محمد اسکندری به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
تنگنا درباره آن است که: " علی خوش دست " زندگی را سرگردان و بی هدف دنبال میکند تا اینکه در جریان بازی بیلیارد با سه برادر درگیر شده و یکی از آنها اتفاقی با ضربه ی چاقو علی کشته می شود. از آن پس علی دائما" در حالت فرار به سر میبرد. تنها پناه او "پروانه" دختر مورد علاقه اش است و سرانجام "مصطفی " یکی از برادرها، او را که زخمی شده است تا پای مرگ می زند و وقتی پلیس از راه میرسد مصطفی را گرفتار می کند که علی شانسی برای ادامه زندگی ندارد. در ا
...ین فیلم محمد اسکندری با میرمحمد تجدد, مهری ودادیان, عنایت بخشی, حسن زارعی, امیر نادری, اسفندیار منفردزاده, محمدرضا اصلانی, جمشید الوندی, مهدی رجائیان, رضا هوشمند, سعید راد, پرویز مهرام, علی عباسی, نریمان شیری فرد, حسن رضیانی, کبری سعیدی, حسین بدیعی, فریدون فروغی, نوری کسرایی, علی دهقان, اسماعیل شیرازی, محمد فرزین, منوچهر جمالیپور همکاری کرده است.
زنبورک درباره آن است که: نزدیک به دو قرن پیش، پس از تار و مار شدن قشونی در نبرد، باقی مانده ی سپاه پراکنده می شوند و یک زنبورک چی (پرویز صیاد) می گریزد. او به دست چند راهزن اسیر می شود. راهزن ها از زنبورک چی می خواهند که آنها را در جنگ با ارباب یاری کند. او یک گلوله توپ به قلعه ی اربابی و به نفع راهزن ها شلیک می کند، و وقتی در جبهه ی ارباب قرار می گیرد به مبارزه با راهزن ها تن در نمی دهد و می گریزد. زنبورک چی پهلوانی (عنایت بخشی) را از چنگ مرد رنجوری نجات می دهد و آن دو در مسیر خود با جوانی (نوذر آزادی) مواجه می شوند که در جستجوی گنج است؛ امام موقعی که مبارزه ای میان روستاییان و راهزن ها در جریان است زنبورک چی و دوستانش مداخله می کنند و با شلیک گلوله گنج، که در زیر خاک پنهان شده، پراکنده می شود. قشون نظامی، که خود را صاحب گنج می داند، از راه می رسد و گنج را تصاحب و آنها را دستگیر می کند. در این فیلم محمد اسکندری با جهانگیر فروهر, نوذر آزادی, پرویز صیاد, عنایت بخشی, باقر صحرارودی, پوری بنایی, فریدون ناصری, احمد ابراهیمی, هوشنگ بهارلو, محمود بهرامی, بهمن زرین پور, علی زاهدی, بیژن محتشم, شهناز تهرانی, صادق بهرامی, محمد گودرزی, حسین امیرفضلی, هادی صابر, علیرضا قوامی, جواد میرمیران, لیلی متین دفتری, فرخ غفاری, اسماعیل شیرازی, محمد عبادی, خسرو سهامی, کریم مرائی, عباس نوروزی همکاری کرده است.
کیفر درباره آن است که: ملوك (فرشته جنابی) دختر پهلوان محل (ولی الله شیراندامی)، برای تحقق بخشیدن به رؤیاهایش از خانه ی پدر می گریزد و با گروهی ولگرد كه خود را «هیپی» می خوانند همراه می شود. آنها از ملوك هتك حیثیت می كنند، و ملوك به ناچار در كنار آنها می ماند. محمد (بهمن مفید)، برادر ملوك، با ولگردها درگیر می شود؛ اما آنها او را به سختی مضروب و در یك امام زاده حبس می كنند. پهلوان از غصه می میرد و مختار (تقی مختار)، كه راننده ی اتومبیل نعش كش است، به یاری محمد می شتابد و با دنبال كردن نشانی تك تك ولگردها آنها را می یابد و به قتل می رساند. در آخرین درگیری مختار نیز كشته می شود و محمد پس از به هلاكت رساندن ملوك، به دست پلیس گرفتار می شود. در این فیلم محمد اسکندری با بهمن مفید, ژاله علو, میرمحمد تجدد, مهری ودادیان, کامران باختر, جمشید الوندی, ولی شیراندامی, منوچهر احمدی, امیرحسین حامی, علی زندی, تقی مختار, رضا رخک, فریدون فروغی, فرشته جنابی, عبدالله غیابی, شهلا صافی ضمیر, بابک, جعفر اکبری, گریوم هایراپتیان, حسن زندی, خسرو گلستانی همکاری کرده است.
