رضا شفیع به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
حکیم باشی درباره آن است که: پزشکی (منوچهر والیزاده) برای طبابت وارد روستائی میشود و مظفرخان حکیم باشی (نصرت الله کریمی) حضور او را مخل کار خود میداند. حکیم باشی و مباشرش رمضان (روحالله مفیدی) قصد دارند مردم را نسبت به پزشک بدبین کنند. مظفرخان دخترش گلی (دلارام) را علیه پزشک وامی دارد، اما گلی به تدریج به پزشک انس میگیرد و پزشک از او خواستگاری میکند. کدخدا (رضا شفیع) خود را به تمارض میزند و وقتی پزشک از مداوای او عاجز میماند حکیم با
...شی وانمود میکند که او را مداوا کرده تا مردم کماکان به او اعتقاد آورند. پزشک موضوع را با رئیس پاسگاه (میرمحمد تجدد) در میان میگذارد و آنها قصد جلب حکیم باشی را دارند؛ به ویژه این که گلی به دلیل مخالفت پدرش با ازدواج او و پزشک خودکشی کرده، اما نمرده است. حکیم که از درمان دخترش عاجز است دست به دامان پزشک میشود و پس از معالجهی او رضایت میدهد که گلی با پزشک ازدواج کند. حکیم باشی پس از ازدواج با زن بیوهای به نام انسیه (ایرن) فاش میکند که جادو و جنبلهایش اثر درمانی نداشته است. در این فیلم رضا شفیع با شهلا ریاحی, میرمحمد تجدد, نصرت الله کریمی, مجتبی میرزاده, روبیک منصوری, رضا شریفی, رضا قویدل, روحالله مفیدی, جمال امید, پرویز نوری, مهدی میثاقیه, علی مرتضوی, همایون ارجمند, ایرن زازیانس, دیانا, پریسا, دلارام کشمیری, منوچهر جوانفر, منوچهر والی زاده, جعفر اکبری همکاری کرده است.
جاده مرگ درباره آن است که: کارخانه داری به نام محمود وقتی به خانه اش می رود جسد دخترش را در حوض آب می بیند و از اتاق صدای همسرش عاطفه، و هوشنگ را می شنود که نقشه ی قتل او را می کشند. محمود با هوشنگ گلاویز می شود و او را از پادرمی آورد و همسرش با اسلحه او را تهدید می کند، اما با دیدن جسد دخترش تصمیم می گیرد خود را بکشد که محمود مانع او می شود، اما ناغافل گلوله ای شلیک و زن کشته می شود. محمود از ترس این که هر سه قتل به او نسبت داده شود می گریزد و در جاده با مهندسی به نام محسن که با همسرش منیژه و دخترش پری همسفر است همراه می شود. شاگرد راننده ای که به رفتار محمود شک کرده موضوع را به پاسگاه ژاندارمری اطلاع می دهد. ژاندارم ها مسافران را تا نزدیک خانه ی مهندس تعقیب می کنند، اما محمود پری را به گروگان می گیرد و می گریزد. در جاده اتومبیل دچار نقص فنی می شود و محمود نیز با دختر به کوه می زند. ژاندارم ها و محسن و منیژه به تعقیب آن دو می پردازند، و محمود با گلوله ی ژاندارمی زخمی می شود. پری وقتی مادرش را می بیند به طرف او می دود و پایش می لغزد و زمین می خورد. اما قبل از آنکه به دره سقوط کند محمود او را نجات می دهد و خود را تسلیم می کند. در این فیلم رضا شفیع با شهلا ریاحی, اصغر بیچاره, روبیک منصوری, بیژن محتشم, اکبر دهقان, محسن آراسته, احمد شیرازی, اسماعیل ریاحی, عبدالله بوتیمار, عباس همایون, حیدر صارمی, مینو شفیع, رضا عارفان, کاظم روشن ضمیر, آرمان, حسن درگزنی, علی دلپذیر همکاری کرده است.
صمد به مدرسه می رود درباره آن است که: در روستايي كه صمد (پرويز صياد) در آن سكونت دارد از سوي سازمان «پيكار با بي سوادي» كلاس اكابر براي افراد مسن داير مي شود تا كوره سوادي به آنها آموزانده شود. سركار استوار (عبدالعلي همايون) براي به دام انداختن عده اي قاچاقچي، با سر هم كردن «پولتيك»، يكي از قاچاقچي ها را كه دستگير كرده است روانه كلاس درس مي كند. دوستان قاچاقچي كه از حضور همدست خود در كلاس درس آگاه شده اند بي خبر از دامي كه براي آنها گسترده شده در صدد فراري دادن او بر مي آيند. در لحظه اي كه قاچاقچي ها مي خواهند دوست خود را بر هانند و مأموران پاسگاه نيز غافلند، صمد، كه يكي از شاگردان كلاس است، وارد معركه مي شود و فرد فراري و گروه قاچاقچي ها را به دام مي اندازد، و تحويل پاسگاه مي دهد. در این فیلم رضا شفیع با جهانگیر فروهر, نوذر آزادی, پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, باقر صحرارودی, رضا هوشمند, محمود بهرامی, محمدتقی شریفی, علی زاهدی, شهناز تهرانی, محمد سوهانکی, نجف علی هادی, آرشام قهرمانیان, حسین امیرفضلی, منوچهر یکتا وثوقی, حسن رضیانی, مینو شفیع, علیرضا قوامی, محمد اسکندری, فرح مهدابی, قدرت الله انتظامی, عبدالعلی همایون, آپیک یوسفیان, اصغر کفایتی, اسماعیل شیرازی, عباس نوروزی, عباس وثوق, امير كراری, لطفی همکاری کرده است.
