رحیم روشنیان به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
مرجان درباره آن است که: قبیله ای از کولی ها نزدیک دهکده ای ساکن می شوند. یکی از کولی ها از روی فقر دست به سرقت گوسفندی از مدرسه ی دهکده می زند، معلم جوان مدرسه موفق می شود که کولی را گرفتار کند. دختر آن کولی که «مرجان» نام دارد برای دیدن پدرش که در مدرسه زندانی است به دهکده می رود و در آنجا با معلم جوان روبرو شده و متدرجاً بین آنها عشقی پدید می آید. پس از مدتی معلم به شهر می رود و مرجان نیز به دنبال معلم می رود. اما معلم را پیدا نمی کن
...د و در یک بیمارستان به عنوان پرستار مشغول کار می شود. معلم در شهر با دختری ازدواج می کند و بعدها او را برای زایمان به همان بیمارستانی می برد که مرجان در آنجا پرستارست. مرجان و معلم یکبار دیگر با هم روبرو می شوند، معلم او را نمی شناسد و مرجان مأیوس و شکست خورده در عشق، به قبیله ی خویش بازمی گردد. در این فیلم رحیم روشنیان با احمد قدکچیان, شهلا ریاحی, ولیالله خاکدان, احمد شیرازی, منوچهر کیمرام, تقی ظهوری, محمد علی جعفری, حسین دهلوی, مهوش, تاج الملوک احمدی, بزرگ لشگری, جلال مغازهای همکاری کرده است.
ممل آمریکایی درباره آن است که: جوانی مشهور به ممل آمریکایی هدفش سفر به آمریکا است. ممل دوستی دارد که از آمریکا برایش نامه می نویسد و او را به رفتن به آمریکا تشویق می کند. ممل با دزدیدن قالپاق اتومبیل و فروش آنها به یک ارمنی به نام سرکیس روزگار می گذراند. او به کمک سرکیس گذرنامه می گیرد؛ اما چون ضامن معتبری ندارد به او ویزا نمی دهند. روزی ممل اتومبیل زنی به نام نسرین را می دزد و در آن نامه ای می یابد که از نسرین دعوت شده به آمریکا سفر کند. ممل اتومبیل را به نسرین پس می دهد و با او دوست می شود. مادر نسرین ضامن ممل می شود؛ اما وقتی دوستی میان ممل و نسرین عمیق می شود نسرین به ممل می گوید که آن زن مادرش نیست، بلکه زن ثروتمند و خوش گذرانی است که چشمش در پی مردها است. ممل از نسرین می رنجد و به او پرخاش می کند. ممل وقتی می بیند نسرین سرپناهی ندارد او را به خانه ی پدری اش می برد و به عنوان نامزدش معرفی می کند. صبح روز بعد وقتی ممل از خواب بیدار می شود می بیند که نسرین خانه را ترک کرده است. چندی بعد ممل تصمیم می گیرد همراه زن خوش گذران به آمریکا برود؛ اما در فرودگاه دستگیر می شود. در این فیلم رحیم روشنیان با بهروز وثوقی, حمیده خیر آبادی, نعمتالله گرجی, پروین سلیمانی, داریوش اسدزاده, نعمت حقیقی, احمد احمدپور, حسین شهاب, روبیک منصوری, اصغر سمسار زاده, رفیع مددکار, عباس ناظری نیک, شاپور قریب, ذبیح الله ذبیح پور, حسن محمدی, رجب علی عبادی, ملیحه نصیری, گیتی فروهر, واروژان, رضا حاجیان, کارمن, فائقه آتشین, فرهاد حمیدی, مهدی مصیبی, آرمان, علی دهقان, مهدی امیر قاسم خانی همکاری کرده است.