ساعت فاجعه درباره آن است که: سهراب (شهروز رامتین)، کارگر تراشکار، به طاووس (ارغوان)، که با مادرش (ژاله علو) زندگی می کند، علاقه دارد. سهراب قادر به تأمین مخارج ازدواجش با طاووس نیست، و پدرش ولی الله خان (احمد قدکچیان)، که قمارباز قهاری است، توبه ی خود را می شکند و برای خاطر پسرش با صادق (محمد اسکندری) قمار می کند. در میانه ی بازی خلیل (حسین گیل) و برادرش نعمت وارد بازی می شوند. ولی الله خان کلک می زند و می گریزد. خلیل و صادق و نعمت با ولی الله درگیر می شوند و خلیل او را از پا درمی آورد. سهراب مطلع می شود که خلیل برادر طاووس است و پدر طاووس مرد متنفذی است که کارگاهش را به اسم دخترش ثبت کرده است. سهراب در مراسم خواستگاری اش خلیل و نعمت را می شناسد و موضوع را با طاووس در میان می گذارد. خلیل و نعمت می گریزند و سهراب از طریق خواننده ای به نام رعنا (فرنگیس فروهر)، که با خلیل دوست است، دو برادر را در روستائی می یابد. خلیل سهراب را با چاقو مضروب می کند و خودش با گلوله ی پلیس از پا درمی آید. در این فیلم محمد اسکندری با احمد قدکچیان, ژاله علو, سیروس الوند, رضا رویگری, مهری مهرنیا, حسین گیل, فرنگیس فروهر, محسن قبادی, ابراهیم کیهانی, حسین واثقی, تورج پور مروت, حامده حامدی, سعید اویسی, شهروز رامتین, محمود تهرانی, بهروز صیادی, محسن سهرابی, رایموند هواکیمیان همکاری کرده است.
صمد به مدرسه می رود درباره آن است که: در روستايي كه صمد (پرويز صياد) در آن سكونت دارد از سوي سازمان «پيكار با بي سوادي» كلاس اكابر براي افراد مسن داير مي شود تا كوره سوادي به آنها آموزانده شود. سركار استوار (عبدالعلي همايون) براي به دام انداختن عده اي قاچاقچي، با سر هم كردن «پولتيك»، يكي از قاچاقچي ها را كه دستگير كرده است روانه كلاس درس مي كند. دوستان قاچاقچي كه از حضور همدست خود در كلاس درس آگاه شده اند بي خبر از دامي كه براي آنها گسترده شده در صدد فراري دادن او بر مي آيند. در لحظه اي كه قاچاقچي ها مي خواهند دوست خود را بر هانند و مأموران پاسگاه نيز غافلند، صمد، كه يكي از شاگردان كلاس است، وارد معركه مي شود و فرد فراري و گروه قاچاقچي ها را به دام مي اندازد، و تحويل پاسگاه مي دهد. در این فیلم محمد اسکندری با جهانگیر فروهر, نوذر آزادی, پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, باقر صحرارودی, رضا هوشمند, محمود بهرامی, محمدتقی شریفی, علی زاهدی, شهناز تهرانی, محمد سوهانکی, نجف علی هادی, آرشام قهرمانیان, حسین امیرفضلی, منوچهر یکتا وثوقی, حسن رضیانی, رضا شفیع, مینو شفیع, علیرضا قوامی, فرح مهدابی, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, آپیک یوسفیان, اصغر کفایتی, اسماعیل شیرازی, عباس نوروزی, عباس وثوق, امير كراری, لطفی همکاری کرده است.
