رسول صدراملی (رسول صدرعاملی) در سال 1953 در اصفهان به دنیا آمد و پیش از بازگشت به ایران برای تهیهکنندگی «باران خون» اثر امی قویدل (1981) و اولین کارگردانی خود را با «آزادی» (1982) در فرانسه به تحصیل جامعهشناسی پرداخت. او به خاطر ملودرام ها و کاوش در مسائل اجتماعی شهرت دارد. او «گلهای داوودی» را در سال 1364 ساخت که اولین ملودرام ایرانی پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 ساخته شد. دیشب پدرت را دیدم») درباره زندگی دختران جوان در ایران معاصر است که هم از سوی منتقدان داخلی و بین المللی و هم از سوی تما
...شاگران مورد استقبال قرار گرفت. فیلم هر شب تنهایی او برنده جایزه جشنواره فیلم شیکاگو شد. رسول صدرعاملی به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
هر شب تنهایی درباره آن است که: عطیه نویسنده و مجری یک برنامه تلوزیونی است، او در اجرای مرتب برنامه هایش همواره مخاطبانش را برای داشتن زندگی موفق خانوادگی، راهنمایی و ترغیب کرده است، اما ناگهان متوجه بیماری لاعلاج خود میشود و از آن پس متدرجا روحیه و امیدش را از دست رفته یافته و افسرده و منزوی میگردد، اما بعد به توصیه همسرش، برای این که از وضعیت نامطلوب به وجود آمده زندگی اش، خارج شود، تصمیم میگیرد تا به زیارت امام رضا(ع) برود. عطیه در مشهد به هنگام زیارت سعی میکند تا والدین دخترکی را که گم شده بیابد و در مسیر این تلاش، با دخترک همراه و مانوس می شود و در ساعاتی که او تا پیدا شدن مادرش میگذراند زندگی و امید را باز می یابد. در این فیلم رسول صدرعاملی با حامد بهداد, لیلا حاتمی, کامبوزیا پرتوی, سید کمال طباطبایی, بهرام دهقان, محمد مختاری, فرج حیدری, آتوسا قلمفرسایی, محمدرضا قومی, مرجان قرهجه, محسن کریمی همکاری کرده است.
رسول صدرعاملی به عنوان تهیه کننده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
برگ برنده درباره آن است که: آرمان سیرتی، مدیر یک آژانش مسافرتی، که در پی مشکلات مالی که گریبان گیرش شده، قصد خروج از مملکت را دارد، اما یک شب قبل از سفر، در یک تصادف ناگهانی با دختر گلفروشی به نام برکت، همه برنامه هایش بهم میریزد.آرمان، دختر را به بیمارستان رسانده و خود تحت بازداشت قرار میگیرد. روز بعد برکت که به نظر میرسد حافظه اش را از دست داده، به هوش می آید و آرمان به قید وثیقه آزاد می شود، او برای خروج از مملکت باید رضایت برکت را تحصیل کند. آرمان، برکت را به خانه خواهرش می برد و عکس برکت را در روزنامه ها آگهی میکند، فردی با آرمان تماس میگیرد و اعلام می کند که قبلاً با این دختر تصادف کرده است. به زودی مشخص می شود که ایجاد شرایط تصادف از شگردهای دختر و هم دستش است که بعداً با نام کمال پیدایش می شود. آرمان سعی می کند با پرداخت مبلغی رضایت برکت را بگیرد، امّا او مبلغ بسیار بیشتری می خواهد که پرداختش برای آرمان که همه سرمایه اش را قبلاً به خارج منتقل کرده، غیرممکن است.کمال که دلباخته برکت است متوجه می شود، بین آرمان و برکت علاقه ای به وجود آمده است، تصور میکند که نارو خورده، پس مبلغی را با تهدید از آرمان میگیرد و ترتیبی فراهم می آورد تا برکت به عنوان همسر آرمان دستگیر شود. آرمان فارغ از تصمیم های گذشته اش، برای نجات برکت از زندان، خودش را به قانون معرفی میکند. در این فیلم رسول صدرعاملی با عاطفه رضوی, آتیلا پسیانی, باران کوثری, سعید پیردوست, محسن قاضی مرادی, مهدی میامی, فریبرز عربنیا, سیامک اشعریون, کاوه کاویان, ایرج رامین فر, سیروس الوند, جهانگیر میرشکاری, اصغر رفیعیجم, حسن ایوبی, ناصر چشم آذر, امین میرشکاری, خشایار الوند, مهرانه مهین ترابی, علی اصغر طبسی, محمود اردلان, سعید قره خانلو, مسعود میر نقیبی, اکبر قدمی, مهدی امينی خواه, مختار سائقی, رحمان حسینی, مهرداد شکرابی, آرزو ملک, معصومه تقی پور, محمد فوقانی, اکرم شفیعی, حسن خادمی, بیتا پرورنده همکاری کرده است.
