای روبرو می شود كه با فریب دادن او پول ها را از دستش درمی آورد. صمد سپس به عنوان «آب حوضی» به محله ای كه آپارتمان های چند طبقه دارد رو می برد. در این فیلم میراحمد ایروانلو با پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, عزیز ساعتی, علیرضا زریندست, اسحاق خانزادی, روحالله امامی, مجتبی میرزاده, بهمن زرین پور, علی احمدی, علی زاهدی, محمد گودرزی, محمد ورشوچی, حسین امیرفضلی, منوچهر یکتا وثوقی, اسماعیل شیرازی همکاری کرده است.