نادر رفيعي به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
ولینعمت درباره آن است که: هاجر، همسر رضا علمدار ، باردار نمی شود. رضا علمدار با عبدالله در یك گاوداری شریك است. هاجر از علمدار می خواهدكه او ستاره، خواهر عبدالله، را به همسری بگیرد. علمدار مخالف است. عبدالله در یك حادثه ی تصادف اتومبیل، مردی را می كشد و به زندان می افتد و از علمدار می خواهد كه از خواهرش ستاره و مادرش مراقبت كند. رشید، برادر هاجر، كه در خانه ی علمدار زندگی می كند، به ستاره علاقه مند می شود؛ اما ستاره دل درگروه علمدار دار
...د. رشید، كه خود را مستأصل می بیند، به علمدار تهمت می زند، غافل از این كه علمدار در زندان ستاره را از عبدالله برای رشید خواستگاری كرده است. با پادر میانی های علمدار، كه رضایت خانواده ی مقتول را جلب می كند، عبدالله آزاد می شود و تهمت هایی راكه به علمدار می زنند نمی پذیرد.اومانع می شود كه علمدار خود را با قمه بكشد و سرانجام از او اعاده ی حیثیت می كند. در این فیلم نادر رفيعي با بهمن مفید, طوطی سلیمی, اصغر بانکی, میرزا گودرزی, رضا یاقوتی, حسین واثقی, گیتی فروهر, هنگامه, یدالله شیراندامی, اعظم میرحسینی, جواد تقدسی, يوسف ايروانی, عزیزالله رفیعی, درویش جاویدان, اکبر همکاری کرده است.
فریادرس درباره آن است که: پس از وقوع زلزله در بویین زهرا مرد خیّری به نام قدیر با یاری مردم و جمع آوری اعانه به كمك زلزله زدگان می شتابد. قدیردر میان خرابه ها كودكی یتیم را می یابد و او را نزد خود می برد و بزرگ می كند. اكبر، كودك یتیم، جوانی برومند می شود و به عاطفه، دختر نزول خوار محل، دل می بندد. پدر عاطفه با ازدواج دخترش با اكبر مخالفت می كند، و سرانجام پس از آن كه قدیر به دست مرد نزول خوار به قتل می رسد اكبر و عاطفه به وصال هم می رسند. در این فیلم نادر رفيعي با بهمن مفید, جمشید مهرداد, میرزا گودرزی, حسین واثقی, عاطفه کریمی, داوود غفاری, کریم قاجار, عباس بختیاری, شهین رضایی, يوسف ايروانی, عزیزالله رفیعی, سهیل, بهاره, مهدی نظری, شهرام, خشایار, ساغر, مریم, جلال موسوی همکاری کرده است.
اشک یتیم درباره آن است که: نسرین، همسر پزشکی به نام احمد در اتاق عمل فوت می کند. احمد که با پسرش نادر زندگی می کند، مدتی بعد با زنی بیوه به نام شوکت آشنا می شود و با او ازدواج می کند. شوکت، که پسری به نام حمید دارد، نادر را می آزارد. احمد به توصیه ی شوکت نادر را به مدرسه ی شبانه روزی می سپارد، اما شوکت که درصدد تصاحب ثروت احمد است مردی به نام محسن را اجیر می کند تا نادر را به سر به نیست کند. نادر از مدرسه می گریزد، و پیرمردی به نام صادق او را به خانه ی خود می برد. محسن کودک دوره گردی به نام علی را که شباهت به نادر دارد تعقیب می کند. احمد که از رفتار خود نسبت به پسرش پشیمان است گم شدن نادر را در روزنامه به صورت آگهی منعکس می کند. صادق آگهی را در روزنامه می بیند و نادر را نزد پدرش بازمی گرداند. وقتی محسن علی را به خانه ی شوکت می برد پلیس سرمی رسد و شوکت و محسن را دستگیر می کند. صادق نیز علی را به فرزندخواندگی می پذیرد. در این فیلم نادر رفيعي با رضا بانکی, رضا هوشمند, علی بخشی, حسین خواجه امیری, رضا شمشادیان, محسن آراسته, هادی مشکوت, واروژ کاراپتیان, سیروس جراح زاده, ویکتوریا, محمدرضا فاضلی, عزیزالله رفیعی, پرخیده, سیمین علیزاده, گیتی جعفری, نصرالله کیوانفر, منیژه همکاری کرده است.
لاشخورها درباره آن است که: دکتر حقی و همسرش در تصادف اتومبیل کشته میشوند و فرزند آنها نادر از این حادثه جان سالم به در میبرد اما قدرت تکلم و شنوایی خود را از دست میدهد. در این فیلم نادر رفيعي با رضا بانکی, رضا هوشمند, هوشنگ بهشتی, اکبر هاشمی, حسین محسنی, عزیزالله رفیعی, فریده نصیری, فریدون بدیعیان, شرایلی, حسین جهانگیری, مسعود زادگان, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
برهنه خوشحال درباره آن است که: پینه دوزی که صاحب هفت فرزند است به خاطر فقر دست به خودکشی می زند. جوانمردی او را نجات داده و یاریش می دهد تا با امیدواری به زندگی اش ادامه دهد. از طرفی مرد ثروتمندی وقتی می فهمد معشوقه اش از او صاحب فرزندی شده او را از خانه می راند. زن، کودک را سر راه می گذارد. پینه دوز کودک را می یابد و بین فرزندان خود می برد. چندی بعد مرد متمول که عقیم شده همه جا را در جستجوی معشوقه ی سابق زیر پا می گذارد و سرانجام او را می یابد و به همسری خویش درمی آورد. مرد ثروتمند برای پینه دوز که از فرزندش نگهداری کرده زندگی مرفهی فراهم می آورد. در این فیلم نادر رفيعي با حسین خواجه امیری, محمود کوشان, حسین امیرفضلی, محسن مهدوی, عبدالعلی همایون, جواد تقدسی, اشرف کاشانی, عزیزالله رفیعی, مهوش, حسین مدنی, کوروش کوشان, عزیز رفیعی همکاری کرده است.