میرزاده به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
باهم ولی تنها درباره آن است که: سهراب با همکاری دوستانش به گاوصندوق کارخانهٔ عمویش آقای گرامیان دستبرد میزند، و وانمود میکند که رضا، داماد گرامیان و مدیر کارخانه، مقصر است... در این فیلم میرزاده با شورانگیز طباطبایی, حسن رضایی, علیرضا داوودنژاد, محمد بانکی, روبیک منصوری, علی زاهدی, علی میری, منوچهر وثوق, محسن مهدوی, فرخ ساجدی, حسین قاسمی وند, حسین محسنی, مجید مهرجو, شهرام ثمینی پور, عهدیه بدیعی, اسماعیل کوشان, مرتضی برجسته, تورج رحیم زاده
..., شهناز, حمیرا همکاری کرده است.
مرغ تخم طلا درباره آن است که: مش رجب خاركن (محمدتقي كهنموئي) مرغي مي يابد كه تخم طلا مي گذارد. جواهرفروشي (محمود بهرامي) مي كوشد با فريب دادن همسر دوم مش رجب (پروين سليماني) مرغ را از چنگ او درآورد. اما قبل از آن سعيد (محمد همايون) و سعد (بهمن مفيد)، پسران مش رجب، مرغ را سر مي برند و دل و جگر آن را مي خورند. آن دو راهي سفر مي شوند و يكديگر را گم مي كنند. سعد به شهري وارد مي شود و به عنوان حاكم شهر برگزيده مي شود، و سعيد در مسير خود مقداري سكه ي طلا مي يابد كه زني (پروين ملكوتي) و كنيزش (شهناز) سكه هاي او را مي ربايند. او يك كلاه و چوب جادويي پيدا مي كند. سعد موقع شكار با مهتاب (مرجان)، دختر امير شهري ديگر، آشنا مي شود؛ اما امير (صادق بهرامي) به توطئه ي وزيرش (ميرزاده) مهتاب را از سعد جدا و او را در اتاقش حبس مي كند. مهتاب در فراغ سعد آن قدر اشك مي ريزد كه سوي چشمانش را از دست مي دهد. سعيد با چوب جادويي اش سوي چشمان مهتاب را به او بازمي گرداند، و با قاليچه ي حضرت سليمان نامزدش را نجات مي دهد. سعد سراغ مهتاب مي رود و دستگير و شكنجه مي شود. سعيد قبل از اين كه برادرش توسط جلاد گردن زده شود او را نجات مي دهد و سرانجام رضايت امير را جلب مي كند كه برادرش با مهتاب ازدواج كند. در این فیلم میرزاده با بهمن مفید, پروین سلیمانی, ولیالله خاکدان, محمد تقی کهنمویی, محمود بهرامی, علی زاهدی, صادق بهرامی, شهرام گلچین, مجید شهباز, محمود کوشان, انوشیروان روحانی, همایون, مجید مهرجو, پرویز خطیبی, اسماعیل کوشان, مهدی رئیس فیروز, اسماعیل شیرازی, پروین ملکوتی, شهلا صافی ضمیر, علی محمد رجایی همکاری کرده است.
این دست کجه درباره آن است که: رضا (رضا بیك ایمانوردی) و گل آقا (سیدعلی میری) از كودكی با هم دوست هستند. رضا كمك می كند تا گل آقا به تحصیلاتش ادامه بدهد. سال ها می گذرد و رضا سارق می شود و گل آقا درجه دار پلیس. رضا چند بار به دست گل آقا دستگیر و روانه ی زندان می شود، تا این كه عاقبت رضا موقع دزدی با دختری به نام زری (شورانگیز طباطبائی) و برادرش شهرام (شهرام ثمینی پور) آشنا می شود و به آن دو كمك می كند. جمال، صاحبخانه ی زری او را اغفال می كند و پایش را به كاباره می كشاند. روزی زری جمال را مضروب می كند و اسكندر، صاحب كاباره، شایع می كند كه زری جمال را به قتل رسانده و به عنوان حق سكوت او را به همكاری وا می دارد. تا این كه جسد جمال توسط پلیس كشف می شود و زری به عنوان قاتل در مظان اتهام قرار می گیرد. رضا به كمك یكی از كاركنان كاباره پرده از راز قتل جمال برمی دارد و اسكندر دستگیر می شود. یكی از هم بندهای رضا به نام علی (منوچهر وثوق) از زندان آزاد می شود و پس از آشنایی با زری به او ابراز علاقه می كند و رضا برای خوشبختی آن دو پای خود را از زندگی آنها كنار می كشد. در این فیلم میرزاده با رضا بیک ایمانوردی, شورانگیز طباطبایی, محسن جعفری, رضا اردلان, ذبیح الله ذبیح پور, رضا رخشانی, علی اکبر طوفان پناه, نریمان شیری فرد, علی میری, منوچهر وثوق, حسین قاسمی وند, رضا حاجیان, رویا, شهرام ثمینی پور, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, محمدرضا شیبانی, مهدی رئیس فیروز, گالوست گورکیان, وحید, لیدا همکاری کرده است.
