ناصر محمدی به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
ملخ زدگان درباره آن است که: روستانی در کویر براثر بارندگی های مناسب مزارع پرمحصولی دارد. اهالی این روستا اکثرا" کشت کرده اند و به علت فراوانی محصول آینده خویی را پیش رو دارند و هرکدام در این فکر هستند که آرزوهای خود را عملی سازند. دوران خوشحالی آنها زیاد طول نمی کشد و روستا مورد حمله ملخ قرار میگیرد. ملخ ها مزارع گندم را از بین می برند و تلاش روستائیان برای مبارزه با آنها به جائی نمی رسد سرانجام حمله ملخ ها با نابودی مزارع به پایان می
...رسد . بعد از مدتی یکی از اهالی روستا گم می شود. بعداز مدتی جستجو او را پیدا میکنند. در حالیکه مثل ملخ مشغول خوردن گندم است ، رفته رفته عده ای از اهالی ده گرفتار این بیماری شده، به بیابان رفته و گندم می خورنید . وقتی دیگر گندمی برای آنها باقی نمی ماند به روستا حمله میکنند و دست به جنایت میزنند، اهالی روستا را ناگزیر از مقاومت میبینند و در یک نبردوحشیانه، مهاجمین را ازبین می برند. روستا آرامش خود را باز می یابد. یکی از روزها جوانی از اهالی ده با یک کیسه گندم به بیابان میرود. در این فیلم ناصر محمدی با نعمتالله گرجی, جعفر والی, فریدون قوانلو, روحالله امامی, فخری خوروش, هادی اسلامی, کریم نشاط, علی امجدی, فرهاد خان محمدی, محمدتقی شریفی, عباس مختاری, میرزا گودرزی, خسرو امیر صادقی, محمود شهیدی, منصور تهرانی, روحالله مفیدی, فرامرز رسولی, محمدرضا شهریاری, شیرین بختیاری, ناصر واثق, مریم فرخ نیا, فیروز داداش پور, پروین, رضا ذوالفقاری همکاری کرده است.
فرار بزرگ درباره آن است که: درجریان دفاع مقدس، رزمندهای پس از فداکاری بسیار سرانجام به اسارت نیروهای دشمن درمیآید. در بازداشتگاه، جمعی از اسرا به دستور حاجی نقشهای برای فرار طرح کردهند تا پیام و لیست اسرا را به ایران برسانند. هنگام فرار، آنها لحظات درخشانی از دلاوریهای رزمندگان را به یاد میآورند. این فرار، با ماجراهایی بزرگ و هیجانانگیز همراه است... در این فیلم ناصر محمدی با آتش تقیپور, ایرج گلافشان, شهرام پوراسد, فرجالله گل سفیدی, مهدی الهیاری, جلال پیشواییان, فریدون خوشابافرد, اکبر آبدیده, حسین گیل, بهرام سعیدی, اقدس صحت بخش, بهروز صادقی, حبیب الله یاری, محمد قاضی, نصرت دستمردی, شادی آفرین, علیرضا اخلاقی, رضا غفوری, منوچهر اخضرپور, هادی فراهانی, ابوالقاسم ملکوتی, ایرج میرزایی, ناصر نجفی, مجید گل سفیدی, داوود رجايی, حسین فرزانه همکاری کرده است.
محکومین درباره آن است که: در گرماگرم انقلاب چند مأمور امنیتی فرزند یك جواهر فروش را به قصد اخاذی می ربایند و پس از گرفتن مقدار زیادی جواهر او را رها می كنند. عباس و پرویز دو تن از ربایندگان، همدستان خود را فریب می دهند و با جواهرات می گریزند. در این فیلم ناصر محمدی با نعمتالله گرجی, جمشید لایق, مهری ودادیان, نرسی کرکیا, عنایت بخشی, رضا کرم رضایی, کامبیز روشنروان, فرهاد محبت, مازیار پرتو, ایرج صفدری, مرتضی نیکخواه, شاپور بخشایی, داریوش آشوری, خسرو امیر صادقی, قدرت الله احسانی, بهروز صادقی, ابراهیم آقاجانی, محمود علی زاده, مجید نوروزی همکاری کرده است.
