پرویز نوری به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سادهلوح درباره آن است که: «رحمان» با پولی که به بهانه تهیه مسکن از مردم به دست آورده، می گریزد و در مسافرخانهای پناه میگیرد که توسط دو دوست« غلام »و « عبدالله» اداره می شود. طی حادثه ای، ظاهراً «رحمان» به قتل می رسد. مظنونین اصلی در این حادثه «غلام» و «عبدالله» هستند اما آن دو که گناهی مرتکب نشدهاند، ناچار می گریزند. ده سال بعد، وقتی به شهر خود باز میگردند در می یابند که «رحمان» در واقع براثر سکته قلبی درگذشته و قتلی در بین نبوده است.
...سرانجام براثر پیگیری ایشان پول های ربوده شده که در جنگلپنهان شده، به دست می آید. در این فیلم پرویز نوری با پوراندخت مهیمن, سعید شیخ زاده, حبیب اسماعیلی, مهدی فخیم زاده, احمد راد, حسن پویا, حسین زندباف, سعید شهرام, احمد احمدپور, هادی اسلامی, مسعود ولدبیگی, روبیک منصوری, محسن اصلانی, هوشنگ دیبائیان, اکبر اصفهانی, اصغر خندان, علی حقفروش, حسن کامل, اسفندیار یگانه, خسرو امیر صادقی, منوچهر افسری, علیاصغر احدی, مریم صفایی, مجتبی هویدی, لیلی زارع, داوود بیاتی, خسرو کرمی, منوچهر قدیری, ابراهیم شجاعی همکاری کرده است.
پرویز نوری به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
حکیم باشی درباره آن است که: پزشکی (منوچهر والیزاده) برای طبابت وارد روستائی میشود و مظفرخان حکیم باشی (نصرت الله کریمی) حضور او را مخل کار خود میداند. حکیم باشی و مباشرش رمضان (روحالله مفیدی) قصد دارند مردم را نسبت به پزشک بدبین کنند. مظفرخان دخترش گلی (دلارام) را علیه پزشک وامی دارد، اما گلی به تدریج به پزشک انس میگیرد و پزشک از او خواستگاری میکند. کدخدا (رضا شفیع) خود را به تمارض میزند و وقتی پزشک از مداوای او عاجز میماند حکیم باشی وانمود میکند که او را مداوا کرده تا مردم کماکان به او اعتقاد آورند. پزشک موضوع را با رئیس پاسگاه (میرمحمد تجدد) در میان میگذارد و آنها قصد جلب حکیم باشی را دارند؛ به ویژه این که گلی به دلیل مخالفت پدرش با ازدواج او و پزشک خودکشی کرده، اما نمرده است. حکیم که از درمان دخترش عاجز است دست به دامان پزشک میشود و پس از معالجهی او رضایت میدهد که گلی با پزشک ازدواج کند. حکیم باشی پس از ازدواج با زن بیوهای به نام انسیه (ایرن) فاش میکند که جادو و جنبلهایش اثر درمانی نداشته است. در این فیلم پرویز نوری با شهلا ریاحی, میرمحمد تجدد, نصرت الله کریمی, مجتبی میرزاده, روبیک منصوری, رضا شریفی, رضا قویدل, روحالله مفیدی, جمال امید, مهدی میثاقیه, علی مرتضوی, همایون ارجمند, ایرن زازیانس, دیانا, رضا شفیع, پریسا, دلارام کشمیری, منوچهر جوانفر, منوچهر والی زاده, جعفر اکبری همکاری کرده است.
طلوع انفجار درباره آن است که: در آغاز انقلاب، زمانی که مردم با شور و اشتیاق بی پایان به استقبال آزادی زندانیان سیاسی می شتابند، "جهاد " پس از سیزده سال از زندان آزاد می شود. او صاحب فرزندی است به نام "رسول " که به هنگام دستگیریش، هشت ساله بود و اینک باید بیست و یک ساله باشد . جهاد برای دیدار یگانه فرزندش که از پسرش ماھہاست خبری ندارد ، جہاد برای یافتن رسول به جستجو میپردازد، با دوستان او ملاقات میکند و سرانجام یکی از دوستان رسول را که کارگر چاپخانه است، این حقیقت را عنوان می کند. که رسول یکی از مبارزین انقلابی بوده و وسیله ی چهار مامور ساواک به طرز فجیعی به قتل رسیده است . جهاد با انگیزه ی انتقام ، در برخوردهایی هریک از چہار ساواکی را یافته و به قتل می رساند. در این فیلم پرویز نوری با داوود رشیدی, جهانگیر فروهر, عنایت بخشی, کیومرث ملک مطیعی, محمود بصیری, مینو ابریشمی, گیتی فروهر, غلامرضا قیصری, محمدعلی عرفی نژاد, غلامرضا مجاوری همکاری کرده است.