میلیونر فراری درباره آن است که: کامران خان کارخانه داری است که از زندگی خود ناخرسند است. معاونش در کارخانه مبتکر طرح های سودآوری است، اما رفتار نامزدش سوزی او را به فکر خودکشی می اندازد. کامران خان یک آدم کش را اجیر می کند تا او را بدون زجر بکشد، و وصیت می کند پس از مرگش دستمزد آدم کش را بپردازند. کامران خان در آخرین شب حیاتش با مباشر خود یوسف به کافه ای در پایین شهر می رود و با چند جاهل آشنا می شود که او را به زندگی امیدوار می کنند. او از آدم کش چند روزی مهلت می خواهد تا بیشتر در مورد تصمیمش فکر کند. اما آدم کش به کامران خان فرصت نمی دهد، و او در موقع فرار با دختر فقیری مواجه می شود که به او پناه می دهد. کامران خان به دختر علاقه مند می شود و هزینه ی مداوای مادر بیمار او را می پردازد. آن دو از دست آدم کش به شمال می گریزند، و کامران خان با ضرب و جرح آدم کش را وامی دارد تا از تعقیبش دست بردارد. در این فیلم میرزاده با رضا بیک ایمانوردی, ایرج صادق پور, محمد تقی کهنمویی, روبیک منصوری, ناصر ملک مطیعی, رفیع مددکار, قدرت الله احسانی, حسن مصیبی, صنعان کیانی, فریبا خاتمی, مینا, حسین اشراق, ناصر مجد بیگدلی, عدیله اشراق, تبریزی, فریده اشراق, غیاث همکاری کرده است.
محکوم درباره آن است که: آقای امیدوار، که کارمند مورد اعتماد بانک است، مأمور انتقال مقداری طلا و جواهر از آبادان به تهران می شود. سهراب، همکار امیدوار، که از موضوع حمل جواهرات آگاه است، با کمک همدستانش در آبادان جواهرها و همچنین کت امیدوار را که حاوی ساعت جیبی اهدائی رئیس بانک است می ربایند. سارقی که کت امیدوار را پوشیده در تصادف با یک کامیون کشته می شود و این تصور پیش می آید که امیدوار کشته شده است. وقتی امیدوار درمی یابد که او را به جای سارقی که در تصادف کشته شده گرفته اند از بازگشت به تهران خودداری می کند؛ اما پس از چند سال که برای دیدن فرزندانش به تهران می رود به یکی از سارقان برمی خورد و با تعقیب او به خانه ی سهراب می رسد. در خانه ی سهراب یکی از سارقان بدست همدستانش کشته و امیدوار متهم به قتل می شود، اما سرانجام در روز محاکمه دادستان، که پسر امیدوار است، حقایق را روشن می کند و موجب دستگیری سهراب و همدستانش می شود. در این فیلم میرزاده با جمشید مهرداد, رضا هوشمند, روبیک منصوری, حسین خواجه امیری, کاظم راجی نیا, جواد قائم مقامی, مجید محسنی, حسین محسنی, اشرف کاشانی, سیمین علیزاده, ناصر رفعت, بهشته, فرج الله نسیمیان, دلیله نمازی, ابراهیم باقری, سوسن مهاجر, شعبان نسیمیان, پروین, شعبان شهری, غیاث, عباس دماوندی, گیتی همکاری کرده است.
بیشتر