صمد آرتیست می شود درباره آن است که: یک گروه فیلمبرداری به روستای محل سکونت صمد (پرویز صیاد) می روند. هنرپیشه ی اصلی گروه بر اثر مشاجره با کارگردان (عنایت بخشی) محل را ترک می کند و کارگردان برای ادامه ی کار از اهالی روستا تقاضای کمک می کند. کدخدا (رضا هوشمند) و مشهدی باقر (حسین امیرفضلی) به عنوان تهیه کننده و عین الله باقرزاده (حسن رضیانی)، فرزند مشهدی باقر به عنوان هنرپیشه ی اصلی انتخاب می شوند. صمد مزاحم اجرای فیلم برداری است، و کارگردان برای خلاص شدن از دست صمد او را مسبب باردار شدن بازیگر زن فیلم (طوطی سلیمی) معرفی می کند. افراد گروه اهالی روستا، و در رأس همه مشهدی باقر و کدخدا، را سرکیسه می کنند و از روستا می گریزند. سرکار استوار (عبدالعلی همایون)، که پی می برد اعضای گروه فیلمبرداری آدم های شارلاتان و بی کاره ای هستند، به تعقیب آن ها می پردازد و همگی را به دام می اندازد. در این فیلم محمد اسکندری با پرویز صیاد, طوطی سلیمی, فرخ لقا هوشمند, عنایت بخشی, باقر صحرارودی, جلال طباطبایی, علیرضا زریندست, رضا هوشمند, محمود بهرامی, بهمن زرین پور, علی زاهدی, محمد سوهانکی, نجف علی هادی, حسین امیرفضلی, پروین دولتشاهی, منوچهر یکتا وثوقی, حسن رضیانی, رضا شفیع, مینو شفیع, علیرضا قوامی, بابک افشار, فرح مهدابی, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, اسماعیل شیرازی, جعفر اکبری, عباس نوروزی همکاری کرده است.
رگبار درباره آن است که: آقای حکمتی (پرویز فنی زاده)، معلم جدید مدرسه ای در جنوب شهر، در آغاز ورود به کلاس درس یکی از شاگردانش به نام مصیب (عباس دسترنج) را از کلاس اخراج می کند. آتیه (پروانه معصومی)، خواهر مصیب، به اعتراض نزد آقای حکمتی می رود و حکمتی به او ابراز علاقه می کند. آقارحیم (منوچهر فرید)، قصاب محله، نیز به خواهر مصیب علاقه دارد. از طرف دیگر آقای ناظم (محمدعلی کشاورز) و همسرش (پروین میرسلیمانی) مایلند دختر خود (فرخنده بارور) را به عقد آقای حکمتی درآورند؛ اما حکمتی اعتنایی به دختر ناظم ندارد. حکمتی برای پر کردن اوقات فراغت خود تصمیم می گیرد به تنهایی تالار نمایش ویران و متروک مدرسه را مرمت کند. چند بار آقارحیم برای این که آقای حکمتی را از میدان عشق به در کند او را تهدید می کند، اما رابطه ی حکمتی با آتیه عمیق تر می شود. تالار نمایش مدرسه با یک برنامه ی نمایشی افتتاح می شود، و پس از آن حکم انتقال حکمتی به او ابلاغ می شود، و او به ناچار مدرسه و محله را ترک می کند. در این فیلم محمد اسکندری با پرویز فنی زاده, رقیه چهره آزاد, جمشید لایق, مهری ودادیان, بهرام بیضائی, سیروس حسن پور, حسین کسبیان, مهدی رجائیان, حسین محجوب, پروانه معصومی, محمدعلی کشاورز, حمیدرضا افشار, عصمت صفوی, میرزا گودرزی, منوچهر فرید, شیدا قره چه داغی, پرویز مهرام, باربد طاهری, ژیل باربریس, عباس دسترنج, رضا بنی احمد, سعید اویسی, حسین بدیعی, حسن زندی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
فتنه چکمه پوش, عزیز قرقی, سرخپوست ها