سهراب شهید ثالث (سهراب شهید ثالث) در سال 1343 در تهران به دنیا آمد. او فیلمساز و فیلمنامهنویس ایرانی و یکی از برجستهترین چهرههای سینمای ایران در قرن بیستم بود. پس از سال 1976 در صنعت فیلم آلمان کار کرد و یکی از اجزای مهم سینمای دیاسپورا بود. او در وین و پاریس فیلم خواند. پس از بازگشت به ایران ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر مشغول به کار شد و در آنجا ۲۲ فیلم ساخت. در سال 1355 ایران را به مقصد آلمان ترک کرد و تا سال 1991 در آنجا به عنوان فیلمساز مشغول به کار شد و سپس به شیکاگو رفت و در تیرماه 1377
... در آنجا درگذشت. سهراب شهید ثالث به عنوان کارگردان در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
طبیعت بی جان درباره آن است که: مرد سالخورده ای (ز.بنیادی)، که سوزن بان قطار است، سال های عمر خود را در منطقه ای دور افتاده با همسرش (زهرا یزدانی)، که برای گذراندن زندگی شان در خانه قالیچه می بافد، زندگی می کند. آن دو آدم های فراموش شده ای هستند، و تنها فرزندشان به خدمت سربازی رفته است، و فقط یکبار با گرفتن مرخصی نزد آنها می آید، شبی را پیش آنها می ماند و صبح روز بعد به پادگان محل خدمتش می رود. روزی بازرس راه آهن، همراه دو کارمند، به محل خدمت پیرمرد می آیند، و پس از سئوال و جواب و صحبت درباره ی ساختمان محل از آنجا می روند. چندی بعد دریافت حکم بازنشستگی زندگی آرام سوزن بان پیر را بر هم می زند. روز بعد راهبان جوانی به محل کار پیرمرد می آید و اعلام می کند که جانشین او است. پیرمرد متأثر از وضعی که برایش پیش آمده، قبل از ترک خانه، به اداره ی محل کارش می رود و به حکم بازنشستگی اعتراض می کند؛ اما مسئولان اعتنائی به او نمی کنند. سوزن بان به کافه ای می رود و مست می کند. فردای آن روز به اتفاق همسرش، با یک گاری، محل را ترک می کند. در این فیلم سهراب شهید ثالث با پرویز صیاد, اسحاق خانزادی, احمد ابراهیمی, هوشنگ بهارلو, روحالله امامی, زادور بنیادی, محمدعلی کنی, حبیب الله سفریان, زهرا یزدانی, م فرشیان, محمد صادق عالمی, هدایت الله نوید همکاری کرده است.
یک اتفاق ساده درباره آن است که: محمد زمانی (محمد زمانی)، بر خلاف تذکر نگهبان خط آهن، با عبور از روی ریل به مدرسه می رود. او به درس و تذکرهای معلم توجهی ندارد، و به همین دلیل معلم او را جریمه می کند. مادر زمانی بیمار و بستری است، و پسر کارهای خانه را انجام می دهد. پدر او (آنه محمد تاریخی)، که صیاد است، اعتنایی به زن و فرزندش ندارد. مادر محمد می میرد و پدرش پس از به خاک سپردن همسر علاقه ی بیشتری به محمد نشان می دهد. پدر می کوشد کت نیم داری برای محمد خریداری کند و وقتی معامله سر نمی گیرد پدر از مغازه بیرون می زند، و محمد در طول خیابان به دنبال او به راه می افتد در این فیلم سهراب شهید ثالث با امید روحانی, داوود میرباقری, اسحاق خانزادی, روحالله امامی, حبیب الله سفریان, هدایت الله نوید, محمد زمانی, نقی معصومی, نقی معصومی, آنه محمد تاریخی, مجید بقایی همکاری کرده است.
سهراب شهید ثالث به عنوان تدوینگر در برخی فیلمها مشارکت کرده است:
سازدهنی درباره آن است که: امیرو پسرکی است ساده و سرشار از حرکت، که در حوالی بوشهر زندگی می کند. او آن قدر افسار گسیخته است که همیشه یک پای دعوای همسن و سال های خودش است. عبدالله نوجوانی است که پدرش، برای آنکه او را به ختنه کردن راضی کند، یک ساز دهنی به او می دهد. بچه های بندر به ساز عبدالله علاقه مند می شوند، و عبدالله در ازای کولی گرفتن از بچه ها سازش را در اختیار آنها می گذارد. امیرو بیش از دیگران به ساز علاقه مند می شود، و بیش از دیگران به عبدالله کولی می دهد. مادرش (شهلا درویشی) او را سرزنش می کند و یکی از بچه ها او را «خر عبدول کل عبدالله» می خواند و باعث می شود که او به خود بیاید و در پناه کشتی به گل نشسته ای، در سکوت، اشک بریزد. او، پس از این که در آب دریا آب تنی می کند، ساز دهنی را از دست عبدالله می رباید و پس از عبور از کوچه پس کوچه های شهر بندری ساز را در دریا می اندازد تا خود را از زیر بار ذلت خلاص کند در این فیلم سهراب شهید ثالث با امیر نادری, علیرضا زریندست, احمد عسگری, امیرحسین حامی, هرایر آتشکار, مسعود گودرزی, مهدی جوادی, شهلا درویشی, محمود وفابخش, اسحاق احدزاده, عباس رئیسی, جمعه طنین, یعقوب مرادزاده, محمد مرادزاده, عباس پوراحدی, جمعه وفابخش همکاری کرده است.
در غربت درباره آن است که: ﺣﺴﯿﻦ (پرویز صیاد)، کاﺭﮔﺮ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﺗﺮک، ﺩﺭ کاﺭﺧﺎﻧﻪٔ ﭘﺮﺱ کاﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻏﺮﺑﯽ کاﺭ ﻣﯽکند. ﺍﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ کاﺭ ﺑﺎ ﻣﺘﺮﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﻠﻪٔ کرﻭﺗﯿﺰﺑﺮﮒ ﺑﺮﻟﯿﻦ ﻣﯽﺭﻭﺩ، که ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ کاﺭﮔﺮ ﻫﻤﻮﻃﻨﺶ ﺩﺭ یک ﻣﺠﺘﻤﻊ مسکونی ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽکند . ﺁﻧﻬﺎ، که ﻗﺎﺩﺭ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﻃﺮﺍﻓﺸﺎﻥ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ کنند، ﺯﻧﺪﮔﯽ یکنوﺍﺧﺖ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩﺑﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺭﻭﺯﯼ ﻫﻢﺍﺗﺎﻕ ﺣﺴﯿﻦ، که ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻭﺿﻊ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ ﺁﻣﺪﻩ، ﭼﻤﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ ﻭ ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﻣﺤﻞ سکوﻧﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻭﻃﻦ ﺗﺮک ﻣﯽکند. در این فیلم سهراب شهید ثالث با پرویز صیاد, روحالله امامی همکاری کرده است.