صمد و قالیچه حضرت سلیمان درباره آن است که: باستانشناسی معروف به پروفسور، در پیگیری و جستجوی یک جفت قالیچهٔ مفقود شده از موزهٔ ویکتوریا به تهران میآید و در تعقیب تحقیقاتش به روستایی نزدیک شهر ری، ده بالا میرود. قالیی که پروفسور دنبالش است، اکنون معلق به کدخداست. صمد قالی را، برای شستشو به کنار رودخانه بردهاست و پروفسور متوجه قالی میشود و سعی میکند که ابتدا به تنهایی و سپس به کمک معشوقهاش، سارا و نهایتا با توسل به زور و گروهی گانگستر، قالی را بدست بیاورد. در این فیلم رضا شفیع با نوذر آزادی, پرویز صیاد, سیروس ابراهیمزاده, فرخ لقا هوشمند, عنایت بخشی, مجتبی میرزاده, مظفر سلطانی, نصرت الله کنی, شهناز تهرانی, منوچهر فرید, علی عباسی, حسین امیرفضلی, حسن رضیانی, حسین حسینی, مینو شفیع, عبدالعلی همایون, عباس مغفوریان, عبدالله عبدالوهابی, نوری کسرایی, نعمت الله آغاسی همکاری کرده است.
صمد به شهر میرود درباره آن است که: “صمد“ كه براي كسب درآمد و افتخارات بيشتر در برابر عين الله باقرزاده بار ديگر به شهر سفر كرده است، گرفتار گروهي از قاچاقچيان موار مخدر مي شود. ظاهر ساده او بدواً قاچاقچيان را باور مي دهد كه از او به عنوان طعمه براي انجام عمليات مرگبار خود بهره بگيرند. اما ندانم كاريها به علاوه ي صداقت او نهايتاً باعث نابودي باند و گرفتاري آنان به دست قانون مي شود. در این فیلم رضا شفیع با پرویز صیاد, فرخ لقا هوشمند, علیرضا زریندست, رضا هوشمند, بهمن زرین پور, علی زاهدی, حسین امیرفضلی, اسماعیل شیرازی همکاری کرده است.
من مادرم درباره آن است که: مردی پس از مدت ها سوء ظن به همسرش در مورد داشتن رابطه با جوانی نقاش، سرانجام او را طرد می کند. سال ها بعد او اتفاقاً با نقاش برخورد کرد و از بیگناهی همسرش مطمئن می شود. او پس از ماجراهایی سرانجام همسرش را که در بیمارستانی مشغول کار است یافته و به همراه دختر کوچکشان زندگی تازه ای را آغاز می کنند. در این فیلم رضا شفیع با فرخ لقا هوشمند, رضا هوشمند, فرهاد محبت, جلال مقامی, محسن آراسته, فرامرز رسولی, آذر شیوا, حسین محسنی, حیدر صارمی, مینو شفیع, اشرف کاشانی, ناصر رفعت, بهشته, ناصر کوره چیان, فرج الله نسیمیان, شعبان نسیمیان, وارطان چاپاریان, ناجی عقراوی همکاری کرده است.
فرار درباره آن است که: جوانی (عباس مغفوریان)، که با مادر دائم الخمرش زندگی می کند، پس از مرخص شدن از زندان، چون به قمار رو می آورد با مخالفت مادرش روبرو می شود. جوان در کاباره با زنی (سهیلا) آشنا می شود که او را وادار به سرقت پول های گاوصندوق یک شرکت می کند. رئیس گروهی (اکبر خواجوی) که زن برای او کار می کند در موقع سرقت با شلیک اسلحه ی نگهبان کشته می شود و جوان نگهبان را با تیر می زند. جوان با کیف پول به خانه ای پناه می برد که مدیر مسئول یک روزنامه (رضا شفیع) با همسر (پرخیده) و دختر (شمسی فضل اللهی) و پسر کوچکش در آن زندگی می کنند. جوان توسط دختر خانه با مادرش تماس می گیرد، و پس از مدتی با پرداختن مقداری پول به دختر از او می خواهد که یک اتومبیل تهیه کند تا با هم بگریزند. دختر می پذیرد، اما روز بعد وقتی جوان متوجه می شود، دختر تعلل می کند او را با تهدید به خیابان می کشاند، و وقتی اسلحه از دست جوان می افتد دختر او را با شلیک گلوله از پا درمی آورد. بیرون از خانه پدر و مادر دختر و پلیس (عباس شباویز) در انتظار ایستاده اند. در این فیلم رضا شفیع با شمسی فضل الهی, ولیالله خاکدان, روبیک منصوری, محمد محمدی, مهین دیهیم, عباس شباویز, مهدی میثاقیه, اکبر خواجوی, عباس مغفوریان, ثریا بکیاسا, مهدی امیر قاسم خانی, پرخیده, فریده همکاری کرده است.
سایر فیلم ها عبارتند از:
صمد و سامی، لیلا و لیلی, دختر ولگرد, بزن بریم دزدی, پنجه, گناه من چیست؟, حاجی جبار در پاریس, فردا روشن است, زنگ های خطر, حادثه جویان, ستارهای چشمک زد, ماشین مشتی ممدلی, بی عشق هرگز, ببر کوهستان, آقا موچول, دختران با معرفت, مرد ده میلیون تومانی, عمو یادگار, سرنوشت, صمد خوشبخت می شود, صمد آرتیست می شود, شیطان در میزند