سهیلا نصر به عنوان نویسنده در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
بابا نان داد درباره آن است که: رضا نوازنده ی فقیری است كه بچه ای سرراهی را به خانه می برد و بزرگ می كند. بچه كه هدیه نام دارد با تلاش های رضا صاحب ثروت می شود، به طوری كه زنی ادعا می كند رضا هدیه را سال ها پیش دزدیده تا ثروت او را تصاحب كند. به رغم شهادت لیلا ـ كه فاش می كند خواهرش سالها پیش هدیه را از مادرش، كه هووی او بوده، جدا كرده و سر راه گذاشته است ـ رضا محكوم می شود و به حبس می افتد. هدیه زندگی با مادرخوانده و پدر واقعی اش را تاب
...نمی آورد و تهدید می كند كه خود را خواهد كشت. تلاش لیلا و پدر هدیه مؤثر نمی افتد تا این كه رضا آزاد می شود و او را آرام می كند، و از نو در كنار هم زندگی می كنند. در این فیلم سهیلا نصر با رضا بیک ایمانوردی, جمشید مهرداد, روبیک منصوری, قدرت الله احسانی, کمال سید محسن, علی اکبر مهدوی فر, حسین محسنی, مجید مهرجو, عهدیه بدیعی, اسماعیل کوشان, سپیده, اکبر عالمی, فریدون نریمان, افسون, عارف, امان منطقی, ساسان همکاری کرده است.
غلام ژاندارم درباره آن است که: گروهی یاغی به رهبری اکبر گرگ به قتل و غارت مردم مشغولند. تفنگچی ماهری به نام داش غلام و دوستش سهراب رو در روی آنها قرار میگیرند و در یکی از آن درگیریها سهراب نابینا میشود. داش غلام که از بهارک، دختر کدخدا، مراقبت میکرد ستار، پسر گرگ، را نیز با خود همراه میکند. سالها میگذرد حالا بهارک و ستار بزرگ شده اند و به تدریج به هم علاقمند میشوند. گرگ و افرادش دام میگسترند و داش غلام، ستار و بهارک را دستگیر کرده، از بهارک هتک حرمت میکنند ولی داش غلام و ستار میگریزند و ستار تلاش میکند با گروهی از ژاندارمها باز گردد و داش غلام نیز به جنگ و گریز با گرگ ادامه میدهد تا این که دوباره غلام به دام میافتد و با گلولهی گرگ زخمی میشود. کمی پیش از آن که گرگ فرصت بیابد تیر خلاص به او شلیک کند ستار و ژاندارمها سر میرسند و گرگ با گلولهای که بهارک به سوی او شلیک میکند کشته میشود و غلام نیز قبل از مرگش ستار را سراغ بهارک میفرستد. در این فیلم سهیلا نصر با ایرج قادری, ولیالله خاکدان, علی حیاتی, روبیک منصوری, ایرج صفدری, ناصر ملک مطیعی, نصرت الله کنی, محمد محمدی, رضا صفاییپور, انوشیروان روحانی, محمدرضا شیبانی, اسماعیل شیرازی, شهلا صافی ضمیر, عارف, امان منطقی, حسن گلپایگانی, چنگیز, افشین, اکبر همکاری کرده است.