باغ بلور درباره آن است که: تقی و زری از شهرستان فرار می كنند كه در تهران با هم ازدواج كنند. در تهران اتاقی اجاره می كنند و تقی به دنبال فراهم آوردن مقدمات از خانه خارج می شود. در غیاب تقی، محمود سعی می كند خود را به زری نزدیك كند. زری در درگیری با محمود او را از پنجره به بیرون هل می دهد و به خیال آن كه او را كشته، فرار می كند. تقی و زری سرگردان و آواره، یك دوست قدیمی به نام علی را پیدا كرده و از او استمداد می جویند. علی پیگیری كرده و در می یابد كه محمود سالم است و بعد توصیه می كند كه آنها به شهر خود بازگردند. تقی و زری كه ملتهب و وحشت زده هستند از علی می خواهند كه آنها را همراهی كند. علی در مشایعت تقی و زری با اتومبیل تصادف می كند و در آخرین لحظات عمر از آنها می خواهد كه حتماً به شهرشان بازگردند و در كنار خانواده شان باشند. در این فیلم ناصر محمدی با لیلا فروهر, پرویز فنی زاده, پروین سلیمانی, غلامرضا گمرکی, ناصر چشم آذر, جواد گلپایگانی, نصرالله برادران, کریم نشاط, رضا اردلان, عزت الله رمضانی فر, سیاوش شاکری, آرشام قهرمانیان, حسین خانی بیک, منصور تهرانی, داوود امینی, شکرالله رفیعی, فریده بیات, حسین خالقی همکاری کرده است.
ناصر محمدی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سیاه بخت درباره آن است که: شهرزاد با تصمیم مادرخوانده اش فرنگیس با جشن با هرمز مخالفت می کند، و با رها کردن ثروتی که پدرش برای او به ارث گذاشته از خانه می گریزد و به فریدون که کافه ای را اداره می کند، پناه می برد. او بچه ای به دنیا می آورد و فریدون به دلیل وابستگی شهرزاد به فرزندش قصد دارد از او سوء استفاده کند. شهرزاد می گریزد و بچه اش را در اتومبیل پولاد می گذارد، که با دوستش حبیب جوشی زندگی می کند. شهرزاد سر راه نادیا قرار می گیرد که به عنوان خواننده او را در کافه ی رضا به کار می گمارد. پولاد او را پناه می دهد و فریدون و رضا برای کشاندن پای شهرزاد به کاباره اتومبیل پولاد را می ربایند. پولاد به حبس می افتد و مادر پولاد با شهرزاد بنای ناسازگاری می گذارد و او را از خانه می راند. شهرزاد از نو در کارباره مشغول کار می شود. پولاد با ضمانت شهرزاد آزاد می شود، و او بی آنکه بداند چه کسی ضامنش شده است شهرزاد را خائن می داند. پولاد قصد جان او را دارد؛ اما با کمک حبیب متوجه خطای خود می شود، و شهرزاد را از بدنامی می رهاند. سرانجام، قبل از حضور پلیس رضا، ناغافل، فریدون را از پا درمی آورد. در این فیلم ناصر محمدی با اصغر بانکی, محمد تقی کهنمویی, محمد بانکی, ملیحه نصیری, حسن مصیبی, احمد معینی, گیتی فروهر, سهراب آبگون, ملوسک, مرتضی عقیلی, اکبر جنتی شیرازی, عهدیه بدیعی, محمد گیلانی, عباس کسایی, یوسف خلیل پور, فیروز داداش پور, منوچهر پوراحمد, غلامرضا مجاوری, نادیا, شهناز, جواد نجفی, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