یاقوت سه چشم درباره آن است که: دختر جوانی به نام شهره در هتل شمال به قتل می رسد و ظاهر امر حاكی از آن است كه چون او پاسخ رد در برابر عشقش از خواننده ی هتل (شاهین) شنیده، دست به خودكشی زده است. خواهر كوچكتر شهره ( فیروزه) برای انتقام جویی ماجرا را پیگیری می كند و تصادفاً با شاهین آشنا می شود. شاهین كه از قصد فیروزه آگاه می شود، خود را شخص دیگری معرفی می كند و در ظاهر امر همراه با فیروزه ماجرا را تعقیب می كند. در این حال وقتی بار دیگر مسئله ی خودكشی مشكوك شهره مطرح می شود پلیس هم تحقیقات دامنه داری را آغاز می كند. پس از یك سلسله ماجرا، سرانجام شاهین، فیروزه و مأمورین پلیس حقیقت را كشف می كنند كه مردی با نام كمال الدین به خاطر روابط نامشروعش با زنی، بر اثر درگیری با همسرش مرتكب قتل شده و چون شهره شاهد ماوقع بوده لذا او را نیز به قتل رسانیده و وانمود كرده كه خودكشی كرده است. پس از كشف این واقعیت، شاهین و فیروزه با یكدیگر ازدواج می كنند. در این فیلم پرویز نوری با محمدعلی فردین, علی اللهیاری, علی میری, محسن مهدوی, مارینا متر, همایون ارجمند, نندلال هندوجا, آذر شیوا, ویکتوریا, همایون, آرامائیس آقامالیان, سیمین علیزاده, جهانگیر غفاری, عدیله اشراق همکاری کرده است.
سه فراری درباره آن است که: امیر و ناصر و منصور برای به دست آوردن ده هزار تومان (که بتوانند با پرداخت آن، پدر دختری به نام «نرگس» را که زندانی است آزاد کنند) به کوشش همه جانبه ای دست می زنند. در همین حال سارقی در حال فرار چمدانی را در خانه ی این سه جوان می اندازد. و چندی بعد صاحبخانه سه جوان را از خانه اش بیرون کرده و نرگس اثاثیه ی آن ها را با چمدان محتوی پول نزد خود نگهداری می کند. همکاران سارق فراری به جستجوی چمدان می پردازند اما آن را نمی یابند و سرانجام با دخالت پلیس چمدان کشف شده و به صاحبش تحویل داده می شود. صاحب پول های داخل چمدان، ده هزار تومان مورد نیاز سه جوان را به عنوان پاداش به آن ها می دهد و با این ترتیب پدر نرگس از زندان آزاد می شود. در این فیلم پرویز نوری با محمد متوسلانی, محمد تقی کهنمویی, عزت الله وثوق, محسن آراسته, فرامرز رسولی, اکبر جنتی شیرازی, ثریا بهشتی, شهین, حمید قنبری, عهدیه بدیعی, اکبر خواجوی, اشرف کاشانی, منصور سپهرنیا, فیروز داداش پور, غلامرضا مجاوری, آرامائیس آقامالیان, گرشا رئوفی, نیکتاج صبری, منوچهر سخایی, مینا, ناصر مجد بیگدلی, عشقی همکاری کرده است.
سه تا جاهل درباره آن است که: «خان دایی» حاجی پول داری است که به هنگام مرگ به شرطی حاضر می شود کلید گنجینه اش را در اختیار فامیل بگذارد که فرزندان گمشده ی او را بر بالینش بیاورند. مباشر خان دایی که مرد بدطینتی است با فریب سه جاهل ساده دل زیر بازارچه و جا زدن آن ها به عنوان پسران گمشده ی خان دایی وی را متقاعد می کند تا بتواند ثروتش را به دست آورد. اما سه جاهل جوان با کمک سرکار استوار واقعیت را فاش می کنند. مباشر گرفتار قانون شده و از آن پس خان دایی اداره ی کارهایش را بر عهده سه جوان می گذارد. در این فیلم پرویز نوری با جهانگیر فروهر, جمشید مشایخی, محمد متوسلانی, عزت الله وثوق, محسن آراسته, لی لی رضوانی, کبری سعیدی, عبدالعلی همایون, منصور سپهرنیا, غلامرضا مجاوری, گرشا رئوفی, نیکتاج صبری, مینا, منوچهر خدابخشیان, غلامرضا سرکوب همکاری کرده است.
زمین تلخ درباره آن است که: بین جمال و دو برادرش سهراب و پاشا با مرتضی و پسرانش تیمور و محسن كینه ای دیرینه بر سر زمین مزروعی و آب روستا وجود دارد. تنها افرادی كه از اوج گرفتن كشمكش ها نگران هستند برادر كوچك تر جمال، حمید، و دختر مرتضی، فریبا، هستند كه به هم علاقه دارند. مرتضی و پسرانش یكبار موضوع دیدارهای حمید با فریبا را بهانه می كنند و بارهای دیگر با آتش زدن انبار خرمن ها و تغییر دادن حدود زمین های دو طرف و نحوه ی استفاده از آب زراعی و موضوع خرید زمین های جمال و برادرانش به دشمنی دامن می زنند. عاقبت پس از مرگ مادر جمال بر اثر سكته ی قلبی و آتش زدن مزرعه شان جمال و برادرانش درصدد گرفتن انتقام برمی آیند. جمال مرتضی را با شلیك گلوله به قتل می رساند و انبار او را به آتش می كشد. تیمور و محسن و پاشا هم در درگیری كشته می شوند، و سهراب كه برادرش جمال را مسبب تباه شدن زندگی خانوادگی می داند او را با گلوله از پا درمی آورد و خودش قبل از مرگ جمال با گلوله ی او كشته می شود. بازماندگان دو خانواده، حمید و فریبا، به هم می رسند. در این فیلم پرویز نوری با محمدعلی فردین, رضا بیک ایمانوردی, نرسی کرکیا, اصغر بیچاره, منوچهر اولیایی, اکبر هاشمی, علی زندی, مهربانو سلامی, حسین عرفانی, خسرو پرویزی, پرخیده, گرشا رئوفی, سیمین, اسکندر مینایی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
یک خوشگل و هزار مشکل, رشید, ماجراهای علاءالدین و چراغ جادو, عیالوار, گردباد زندگی, قدرت عشق, نعره گرگها, مرد و نامرد, زن و زمین