بابا خالدار درباره آن است که: عبدول ، که به دختری کولی به نام لیلا علاقه دارد، قبل از مرگ پدرخوانده اش، با خبر می شود که مادرش قبل از ازدواج با او بیست و پنج سال پیش صیغه مرد متمولی بوده است. عبدول مادرش را تحت فشار می گذارد و همراه او راهی سفر می شود و به جستجوی پدرش می پردازند. آنها سراغ مردی به نام ماشاالله می روند که درگذشته زن را برای مرد متمولی صیغه کرده بوده است. ماشاالله از جاهلی به نام اسمال (همایون) می خواهد که شر عبدول را از سر او کم کند، و در عین حال به عبدول کمک می کند تا او رد پدرش را، که خالی در بدن دارد، بیابد. کوشش های آنها بی نتیجه می ماند، و عده ای از مظنون ها شاکی می شوند. در این اثنا لیلا به آنها ملحق می شود و جستجوی خود را ادامه می دهند. عبدول با درج اعلانی در روزنامه مشخصات پدرش را منتشر می کند و از او می خواهد که با پسر و همسرش تماس بگیرد. مدتی بعد مرد متمول با خواندن اعلان روزنامه با آنها تماس می گیرد و خود را پدر واقعی عبدول معرفی می کند در این فیلم رحیم روشنیان با نعمتالله گرجی, رضا کرم رضایی, ایرج گلافشان, روبیک منصوری, کریم نشاط, حسین واثقی, محسن مهدوی, اکبر جنتی شیرازی, ایرن زازیانس, همایون, عهدیه بدیعی, اعظم میرحسینی, مسعود اسداللهی, رحیم حسامیان, مهدی امیر قاسم خانی, مرتضی برجسته, اردشیر پهلوان, آمنه همکاری کرده است.
یک جو غیرت درباره آن است که: علی راننده ی كامیون است و خواهرش عفت در بیمارستانی در شیراز بستری است. او و شاگردش محسن با كامیون راهی سفر می شوند. تیمور و افرادش پول های گاوصندوق شركتی را سرقت می كنند و كیف محتوی پول را در كامیون علی جا می گذارند. آنها لحظه به لحظه كامیون را تعقیب می كنند تا در لحظه ی مقتضی كیف را بردارند. علی و محسن كه متوجه تعقیب آنها شده اند با هوشیاری آنها را به دنبال خود می كشانند. رئیس حسابداری شركت و دخترش مریم موضوع سرقت را به پلیس اطلاع می دهند، و كارآگاهی علی و محسن و دزدها را زیرنظر می گیرد. محسن موضوع پیداكردن پولها را به رئیس حسابداری اطلاع می دهد، و او دخترش را برای تحویل گرفتن كیف به شیراز می فرستد. پس از تعقیب و گریز سارقان دستگیر می شوند و سرانجام علی با مریم و محسن با عفت ازدواج می كنند. در این فیلم رحیم روشنیان با احمد قدکچیان, حسن رضایی, پوری بنایی, حسین شهاب, کتایون امیر ابراهیمی, عباس مهردادیان, محسن آراسته, احمد علینژاد, حسین واثقی, علی آزاد, محسن مهدوی, مرتضی حدیقی, عهدیه بدیعی, علی دهقان, غلامرضا مجاوری, منوچهر, سیما افشار, کاظم سالکی, شهرام همکاری کرده است.
ناخدا درباره آن است که: ناخدا طاهر (ناصر ملک مطیعی) از مردم بندر در مقابل جور و اجحاف مسلم (احمد معینی) و دار و دسته اش حمایت می کند. همسر فلج ناخدا مخالف کارهای خیرخواهانه ی ناخدا است. ناخدا طاهر برای خریدن چند لنج و واگذاری آنها به مردم بندر به آبادان می رود و یک قاچاقچی سابقه دار به نام مسلم (منوچهر وثوق) را که متهم به قتل است با خود به بندر می آورد. وقتی او تصمیم می گیرد به مسلم کمک کند جابر و افرادش سد راه او می شوند و محل اختفای مسلم را به ژاندارم ها اطلاع می دهند. ناخدا مسلم را در گورستان پنهان می کند و به کمک خواهرزاده ی همسرش دریا (فروزان)، که با مسلم قرار ازدواج گذاشته، به او غذا می رساند. مسلم دستگیر می شود و دریا، به گمان اینکه ناخدا او را لو داده، رنجیده خاطر است. اهالی بندر به ناخدا اعتراض می کنند و حبیب، برادر مسلم، رو در روی ناخدا قرار می گیرد. با تلاش ناخدا طاهر، سرانجام، جابر، که قاتل واقعی است، دستگیر می شود؛ اما دریا حاضر به پذیرفتن حرف های او نیست. ناخدا سراغ حبیب می رود و با چاقوی او زخمی می شود. مسلم و دریا سر می رسند و حقیقت را در می یابند. در حالی که دریا حاضر است نزد ناخدا بماند ناخدا از او می خواهد که همراه مسلم برود. در این فیلم رحیم روشنیان با اکبر صادقی, مازیار پرتو, ناصر ملک مطیعی, شهناز تهرانی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, ماشین چیان, آرشام قهرمانیان, احمد معینی, منوچهر وثوق, سرور رجایی, امیر شروان, انوشیروان روحانی, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, علی دهقان, پروین خیربخش, مرتضی برجسته, علی بانکی, نوبهار, علی بابا همکاری کرده است.
