رویا امینیان به عنوان بازیگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
کلاه قرمزی و سروناز درباره آن است که: کلاه قرمزی پس از چند سال که در یک کلاس مردود میشد، سرانجام قبول و به کلاس بالاتر ارتقاء می یابد. او شادمان کارنامه قبولی اش را به خانه برده و به آقای مجری و نرگس، که حالا حکم پدر و مادرش را دارند، نشان می دهد. مجری به او قول خرید یک دوچرخه به عنوان هدیه را می دهد. اما برای این کار پولش کافی نیست. خبر قبولی کلاه قرمزی از تلویزیون پخش می شود. عموی کلاه قرمزی با او تماس گرفته با مجری و نرگس به خانه اش
...رافی اش دعوت میکند و به عنوان جایزه، دوچرخه ای بزرگ و زیبا به او هدیه می دهد. دو دزد سوار بر وانتی قرمزرنگ، یک بار که کلاه قرمزی در خانه تنهاست، دوچرخه کلاه قرمزی و اثاث خانه را میدزدند. مجری برای تنبیه کلاه قرمزی، که توجه و دقت لازم را در مراقبت از خانه را نداشته، به او میگوید باید تمام تابستان در خانه بماند. کلاه قرمزی برای یافتن دوچرخه اش با پوشیدن لباس پلیس، تمام مغازه های محله را به هم میریزد. مجری بار دیگر او را تنبیه می کند. کلاه قرمزی به قهر از خانه اش خارج و نزد عمویش میرود. عموی کلاه قرمزی تصمیم گرفته که تمام ثروت و جواهراتش را به او ببخشد. این امر باعث خشم اژدر (مستخدم و پیشکار عمو) می شود و از راه های مختلف سعی میکند تا کلاه قرمزی را از آنجا دور کند. یک بار کلاه قرمزی که در طبقه های مختلف خانه گردش می کند صدای پیانو و آواز دختری را می شنود. که بعداً میفهمد او سروناز دختر عمویش است که در اتاقش به دستور پدرش حبس شده است. سروناز در دیدار با کلاه قرمزی به او میگوید که شب ها روحی به اتاقش می آید. کلاه قرمزی ضمن این که سعی می کند تا سروناز را با پدرش آشتی دهد، مراقب است تا روح اتاق او را نیز کشف کند که اژدر را به اتفاق دزدها در حال گفت و گو می بیند.اژدر که دریافته به زودی همه ی نقشه هایش با شکست روبرو خواهد شد، پس نقشه دزدیدن کلاه قرمزی را میکشد و زمان اجرای نقشه، سروناز هم با اوست، پس هردو دزدیده میشوند. اما کلاه قرمزی پناهگاه دزد هارا به هم می ریزد و بعد از خلاصی، ماجرای خانه عمورا فاش می کند. اژدر به همراه دزدها فرار میکند اما پسرخاله پناهگاه آنها را پیدا کرده و کلاه قرمزی، عمو، آقای مجری و نرگس به پناهگاه دزدها می روند، سروناز را نجات می دهند. مجری نیز با اژدر درگیر شده و همه دزدها را گرفتار قانون می کنند. در انتها، جشن تولد عمو برگزار می شود، در حالی که سروناز لباس عروس پوشیده و کلاه قرمزی هم به دوچرخه اش گل میزند. در این فیلم رویا امینیان با فاطمه معتمد آریا, ایرج طهماسب, رضا عطاران, حمید جبلی, مجید مدرسی, حمید مدرسی, محمدرضا علیقلی, عزیز ساعتی, مهران ملکوتی, حسین زندباف, مهرداد میرکیانی, فریدون خوشابافرد, خسرو احمدی, رضا فیض نوروزی, محمد فوقانی, دنیا فنی زاده, ژاله آنت همکاری کرده است.
دختر شیرینی فروش درباره آن است که: ازدواج سعید و نیلوفر به خاطر خصومتهای شخصی والدین شان - آقای ساعتچی و خانم رستمی - سال هاست به تعویق افتاده، و حالا سنی از آنها گذشته است معهذا به جهت روحیه سلطه جویانه پدر سعید و مادر نیلوفر، بازهم زمان مشخصی برای انجام ازدواج آنها، قابل پیش بینی نیست. ساعتچی شناسنامه پسرش را مخفی کرده تا قادر به ازدواج نباشد و رستمی هم از دخترشی مثل یک کارگر ساده شیرینی پزی کار میکشد و فراموش کرده که او دخترش است. ساعتچی به جهت کابوسی که در زمان سکته میبیند، ظاهراً متنبه شده و به وصلت زوج میان سال رضایت می دهد، اما شب عروسی باز هم به دعوا و جدایی ختم می شود. با تکرار چند باره این اتفاق، نیلوفر افسرده و بی روحیه به سعيد پیشنهاد فرار می دھد و سعید می پذیرد، غافل از این که نیلوفر قصد خودکشی دارد. سعید بی خبر از همه جا، از شیرینی هایی که نیلوفر آن را مسموم کرده میخورد، اما اشتباه مضحکی صورت گرفته، چون پودر قرص های کپسولی که نیلوفر با خمیر ترش مخلوط کرده، با کپسولهای مسهل عوض شده و آنها از این موضوع اطلاع ندارند. و بدین ترتیب به دردسر مضحکی می افتند.از سوی دیگر بزرگترها سخت به دنبالشان هستند و ظاهراً از رفتار گذشته شان نیز نادم اند. اما سعید و نیلوفر که سخت تحقیر شده اند، با همان وضعیت نامساعد جسمانی، تصمیم به مقابله با بزرگترهایشان میگیرند و در خانه پدری سعید در حالی که توسط پلیس و افراد خانواده محاصره شده اند به آنها اخطار می دهند که چنانچه ساعتچی شناسنامه سعید را ندهد و با ازدواج شان موافقت نکند، خودشان و خانه را به آتش خواهند کشید. بزرگترها به ناچار رضایت میدهند و وصلت صورت میگیرد و در این شرایط بالاخره آقای ساعتچی و خانم رستمی نیز دشمنی های گذشته را به کناری گذارده و با یکدیگر معقولانه و با علاقه رفتار می کنند. در این فیلم رویا امینیان با فاطمه معتمد آریا, ایرج طهماسب, سعید پیردوست, ثریا قاسمی, حسین دوست دار, حمید جبلی, محسن قاضی مرادی, قاسم زارع, جلال طباطبایی, مهدی باطبی, مجید مدرسی, حمید مدرسی, یوسف تیموری, بهمن اردلان, محمدرضا علیقلی, عزیز ساعتی, حسین زندباف, مهرداد میرکیانی, محمدرضا قاسمی, فرحناز منافی ظاهر, سعیده عرب, فریدون خوشابافرد, فاطمه کمالی, خسرو احمدی, علی نیکرفتار, عیسی یوسفی پور, عباس جعفری, سعید نوراللهی, مهدی طبسی, غلامرضا یزدانی همکاری کرده است.