جبار، سرجوخه فراری درباره آن است که: قزاقان لیاخوف با، تعقیب و مراقبت جبار (محمدعلی فردین)، سرجوخه فراری، را به دام میاندازند که مقداری اسلحه برای رساندن به مشروطه خواهان در قبرستانی پنهان کردهاست. آنها رفقای جبار را اعدام میکنند؛ اما خود او میگریزد. بایرام و چند یاغی به خانه جبار یورش میبرند و ساکنان خانه را به قتل میرسانند. آنها به توصیه بایرام یک عکس یادگاری میگیرند و بایرام تلاش میکند با رساندن عکس به دست قزاقها و جبار، کش مکش بین آنها را حادتر کند.. جواد با یکی از قزاقها (جمشید مهرداد) و جوانکی که میگوید نامش جواد (ملوسک) است گروهی از یاغیها را از پا درمیآورند. آنها شبی را در خانه غزال (دلارام)، که شوهرش به دست بایرام کشته شده، به صبح میرسانند و بایرام و افرادش را که به خانه غزال حمله آوردهاند شکست داده و از پا درمیآورند. در این فیلم سهیلا نصر با محمدعلی فردین, جمشید مهرداد, حسن رضایی, منوچهر حامدی, ایرج صادق پور, روبیک منصوری, عباس محبوب, ذبیح الله ذبیح پور, رضا رخشانی, ملوسک, محسن مهدوی, علی اکبر گلپایگانی, دلارام کشمیری, انوشیروان روحانی, حسین محسنی, مجید مهرجو, اسماعیل کوشان, جمال وفایی, اکبر عالمی, رامش, عارف, گالوست گورکیان, امان منطقی, چنگیز, بهنام, جلال موسوی همکاری کرده است.
آبنبات چوبی درباره آن است که: چند زن معروفه شب هنگام از دست پليس مي گريزند. شيرين، موقع فرار، با رهبر، نامزد سابقش، مواجه مي شود. مرتضي، پدر شيرين و عموي رهبر، بر اثر قتل غيرعمد در سانحه ي رانندگي به زندان افتاده است. شيرين به واسطه ي دوستش شهره با مرد هوسراني به نام جمشيد آشنا مي شود كه قصد اغفال او را دارد. در این فیلم سهیلا نصر با جهانگیر فروهر, جمشید مشایخی, ژاله علو, جمشید مهرداد, محمدولی احمدلو, روبیک منصوری, سعید امیرسلیمانی, نصرت الله کنی, منوچهر وثوق, فرخ ساجدی, انوشیروان روحانی, نوری کسرایی, اسماعیل کوشان, عارف, فیروزه, عماد رام, امان منطقی, فرید زولاند همکاری کرده است.
شیخ صالح درباره آن است که: سال 1322 قمری؛ ایران قبل از انقلاب مشروطیت. مردم برای مبارزه با خان حاکم (محسن مهدوی) کمیته ی انقلاب تشکیل داده اند. قزاق ها به شکنجه و اعدام مردم می پردازند، و شیخ صالح (ناصر ملک مطیعی) و برادرش اسرافیل (جمشید مهرداد) به کمک پیرمردی به نام خواجه عیسی (علی اکبر مهدوی فر) در تدارک مبارزه با خان حاکم و مباشرش هلاکو (کامران باختر) هستند. هلاکو توسط افرادش با گروگان گرفتن دختر خان (سپیده) قصر تصاحب حکومت را دارد. شیخ صالح و اسرافیل با نجات دادن دختر خان به او نزدیک می شوند. مدتی بعد شیخ صالح با دختر حاکم ازدواج می کند و به جای او به حکومت می نشیند؛ اما مفسده جویی های برادرش و قزاق ها باعث می شود که از حکومت کناره بگیرد و برای ملاقات کلنل (رضا رخشانی) به «قره قلعه» به کمک برادرش می شتابد. او و شیخ صالح با رگبار گلوله ی قزاق ها کشته می شوند، و شیخ صالح موفق می شود قبل از مرگ «قره قلعه» را با انفجار دینامیک منهدم کند. در این فیلم سهیلا نصر با جمشید مهرداد, محمدولی احمدلو, کامران باختر, ولیالله خاکدان, ناصر ملک مطیعی, رضا رخشانی, محمود کوشان, محسن مهدوی, حسن مهد یادگار, انوشیروان روحانی, حسین محسنی, اسماعیل کوشان, سپیده, زانیچ, کیومرث درم بخش, امان منطقی, پروین, نوبهار, جلال موسوی همکاری کرده است.