دختری با کفش های کتانی درباره آن است که: آيدين و تداعي كه در پارك با هم آشنا شده بودند در حين گردش در پارك توسط مأمورين نيروي انتظامي متوقف شده و به كلانتري برده مي شوند. با تشكيل پرونده و تا برگشت آن از دادسرا آيدين در كلانتري مانده و تدائي نيز براي تحقيقات به پزشكي قانوني منتقل مي شود او پس از بازگشت از پزشكي قانوني و نداشتن مورد و مسئله خاص توسط پدر و مادرش بازخواست شده و رفت و آمدهاي وي كنترل مي شود. تدائي از رفتن به مدرسه خودداري كرده و تصميم به فرار مي گيرد. تدائي كه در ابتدا قصد بازگشت به خانه را نداشت با گردش در سطح شهر و مخاطرات و مشكلات فراوان پشيمان شده و با سفارش آيدين به خانه بازمي گردد. در این فیلم رسول صدرعاملی با اکرم محمدی, پگاه آهنگرانی, محمود جعفری, ناديا دلدار گلچين, مهدی میامی, مجید حاجی زاده, پرویز آبنار, عبدالله اسکندری, داریوش عیاری, مصطفی خرقهپوش, پیمان قاسم خانی, علی عابدینی, محسن روشن, فریدون فرهودی, محمود عزیزی, پویا کرمی, داریوش مؤدبیان, مصطفی کامیاب, بهمن زرین پور, ایرج پناهی, عبدالرضا اکبری, هنگامه طالبیان, شهابالدین عادل همکاری کرده است.
شب درباره آن است که: گروهبان جوان که در آستانه ی ازدواج با دختر مورد علاقه اش است باید خلافکار باسابقه و فراری را به زندان بازگرداند، امّا بارش شدید برف، نقل و انتقال را با اشکال مواجه و یا متوقف کرده است. گروهبان چاره ای ندارد تا صبح روز بعد را با زندانی اش در مشهد بگذراند، او به سختی جایی را برای اقامت در یک میهمان پذیر پیدا می کند. در ادامه ی شب اما گروهبان مسموم و توسط مالک میهمانخانه به بیمارستان منتقل می شود، میهمانخانه چی که مرد میانسال پاکدلی است به خلافکار پیر اعتماد می کند تا او بتواند پیرزنی را که مشتاق سلامتی همسر بستری اش در بیمارستان است، به زیارت امام رضا(ع) ببرد... در این فیلم رسول صدرعاملی با امین حیایی, عزتالله انتظامی, خسرو شکیبایی, کامبوزیا پرتوی, اصغر فرهادی, سید کمال طباطبایی, محمدرضا علیقلی, بهرام دهقان, محمد مختاری, ابراهیم غفوری, آیدین ظریف همکاری کرده است.