فرشته نجات درباره آن است که: مردی (یدی) به کمک شیرین (ناتاشا) با صحنه سازی می کوشد همسرش آذر (شهین) را قاتل مباشرشان (اکبر جنتی شیرازی) معرفی کند و بعد با رو در رو کردن مقتول با همسرش او را به جنون بکشاند، و از طرف دیگر با کشتن دخترخوانده اش فروغ (افروز روشنیان) ثروت آذر را به چنگ آورد. آنها فروغ را به خارج از شهر می برند و او از اتومبیل به دره سقوط می کند. راننده ای به نام ایرج (ایرج رستمی) و رحیم (رحیم روشنیان) دختر را نجات می دهند و ماجرا را به پلیس گزارش می کنند. پلیس ایرج را دعوت به همکاری می کند و ایرج متوجه همکاری شیرین با پزشکی می شود که حکم به دیوانگی آذر داده است. ایرج با آذر ملاقات می کند و موضوع را شرح می دهد، و از فروغ مراقبت می کنند. پس از این که مباشر به دست شیرین به قتل می رسد ایرج با مأموران پلیس سر می رسند. در این فیلم رحیم روشنیان با یدی, اکبر جنتی شیرازی, ایرج رستمی, شهین, رضا انجم روز, بابک, محمد کریم ارباب, ناتاشا, ریحانه, حسین اشراق, فرامرز بیگلری همکاری کرده است.
کاکا سیاه درباره آن است که: رضا (رضا بیک ایمانوردی) و دوست سیاه پوستش در موقع سرقت گیر می افتند و دوست رضا موقع فرار کشته می شود، و همسرش ناهید نیز موقع زایمان فوت می کند. پدر دختر (علی اکبر مهدوی فر) نوه اش را طرد می کند. سال ها بعد نوه او علی، موسوم به کاکاسیاه (علی بابا)، سر راه رضا قرار می گیرد و رضا از او مراقبت می کند. رضا به کمک قاسم (احمد معینی) و پری (جمیله) کارشان نگه داری از کودکان آواره و وادار کردن آنها به دزدی است. علی سیاه موقع زدن جیب پدربزرگش دستگیر می شود و پیرمرد تعهد می کند که از پسرک نگه داری کند؛ اما پرویز (کاظم روشن ضمیر)، از بستگان پدر بزرگ، علی را از پدربزرگ دور می کند تا ثروت او را تصاحب کند. کوشش های رضا و پری برای اثبات این که علی نوه پدربزرگ است بی نتیجه می ماند. وقتی آن دو موفق می شوند پیرمرد را مجاب کنند قاسم، که از معاشرت پری و رضا دل خور است، به کمک پرویز علی را می ربایند. رضا و پری آن ها را به دام می اندازند، و سرانجام پدربزرگ با نوه اش در کنار هم زندگی جدیدی را از سر می گیرند. در این فیلم رحیم روشنیان با رضا بیک ایمانوردی, مازیار پرتو, اکبر اصفهانی, منوچهر اسماعیلی, محمد تقی شکرایی, فرهاد خوشبخت, آرشام قهرمانیان, احمد معینی, علی میری, علی اکبر مهدوی فر, امیر شروان, جمیله, محمد عبدی, احمد نجیب زاده, عهدیه بدیعی, کاظم روشن ضمیر, منوچهر گودرزی, علی بانکی, صمد شیرازی, ناهید همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
زشت و زیبا, فیل و فنجون, اهریمن زیبا, زمزمه محبت, دخترها اینطور دوست دارند, دختر ساری, بهلول, در انتهای ظلمت, گلهای گیلان, شب فرشتگان, پا برهنهها, دو آقای با شخصیت, گناه من چیست؟, چاکر شما کوچولو, تعقیب خطرناک, خداحافظ کوچولو, ایستگاه ترن, افسانه شمال, آنها زندگی را دوست داشتند, یکی بود یکی نبود, اخم نکن سرکار, مردها و نامردها, قاصد بهشت, ساحل دور نیست, شب نشینی در جهنم, تیغ آفتاب, گربه وحشی, شیر فروش, همه گناهکاریم, خورشید می درخشد, دایره مینا, عروس دجله