والده آقا مصطفی درباره آن است که: مصطفی که فاطمه را به عنوان همسر آینده خود انتخاب کرده با مخالفت غلام و دار و دسته اش مواجه می شود. غریبه ای به نام سیدمرتضی به کمک مصطفی می آید و با غلام و نوچه هایش درمی افتد . یکی از نوچه های غلام خود را با چاقو زخمی و مصطفی را به عنوان ضارب معرفی می کند. مصطفی به حبس می افتد. سیدمرتضی در ملاقات با والده ی مصطفی درمی یابد که او همسر گمشده اش است. آن دو پس از رفع سوء تفاهم باعث آزادی مصطفی می شوند. مصطفی از پدر گمشده اش بیزار است، و مادر از بازگویی حقایق به او خودداری می کند. غلام و افرادش او را نسبت به سیدمرتضی بدگمان می کنند، و آن دو را رو در روی هم قرار می دهند. سرانجام مادر ماجرا را برای پسرش بازگو می کند و پس از صلح و صفا مراسم ازدواج مصطفی و فاطمه برگزار می شود. در این فیلم ناصر محمدی با بهمن مفید, یدی, فخری خوروش, محمد تقی کهنمویی, ایرج صفدری, عزت الله رمضانی فر, آرشام قهرمانیان, احمد معینی, جمشید شیبانی, کوپال مشکات, علی صادقی, بهروز شاهین فر, افروز, فریده, جمشید, لیدا همکاری کرده است.
اسلحه درباره آن است که: سال 1290 در منطقه ای كردنشین، كه همه ی اهالی اسلحه ی خود را به قوای دولتی تحویل داده اند. حیدر (رضا بیك ایمانوردی) و برادرش صفدر (عزت الله رمضانی فر) نعل بند هستند. حیدر به دختری به نام بهاره (بنفشه بهاره) علاقه دارد و او را به واسطه ی نائب امینه (غلامرضا سركوب) از پدرش كل حبیب خواستگاری می كند. روز عروسی مسلم (جلال پیشوائیان)، كه شیفته ی بهاره است، با تبانی برادرانش: شعبان، رمضان، و غلام اسلحه ای در خانه ی حیدر پنهان می كنند و پس از اطلاع دادن به نائب امنیه موجب دستگیری و تبعید حیدر می شوند. مسلم و برادرانش بهاره را به قتل می رسانند. آنها توسط میرزا (حسن رضیانی) شایع می كنند كه صفدر بهاره را اغفال كرده و سپس در رودخانه خفه كرده است. حیدر در تبعیدگاه خبر را می شنود و می گریزد. او با صفدر مواجه و، ناغافل، باعث مرگ او می شود. میرزا واقعیت ماجرا را برای حیدر فاش می كند و او به تعقیب مسلم و برادرانش و خواهرشان غزاله (روشنك صدر) می رود. حیدر یكی از برادرها را به قتل می رساند و غزاله را گرفتار می كند. غزاله با شنیدن داستان زندگی حیدر و بهاره برادرانش را محكوم و به حیدر كمك می كند تا غلام را از پا درآورد. برادر دیگر می گریزد و مسلم خود را به نائب تسلیم می كند. حیدر به واسطه میرزا غزاله را عقد می كند و در كلبه ای زندگی می كنند. مسلم به كمك برادرش می گریزد، و حیدر را با گلوله می زنند. حیدر مسلم را از پا در می آورد و پس از شنیدن صدای گریه ی نوزادش جان می دهد. در این فیلم ناصر محمدی با رضا بیک ایمانوردی, جلال پیشواییان, اکبر اصفهانی, عزت الله رمضانی فر, حسن محمدی, محمود پیراسته, ابوالفضل میرزائی, حسن رضیانی, حمید مجتهدی, روشنک صدر, آذر كريمي, مرتضی برجسته, گالوست گورکیان, ایرج طاهری, بنفشه بهاره, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
شکار انسان, در آخرین لحظه, قدیس, بوی گل سرخ, خشم و خون, شرور, گریز از مرگ, مشکی, راننده اجباری, جایزه, آقای جاهل, عطر شیرین، عطر تلخ, تلافی, جدال به خاطر عشق, مکر ابلیس, جانبازان