من ترانه پانزده سال دارم درباره آن است که: ترانه دانش آموز پانزده ساله ای است كه مادرش فوت كرده و پدرش در زندان است. او با مادربزرگش زندگی می كند و دوست پدرش هر ماه درآمد ماشین پدر ترانه را برای آن ها می آورد. امیر به ترانه اظهار عشق می كند و تصمیم به ازدواج با او می گیرد. اما مادر امیر با این ازدواج موافقت نمی كند. او سرانجام با سماجت های امیر به دیدن ترانه می رود و ترانه را راضی می كند تا رضایت پدر را بگیرد. اما چون هر دو محصل هستند قرار بر صیغه ی محرمیت می شود تا بعد ازدواج دائم صورت گیرد. بعد از مدتی ترانه متوجه می شود كه امیر با چند دختر ارتباط غیر اخلاقی دارد و با این وضع تصمیم به جدایی می گیرد. ترانه و امیر از هم جدا می شوند و امیر به آلمان می رود، اما پس از مدتی ترانه می فهمد كه باردار است او به مادر امیر پناه می برد، اما مادر امیر با اینكه عضو انجمن حمایت از زنان است حرف ترانه را قبول نمی كند، اما ترانه زیر بار تهمت نمی رود و حاضر به سقط بچه نمی شود، او بچه اش را به دنیا می آورد و با مراجعه به دادگاه و انجام آزمایشات، مشخص می شود كه بچه، قانوناً فرزند امیر و ترانه است و ترانه بعد از مدت ها با دخترش به دیدن پدر می رود. در این فیلم رسول صدرعاملی با نگار جواهریان, ترانه عليدوستی, مهتاب نصیرپور, کامبوزیا پرتوی, محمدرضا تخت کشیان, میلاد صدرعاملی, محمد مختاری, مجید انتظامی, علی عابدینی, بهرام بدخشانی, حسین محجوب, پروین میکده, محمود موسوی نژاد, محمدرضا مویینی, نقی سیف جمالی, سیاوش چراغی پور, روحالله برادری, امیر نصیری یکتا, رضا حافظی, جمیله دارالشفایی, رضا مجلسی, معصومه اسکندری, نیلوفر سجادی, فاطمه بابایی, سارا علیپور, فرهاد مشایخی, شهاب تیموریان همکاری کرده است.
زندگی با چشمان بسته درباره آن است که: پرستو و علی فرزندان خانواده ای مذهبی هستند که علی به دلیل موقعیت شغلی اش چند سالی است از خانواده جدا شده است. در این میان، پرستو پس از گذشت مدتی از تحصیلش در دانشگاه، به دلیل یك مشكل انضباطی- اخلاقی از دانشگاه اخراج می شود. در این فیلم رسول صدرعاملی با عاطفه رضوی, الهام پاوه نژاد, عزتالله انتظامی, حامد بهداد, پریوش نظریه, ترانه عليدوستی, فرهاد آئیش, آناهیتا افشار, اندیشه فولادوند, فرهاد قائمیان, پولاد کیمیایی, محمدرضا تخت کشیان, هایده صفییاری, محمدرضا دلپاک, سعید ملکان, محمد مختاری, فرج حیدری, آتوسا قلمفرسایی, علی مردانه, محمود اربابی, دلارام کارخیران, مریم تختکشیان همکاری کرده است.
رسول صدرعاملی به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
میخواهم زنده بمانم درباره آن است که: اصلان و ماه منیر به خاطر اختلافات طلاق میگیرند. باربد پسری ۱۱ ساله آنها نمی تواند تنهایی خود و مسائل خانوادگی اش را حل کند او تنها در دفترچه خود خاطرات و مسائل روزمره اش را می نویسد. اصلان پس از مدتی با فرنگیس ازدواج می کند. باربد و فرنگیس مثل یک دوست باهم بازی می کنند و لذت می برند ولی بعد مدتی باربد دیگر خیلی احساس تنها میکند و تصمیم به خودکشی می گیرد و ... در این فیلم رسول صدرعاملی با فرامرز قریبیان, ایرج قادری, شهلا ریاحی, جلال مقدم, علی اصغر گرمسیری, فاطمه گودرزی, فتحعلی اویسی, رضا کرم رضایی, مرتضی شایسته, غوغا بیات, ابراهیم آبادی, ناصر چشم آذر, فرج حیدری, ایرج گلافشان, بهمن حیدری, مهناز انصاریان, فرهاد ارجمندی, محمود مقامی, رحمان مقدم, محرم بسیم, پرویز شکری, زیبا نادری, سام محمدپور, منوچهر افسری, هدی ادیانی, کیهان مرتضوی همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
روزهای خوب زندگی, پاییزان, گلهای داوودی, قربانی, دیشب باباتو دیدم آیدا, شبیخون, سمفونی تهران, درکمال خونسردی, سال دوم دانشکده من, در انتظار معجزه, عروسک فرنگی, خونبارش, رهایی, خداحافظ دختر شیرازی, شنای پروانه, جنگل پرتقال